نسخه Pdf
ارسال دیدگاه
- ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
- دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
- از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
- دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
آیت الله رئیسی در جلسه هیأت دولت:
فروش نفت را معطل برجام وتوافق نکردیم
رئیس جمهور در روز درختکاری همراه فرزندان شهدای مدافع حرم، آتشنشان و سلامت، درخت کاشت
گروه سیاسی/ رئیس جمهور روز گذشته به مناسبت روز درختکاری و آغاز هفته منابع طبیعی، همراه با جمعی از خانواده معظم شهدای دفاع مقدس، مدافع حرم، آتشنشان، سلامت و اقشار مختلف مردم یک اصله نهال بادام در منطقه قوچک واقع در ارتفاعات شرق تهران کاشت. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، همزمان با این مراسم بهرهبرداری از پروژه کاشت هزار و 250 هکتار جنگلکاری در قالب طرح کمربند سبز پیرامون شهر تهران آغاز شد.
صیانت از محیط زیست در گرو مشارکت همگانی
آیتالله سید ابراهیم رئیسی با تبریک اعیاد شعبانیه و ولادت امام حسین(علیه السلام) و گرامیداشت هفته منابع طبیعی گفت: اگرچه در زمینه محیط زیست و گسترش فضای سبز شهرداریها، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و دستگاههای مختلف مسئولیت دارند، اما صیانت اثربخش از محیط زیست و موفقیت در این عرصه در گروی همراهی و مشارکت همه مردم است.
رئیس جمهور با بیان اینکه امروز شرایط برای کاشتن میلیونها درخت در سراسر کشور وجود دارد، اضافه کرد: در کنار تلاش برای حفاظت از درختان و فضای سبز موجود، هر کس در طول زندگی خود میتواند دهها درخت غرس کند.
اولویت حفظ محیط زیست بر توسعه
آیتالله رئیسی با بیان اینکه حفظ محیط زیست بر توسعه اولویت دارد، اظهار کرد: اگر محیط زیست دچار آسیب شود مردم و زندگی آنان مختل میشود، لذا گسترش فضای سبز و صیانت از محیط زیست وظیفه عمومی و همگانی است.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تأکید بر ضرورت نقشآفرینی فعالانه نهادهای دولتی در حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست، از همه دستگاههای ذیربط خواست با تمام توان در مقابل تغییر کاربری اراضی کشاورزی بایستند و تحت هیچ شرایطی اجازه ندهند سوداگران با انگیزههای مادی، در مسیر تخریب محیط زیست گام بردارند.
رئیس جمهور با قدردانی از تلاش مجموعهها و سازمانهای مردمنهاد در زمینه صیانت از محیط زیست ضرورت تشویق فعالیتهای آنان را مورد تأکید قرار داد و گفت: بدون تردید با حضور و مشارکت آحاد مردم میتوان اقدامات چشمگیری در زمینه درختکاری و گسترش فضای سبز انجام داد و مردم در این زمینه از انگیزه و اشتیاق کافی برخوردار هستند.
آیتالله رئیسی همچنین از اقدام جهادی شهرداری تهران در زمینه درختکاری قدردانی کرد و گفت: آغاز هزار و ۲۵۰ هکتار جنگلکاری در اطراف تهران اقدام درخور تقدیر و پسندیدهای است که شهرداری تهران با رویکرد جهادی آن را کلید زده است.
گسترش فضای سبز برای شهرها ضروری است
رئیس جمهور افزود: امروز گسترش فضای سبز برای همه شهرها بویژه شهر تهران ضرورتی اجتنابناپذیر است و میتواند هوای سالم و پاکی را برای ساکنین شهرها به ارمغان بیاورد. وی بر ضرورت توسعه گردشگری و طبیعتگردی در کشور تأکید کرد و گفت: این کار باید با رعایت موازین و دستورالعملهای محیط زیستی روز به روز در کشور توسعه پیدا کند، چرا که میتواند آثار و برکات فراوانی برای مردم داشته باشد.
رئیس جمهور برخورداری از هوای پاک و سالم را حق مردم دانست و گفت: امروز آلودگی و آلایندهها مردم را اذیت میکند از این رو لازم است مسئولین با همت مضاعف و با استفاده از مشارکت و ظرفیتهای مردمی در جهت رفع این مشکل گام بردارند.
آیتالله رئیسی تأکید کرد: تمام دستگاههای مسئول در قانون هوای پاک سریعاً وظایف قانونی خود را انجام دهند و اگر در جایی مشکل دارند با مردم در میان بگذارند.
رئیس جمهور با اشاره به اهتمام سازمان محیط زیست و شهرداریها برای توسعه درختکاری و فضای سبز در کشور گفت: امروز بر اساس محاسباتی که انجام شده است، زمینه کاشت میلیونها درخت در سراسر کشور وجود دارد و با این کار امیدواریم شاهد هوای سالم و پاک برای همه شهروندان باشیم.
نجات بشر در گرو توجه به فرهنگ حسینی
آیتالله رئیسی روز گذشته همچنین در جلسه هیأت دولت با تبریک ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار، پاسداران را مایه عزت و اعتبار کشور معرفی کرد و گفت: عزت امروز کشور مرهون خدمات نیروهای مسلح بویژه پاسداران انقلاب اسلامی است.
رئیس جمهور افزود: مردم ما برداشت ارزشمندی از پاسدار و پاسداری دارند و نام پاسداران عزیز همواره با دفاع از کشور و دلسوزی و دغدغهمندی و همراهی با مردم در سختیها و مشکلات و ایستادگی در برابر هجمهها و توطئههای دشمنان این مرز و بوم عجین است. وی با تأکید بر لزوم الگوگیری از فرهنگ حسینی در تمام شئون زندگی و نظام اجرایی اظهار کرد: نجات بشر امروز در برابر امواجی که از طوفان نوح سهمگینتر است، در گرو توجه به فرهنگ حسینی است و کسی از این وضعیت رهایی مییابد که در کشتی قرار گیرد و ناخدایش حسینبنعلی(ع) است.
ملت از نتایج سفرهای خارجی بهرهمند شود
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش به سفرهای خارجی وزرا و مقامات دولتی اشاره کرد و با مؤثر دانستن نفس سفر در توسعه و تقویت روابط با کشورها، در عین حال تصریح کرد: موضوعاتی که در سفرهای مسئولان و کارکنان دولت به کشورها مطرح میشود باید با جدیت پیگیری شود تا ملت از منافع این سفرها بهرهمند شوند.
برجام همه سیاست خارجی ایران نیست
رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنین درباره آخرین تحولات مربوط به مذاکرات لغو تحریمها در وین اظهار کرد: وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده با تلاش، مذاکرات را پیگیری میکنند اما دولت هیچ اقدامی را به مذاکره و برجام گره نزده و نخواهد زد. آیتالله رئیسی با بیان اینکه برجام همه سیاست خارجی ایران نیست، بلکه به عنوان یک موضوع در این عرصه به آن نگاه میشود، افزود: رمز موفقیت دولت در ۶ ماه اخیر این بوده که همه امور از جمله مسائل مربوط به سیاست خارجی و نظام بانکی و نفت را با قدرت پیگیری کرده و هیچ یک از آنها را معطل برجام و توافق در مذاکرات نکرده است.
پیمانکاری که ظلم میکند صلاحیت همکاری با دولت را ندارد
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش درباره پرداخت حقالزحمه کارکنان و کارگران از سوی شرکتهای پیمانکار اظهار کرد: هیچ پیمانکاری حق ندارد به هیچ عنوان و بهانهای حقوق کارگران را پرداخت نکند و حقوق هیچ کارگری نباید یک روز هم تأخیر بیفتد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه پیمانکاری که حق کارگر را نمیدهد و به او ظلم میکند صلاحیت ندارد پیمانکار دولت باشد، به وزرا و مسئولان دستگاههای دولتی تأکید کرد شرعاً و قانوناً وظیفه دارند با پیگیری موضوع اجازه ندهند هیچ کارگری در شب عید دچار سختی شود.
اقتصاد کشور معطل تصمیمهای اداری نمیماند
رئیس جمهور با اشاره به سفر اخیرش به استان گلستان و بازدید از جزیره آشوراده، اظهار کرد: اختلاف نظر برخی دستگاهها باعث شده ظرفیت عظیمی که در این منطقه قرار دارد معطل بماند که مقرر شد وزارت راه با تشکیل کارگروهی از همه دستگاههای مربوطه ظرف ۱۰ روز تمهیداتی برای حل این مسأله بیندیشد.
آیتالله رئیسی افزود: دولت هرگز اجازه نخواهد داد اقتصاد کشور، اقتصاد دریا، اقتصاد روستا و اقتصاد گردشگری و ثروتهای عظیم کشور معطل تصمیمگیری یک دستگاه یا یک بخش اداری بماند و ضمن احترام به نظر کارشناسی و قانون این موضوع را با جدیت پیگیری خواهد کرد.
جمهوری اسلامی ایران با جنگ مخالف است
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش به مسائل منطقه و بحران اوکراین اشاره کرد و گفت: مردم اوکراین نیز مانند مردم افغانستان، یمن و عراق قربانی سیاستهای شیطانی امریکا شدهاند. آیتالله رئیسی اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران همان طور که مقام معظم رهبری اعلام کردند، حتماً با جنگ مخالف است و هر روز که جنگ زودتر پایان یابد، به نفع منطقه و ملتهاست و از خطرات، آسیبها و مشکلات مردم کم میشود.
صیانت از محیط زیست در گرو مشارکت همگانی
آیتالله سید ابراهیم رئیسی با تبریک اعیاد شعبانیه و ولادت امام حسین(علیه السلام) و گرامیداشت هفته منابع طبیعی گفت: اگرچه در زمینه محیط زیست و گسترش فضای سبز شهرداریها، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و دستگاههای مختلف مسئولیت دارند، اما صیانت اثربخش از محیط زیست و موفقیت در این عرصه در گروی همراهی و مشارکت همه مردم است.
رئیس جمهور با بیان اینکه امروز شرایط برای کاشتن میلیونها درخت در سراسر کشور وجود دارد، اضافه کرد: در کنار تلاش برای حفاظت از درختان و فضای سبز موجود، هر کس در طول زندگی خود میتواند دهها درخت غرس کند.
اولویت حفظ محیط زیست بر توسعه
آیتالله رئیسی با بیان اینکه حفظ محیط زیست بر توسعه اولویت دارد، اظهار کرد: اگر محیط زیست دچار آسیب شود مردم و زندگی آنان مختل میشود، لذا گسترش فضای سبز و صیانت از محیط زیست وظیفه عمومی و همگانی است.
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنان خود ضمن تأکید بر ضرورت نقشآفرینی فعالانه نهادهای دولتی در حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست، از همه دستگاههای ذیربط خواست با تمام توان در مقابل تغییر کاربری اراضی کشاورزی بایستند و تحت هیچ شرایطی اجازه ندهند سوداگران با انگیزههای مادی، در مسیر تخریب محیط زیست گام بردارند.
رئیس جمهور با قدردانی از تلاش مجموعهها و سازمانهای مردمنهاد در زمینه صیانت از محیط زیست ضرورت تشویق فعالیتهای آنان را مورد تأکید قرار داد و گفت: بدون تردید با حضور و مشارکت آحاد مردم میتوان اقدامات چشمگیری در زمینه درختکاری و گسترش فضای سبز انجام داد و مردم در این زمینه از انگیزه و اشتیاق کافی برخوردار هستند.
آیتالله رئیسی همچنین از اقدام جهادی شهرداری تهران در زمینه درختکاری قدردانی کرد و گفت: آغاز هزار و ۲۵۰ هکتار جنگلکاری در اطراف تهران اقدام درخور تقدیر و پسندیدهای است که شهرداری تهران با رویکرد جهادی آن را کلید زده است.
گسترش فضای سبز برای شهرها ضروری است
رئیس جمهور افزود: امروز گسترش فضای سبز برای همه شهرها بویژه شهر تهران ضرورتی اجتنابناپذیر است و میتواند هوای سالم و پاکی را برای ساکنین شهرها به ارمغان بیاورد. وی بر ضرورت توسعه گردشگری و طبیعتگردی در کشور تأکید کرد و گفت: این کار باید با رعایت موازین و دستورالعملهای محیط زیستی روز به روز در کشور توسعه پیدا کند، چرا که میتواند آثار و برکات فراوانی برای مردم داشته باشد.
رئیس جمهور برخورداری از هوای پاک و سالم را حق مردم دانست و گفت: امروز آلودگی و آلایندهها مردم را اذیت میکند از این رو لازم است مسئولین با همت مضاعف و با استفاده از مشارکت و ظرفیتهای مردمی در جهت رفع این مشکل گام بردارند.
آیتالله رئیسی تأکید کرد: تمام دستگاههای مسئول در قانون هوای پاک سریعاً وظایف قانونی خود را انجام دهند و اگر در جایی مشکل دارند با مردم در میان بگذارند.
رئیس جمهور با اشاره به اهتمام سازمان محیط زیست و شهرداریها برای توسعه درختکاری و فضای سبز در کشور گفت: امروز بر اساس محاسباتی که انجام شده است، زمینه کاشت میلیونها درخت در سراسر کشور وجود دارد و با این کار امیدواریم شاهد هوای سالم و پاک برای همه شهروندان باشیم.
نجات بشر در گرو توجه به فرهنگ حسینی
آیتالله رئیسی روز گذشته همچنین در جلسه هیأت دولت با تبریک ولادت امام حسین(ع) و روز پاسدار، پاسداران را مایه عزت و اعتبار کشور معرفی کرد و گفت: عزت امروز کشور مرهون خدمات نیروهای مسلح بویژه پاسداران انقلاب اسلامی است.
رئیس جمهور افزود: مردم ما برداشت ارزشمندی از پاسدار و پاسداری دارند و نام پاسداران عزیز همواره با دفاع از کشور و دلسوزی و دغدغهمندی و همراهی با مردم در سختیها و مشکلات و ایستادگی در برابر هجمهها و توطئههای دشمنان این مرز و بوم عجین است. وی با تأکید بر لزوم الگوگیری از فرهنگ حسینی در تمام شئون زندگی و نظام اجرایی اظهار کرد: نجات بشر امروز در برابر امواجی که از طوفان نوح سهمگینتر است، در گرو توجه به فرهنگ حسینی است و کسی از این وضعیت رهایی مییابد که در کشتی قرار گیرد و ناخدایش حسینبنعلی(ع) است.
ملت از نتایج سفرهای خارجی بهرهمند شود
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش به سفرهای خارجی وزرا و مقامات دولتی اشاره کرد و با مؤثر دانستن نفس سفر در توسعه و تقویت روابط با کشورها، در عین حال تصریح کرد: موضوعاتی که در سفرهای مسئولان و کارکنان دولت به کشورها مطرح میشود باید با جدیت پیگیری شود تا ملت از منافع این سفرها بهرهمند شوند.
برجام همه سیاست خارجی ایران نیست
رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنین درباره آخرین تحولات مربوط به مذاکرات لغو تحریمها در وین اظهار کرد: وزارت امور خارجه و تیم مذاکرهکننده با تلاش، مذاکرات را پیگیری میکنند اما دولت هیچ اقدامی را به مذاکره و برجام گره نزده و نخواهد زد. آیتالله رئیسی با بیان اینکه برجام همه سیاست خارجی ایران نیست، بلکه به عنوان یک موضوع در این عرصه به آن نگاه میشود، افزود: رمز موفقیت دولت در ۶ ماه اخیر این بوده که همه امور از جمله مسائل مربوط به سیاست خارجی و نظام بانکی و نفت را با قدرت پیگیری کرده و هیچ یک از آنها را معطل برجام و توافق در مذاکرات نکرده است.
پیمانکاری که ظلم میکند صلاحیت همکاری با دولت را ندارد
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش درباره پرداخت حقالزحمه کارکنان و کارگران از سوی شرکتهای پیمانکار اظهار کرد: هیچ پیمانکاری حق ندارد به هیچ عنوان و بهانهای حقوق کارگران را پرداخت نکند و حقوق هیچ کارگری نباید یک روز هم تأخیر بیفتد.
آیتالله رئیسی با بیان اینکه پیمانکاری که حق کارگر را نمیدهد و به او ظلم میکند صلاحیت ندارد پیمانکار دولت باشد، به وزرا و مسئولان دستگاههای دولتی تأکید کرد شرعاً و قانوناً وظیفه دارند با پیگیری موضوع اجازه ندهند هیچ کارگری در شب عید دچار سختی شود.
اقتصاد کشور معطل تصمیمهای اداری نمیماند
رئیس جمهور با اشاره به سفر اخیرش به استان گلستان و بازدید از جزیره آشوراده، اظهار کرد: اختلاف نظر برخی دستگاهها باعث شده ظرفیت عظیمی که در این منطقه قرار دارد معطل بماند که مقرر شد وزارت راه با تشکیل کارگروهی از همه دستگاههای مربوطه ظرف ۱۰ روز تمهیداتی برای حل این مسأله بیندیشد.
آیتالله رئیسی افزود: دولت هرگز اجازه نخواهد داد اقتصاد کشور، اقتصاد دریا، اقتصاد روستا و اقتصاد گردشگری و ثروتهای عظیم کشور معطل تصمیمگیری یک دستگاه یا یک بخش اداری بماند و ضمن احترام به نظر کارشناسی و قانون این موضوع را با جدیت پیگیری خواهد کرد.
جمهوری اسلامی ایران با جنگ مخالف است
رئیس جمهور در بخش دیگری از سخنانش به مسائل منطقه و بحران اوکراین اشاره کرد و گفت: مردم اوکراین نیز مانند مردم افغانستان، یمن و عراق قربانی سیاستهای شیطانی امریکا شدهاند. آیتالله رئیسی اظهار کرد: جمهوری اسلامی ایران همان طور که مقام معظم رهبری اعلام کردند، حتماً با جنگ مخالف است و هر روز که جنگ زودتر پایان یابد، به نفع منطقه و ملتهاست و از خطرات، آسیبها و مشکلات مردم کم میشود.
90 دقیقه حساس، پرهیجان و جنجالی
فتح الفتوح فرهاد
■ نفس تنگی پرسپولیس در آبادان
■ تراژدی در فوتبال مکزیک
در صفحههای ورزشی بخوانید
■ تراژدی در فوتبال مکزیک
در صفحههای ورزشی بخوانید
رهبر معظم انقلاب اسلامی در روز درختکاری دو اصله نهال میوه کاشتند
تخریب محیط زیست تخریب منافع ملی است
گروه سیاسی/ به مناسبت روز درختکاری و هفته منابع طبیعی، رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح دیروز (یکشنبه) دو اصله نهال میوه کاشتند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای سپس در سخنانی، با تبریک روز ولادت با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به ملت ایران، آن وجود شریف را کانون عشق ملت ایران و همه ملتهای مسلمان اعم از شیعه و غیرشیعه دانستند.
کاشت درخت؛ یک حرکت انقلابی و دینی
ایشان در ادامه، کاشت درخت را یک حرکت کاملاً دینی و انقلابی خواندند و افزودند: البته نگهداشت و حفظ درختان نیز کار بسیار مهمی است که باید رعایت شود.
رهبر انقلاب، گیاه زنده را آسایشبخش روح و نگهدارنده جسم انسان و منبع رزق خدادادی و همهجانبه برای آحاد بشر دانستند و تأکید کردند: به همین علت تخریب جنگلها و محیط زیست و پوششهای گیاهی، تخریب منافع ملی است و ویران کردن بخشی از جنگلها برای ساخت و ساز جز در موارد اضطراری، قطعاً به ضرر ملت است.
محیط زیست از مهمترین مسائل کشور
حضرت آیتالله خامنهای با ردّ نگاه تزئینی و حاشیهای به محیط زیست، این موضوع را از جمله اساسیترین مسائل کشور برشمردند و گفتند: یکی از کارهای جدی در حفاظت از محیط زیست، حفاظت از دو ثروت عظیم و ذخیره حیاتی ملتها یعنی «آب» و «خاک» و پرهیز از برخورد مسرفانه با آنها است که در این زمینه مسئولان باید به راهنماییهای متخصصان توجه کنند.
ضرورت حفاظت از حیات وحش
«حفاظت از حیات وحش» مسأله دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بیتوجهی به آن را به ضرر منافع ملی دانستند و گفتند: در اسلام، شکار فقط در صورت نیاز به تغذیه مجاز است و در غیر این صورت، غیرمجاز و خلاف است و حتی سفر شکار سفر حرام شمرده شده است، بنابراین باید جلوگیری از شکار غیرقانونی را جدی گرفت و به موضوع حفظ حیات وحش اهتمام داشت. ایشان در ادامه سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهادکشاورزی را موظف به جلوگیری از تبدیل زمینهای کشاورزی دانستند و افزودند: این کار به ضرر منافع ملی است و زمینهای کشاورزی باید توسعه پیدا کند.
توسعه انرژی هستهای جدی گرفته شود
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر لزوم توسعه انرژیهای پاک گفتند: توسعه انرژیهای غیر فسیلی مانند انرژی هستهای که استفاده از آن در دنیا روزافزون است و کشورهای منطقه ما نیز در حال حرکت به سمت آن هستند و نیز انرژیهای بادی و خورشیدی، باید جدی گرفته شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پایان آحاد مردم را به کاشت و نگهداشت درختان فراخواندند و گفتند: انجام همه کارهای مهم نیازمند پشتوانه ملی است و درختکاری نیز از جمله کارهایی است که همه مردم میتوانند با کاشتن و حفظ درختان و جلوگیری از محو درختان و باغهای اطراف و درون شهرها، به گسترش پوشش گیاهی در کشور کمک کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیتالله خامنهای سپس در سخنانی، با تبریک روز ولادت با سعادت حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام به ملت ایران، آن وجود شریف را کانون عشق ملت ایران و همه ملتهای مسلمان اعم از شیعه و غیرشیعه دانستند.
کاشت درخت؛ یک حرکت انقلابی و دینی
ایشان در ادامه، کاشت درخت را یک حرکت کاملاً دینی و انقلابی خواندند و افزودند: البته نگهداشت و حفظ درختان نیز کار بسیار مهمی است که باید رعایت شود.
رهبر انقلاب، گیاه زنده را آسایشبخش روح و نگهدارنده جسم انسان و منبع رزق خدادادی و همهجانبه برای آحاد بشر دانستند و تأکید کردند: به همین علت تخریب جنگلها و محیط زیست و پوششهای گیاهی، تخریب منافع ملی است و ویران کردن بخشی از جنگلها برای ساخت و ساز جز در موارد اضطراری، قطعاً به ضرر ملت است.
محیط زیست از مهمترین مسائل کشور
حضرت آیتالله خامنهای با ردّ نگاه تزئینی و حاشیهای به محیط زیست، این موضوع را از جمله اساسیترین مسائل کشور برشمردند و گفتند: یکی از کارهای جدی در حفاظت از محیط زیست، حفاظت از دو ثروت عظیم و ذخیره حیاتی ملتها یعنی «آب» و «خاک» و پرهیز از برخورد مسرفانه با آنها است که در این زمینه مسئولان باید به راهنماییهای متخصصان توجه کنند.
ضرورت حفاظت از حیات وحش
«حفاظت از حیات وحش» مسأله دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی بیتوجهی به آن را به ضرر منافع ملی دانستند و گفتند: در اسلام، شکار فقط در صورت نیاز به تغذیه مجاز است و در غیر این صورت، غیرمجاز و خلاف است و حتی سفر شکار سفر حرام شمرده شده است، بنابراین باید جلوگیری از شکار غیرقانونی را جدی گرفت و به موضوع حفظ حیات وحش اهتمام داشت. ایشان در ادامه سازمان حفاظت محیط زیست و وزارت جهادکشاورزی را موظف به جلوگیری از تبدیل زمینهای کشاورزی دانستند و افزودند: این کار به ضرر منافع ملی است و زمینهای کشاورزی باید توسعه پیدا کند.
توسعه انرژی هستهای جدی گرفته شود
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تأکید بر لزوم توسعه انرژیهای پاک گفتند: توسعه انرژیهای غیر فسیلی مانند انرژی هستهای که استفاده از آن در دنیا روزافزون است و کشورهای منطقه ما نیز در حال حرکت به سمت آن هستند و نیز انرژیهای بادی و خورشیدی، باید جدی گرفته شود.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در پایان آحاد مردم را به کاشت و نگهداشت درختان فراخواندند و گفتند: انجام همه کارهای مهم نیازمند پشتوانه ملی است و درختکاری نیز از جمله کارهایی است که همه مردم میتوانند با کاشتن و حفظ درختان و جلوگیری از محو درختان و باغهای اطراف و درون شهرها، به گسترش پوشش گیاهی در کشور کمک کنند.
کالاهای اساسی به قیمت شهریور1400 به دست مردم میرسد
ارز ترجیحی تغییر شکل داد
تبدیل 9 میلیارد دلار به یارانه ریالی
گروه اقتصادی / سرانجام پس از مدتها بحث و گفتوگو صبح دیروز مجلس تکلیف ارز 4 هزار و 200 تومانی برای سال آینده را روشن کرد. ارز ترجیحی که از سال 1397 به ادبیات اقتصادی ایران افزوده شد، طی سالهای اخیر همواره محل بحث و جدلهای زیادی بوده است. تمام آمار و گزارشها براین تأکید دارد که اختصاص این ارز درنهایت به نفع مردم تمام نشده است و تنها عدهای از رانت کلان آن بهرهمند شدهاند. اما در دولت سیزدهم در راستای اصلاح نظام ارزی و جلوگیری از رانت و فساد، اصلاح ارز ترجیحی در قالب لایحه بودجه سال آینده در دستورکار قرارگرفت که پس از ارائه پیشنهادهای مختلف سرانجام با تغییر شکل ارز ترجیحی این موضوع مهم نیز تعیین تکلیف شد. نمایندگان مجلس درجلسه علنی نوبت صبح روز یکشنبه ۱۵ اسفند مجلس در بررسی بودجه ۱۴۰۱ در بخش هزینهای، با پیشنهاد الیاس نادران نماینده تهران جزء ۱ بند الحاقی ۱ تبصره ۱ را تصویب کردند.
الیاس نادران عضو کمیسیون تلفیق مجلس درباره پیشنهاد خود گفت: پیشنهاد دارم دولت تا سقف ردیف (۱۸) جدول مصارف تبصره (۱۴)، ارز ترجیحی را به کالاهای اساسی و تجهیزات پزشکی اختصاص دهد، باتوجه به بخش درآمدی که ارز براساس نرخ ets است دراین قسمت منبع ریالی آن باید تأمین شود، دولت نیز باید قبل ازحذف کالای مورد نظر خود از سبد ارز ترجیحی، تمهیدات لازم برای جبران زیان رفاه مصرف کننده را اندیشیده باشد و قیمت مصرف کننده به شهریور ۱۴۰۰ باشد تا مردم دچار آسیب نشوند.وی افزود: در خصوص دارو و تجهیزات پزشکی هم تأکید داشتهایم که این جبران زیان از طریق بیمه یا از طرق مطمئن مورد نظر دولت انجام شود، این موضوع کمک میکند موضوع ارز ترجیحی قابلیت اجرا داشته باشد، به این پیشنهاد رأی بدهید تا دولت به کالاهای مورد نظر خود ارز ترجیحی اختصاص دهد یا اگر چنین قصدی نداشت زیان مصرف کننده را جبران کند. در ادامه این پیشنهاد با ۱۹۴ رأی مثبت و ۴۲ رأی مخالف به تصویب مجلس رسید.براساس این بند:۱- به دولت اجازه داده میشود در سال ۱۴۰۱ تا معادل سقف ردیف (۱۸) جدول مصارف تبصره (۱۴) این قانون را از طریق تأمین منابع مابه التفاوت ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی اختصاص دهد، چنانچه دولت قصد دارد کالایی را از سبد ارز ترجیحی حذف کند، باید قبلاً ترتیبات قانونی جبران زیان مصرفکننده برای کالاهای اساسی را از طریق کالا برگ الکترونیکی و در امور پزشکی از طریق بیمهها یا از طرق جایگزین مطمئن به انجام رسانده باشد، به طوری که افراد بتوانند این کالاها و خدمات را به نرخ پایان شهریور ۱۴۰۰ و در سقف سهمیه تعیین شده تهیه کنند.نمایندگان مجلس روز شنبه نیز در بررسی بخش درآمدی، جزء ۲ بند الحاقی ۱ را تصویب کرده بودند که به موجب آن، دولت و دستگاههای اجرایی موضوع قانون مدیریت خدمات کشوری ازجمله بانک مرکزی مجاز به تخصیص، فروش، تهاتر یا مبادله منابع ارزی حاصل از صادرات نفت، گاز، میعانات گازی، فرآوردههای نفتی و گازی و سایر منابع به غیر از نرخ سامانه معاملات الکترونیکی(ets) نیستند. به منظور پایش و کنترل بازار ارز، بانک مرکزی مجاز است نسبت به عرضه ارز به نرخ حداکثر ۲ درصد کمتر از نرخ سامانه معاملات الکترونیکی اقدام کند.
تغییر شکل ارز ترجیحی
محسن زنگنه عضو کمیسیون تلفیق بودجه 1401 در گفتوگو با فارس، درباره مصوبه دیروز مجلس گفت: در لایحهای که دولت به مجلس ارائه داد، قید شده بود که در سال آینده تمام منابع ارزی دولت با نرخ ets (نزدیک به نرخ آزاد) فروخته شود و لذا دولت حق نداشت ارزی را ارزانتر از نرخ آزاد، به واردکننده یا هر شخص حقیقی و حقوقی دیگری پرداخت کند، اما با مصوبه روزگذشته مجلس به دولت اجازه داده شد تا در سال آینده برای تأمین روغن، دارو و نهادههای دامی و کشاورزی تا مرز 9 میلیارد دلارمعادل 170 هزارمیلیارد تومان برای جبران مابهالتفاوت نرخ ارز ترجیحی و ets به واردکننده یا مصرفکننده یا درهر جای دیگری از زنجیره تولید، یارانه پرداخت کند؛ در واقع ارز 4200 تومانی که پیش از این بهصورت اسکناس دلار به واردکننده پرداخت میشد، حالا به یارانه ریالی تبدیل میشود.وی افزود: در حالت قبلی واردکننده دلار را با نرخ 4200 تومان از دولت دریافت میکرد که این آفات و مفاسدی در پی داشت؛ مثل مغایرت کالاهای وارد شده با کالاهای ثبت سفارش شده، اما در اینجا برای جلوگیری از فساد، رانت و فشار به منابع ارزی، واردکننده کالا را وارد میکند و سپس مابهالتفاوت نرخ ارز ترجیحی و آزاد را بهصورت ریالی از دولت میگیرد؛ بنابراین عملاً ارز ترجیحی حذف نشده، بلکه شکل آن تغییر یافته است.عضو کمیسیون تلفیق بودجه 1401 تأکید کرد: اگر دولت بنا به هردلیلی تصمیم گرفت کالایی را از شمول ارز ترجیحی خارج کند، مکلف است بگونهای تدبیر کند که کالاهای اساسی به قیمت شهریور 1400 به دست مردم برسد، در واقع معنای دیگر این مصوبه این است که اگر قیمت کالا افزایش یافت، دولت باید ارز ترجیحی بدهد.
یادداشت
اصلاح ارز ترجیحی باید زودتر از اینها رخ میداد
احمدرضا فرشچیان
عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی تهران
فعالان اقتصادی از سه سال گذشته همواره بر ضرورت اصلاح ارز 4200 تومانی تأکید کردهاند و خوشبختانه در دولت سیزدهم ارزی که به یکی از گلوگاههای فساد و رانت در کشور تبدیل شده بود، عملیاتی شده است.
اصلاح ارز دولتی میتواند بستری برای اصلاحات اقتصادی، شفافسازی، قطع رانتهای گسترده و جلوگیری از هدر رفت بیتالمال فراهم کند. ما نمونههای متعددی از ورود پول بیتالمال به جیب واردکننده نهادههای دامی شاهد بودیم زیرا ارز برای نهادهها داده میشد، اما در نهایت یا به بازار تزریق نشد و یا با قیمت آزاد به دامدار و مرغدار فروخته شد و برایند آن افزایش قیمت مرغ و گوشت بود. دولت در شرایطی که با محدودیتهای ارزی روبهروست، یارانه برای تأمین نهادههای دام و طیور میداد اما در این چرخه هم تولیدکنندگان نسبت به عدم دریافت نهاده با قیمت دولتی معترض بودند و هم مصرفکنندگان از قیمت بالای گوشت و مرغ ناراضی بودند. دولت با اصلاح ارز ترجیحی و درنظر گرفتن مابهالتفاوت آن با ارز دولتی، یارانه به اقشار کم درآمد اختصاص میدهد تا بتواند گشایشی در وضع معیشت آنان فراهم کند. اصلاح ارز ترجیحی میتواند به اصلاح ساختارهای اقتصادی منجر شود و نقدینگی را به جای جیب عدهای رانتخوار به طور مستقیم به سفره خانوارها وارد کند و یارانه به زنجیره نهایی مصرف که مردم هستند، اختصاص داده شود. اختصاص یارانه به کالاهای اساسی با وجود نظارت ضعیف به محلی برای سوءاستفاده عدهای تبدیل شد که حالا جلوی آن گرفته شده است.
اصلاح ارز دولتی اقدامی ضروری بود که باید زودتر درباره آن تصمیمگیری میشد، زیرا علاوه بر کمک به حذف مفاسد اقتصادی به اصلاح الگوی مصرف نیز میتواند کمک کند. به طور معمول هر کالایی که قیمت ارزانتری نسبت به سایر کالاها داشته باشد، استفادههای بیرویهای از آن میشود اما در صورت واقعی شدن قیمت کالا در مصرف آن نیز صرفهجویی صورت میگیرد.
خسارت اقتصادی ارز دونرخی بیشتر از جنگ تحمیلی
محمدرضا یزدیزاده
اقتصاددان
اصلاح ارز 4200 تومانی پس از چالشهای فراوان چندین ساله و آثار و پیامدی که برای اقتصاد به همراه داشت خبر و اقدام مبارکی است. اگر بخواهیم یکی از بزرگترین آثار دونرخی بودن ارز را تبیین کنیم باید به این نکته اشاره کرد که دونرخی بودن ارز، خسارتی به مراتب بیشتر از جنگ تحمیلی بهجا گذاشته است.مدافعان حفظ ارز 4200 تومانی در تشریح ادله خود، حمایت از اقشار کمدرآمد و جلوگیری از تورم را عنوان میکنند در حالی که حتی اگر تصور کنیم سیستم توزیع در کشور بهگونهای بود که یارانه نقدی بهجای اینکه وارد جیب عدهای شود به اهداف واقعی خود میرسید باز هم این دو ادعا غیرقابل دفاع بود.3نقض غرض در این تصمیم وجود دارد؛ نخست ادعای کنترل تورم است. در حالی که قریب به 20روز پیش رئیس کل بانک مرکزی عنوان کرد برای آنکه 6میلیارد دلار ارز 4200 تومانی را که بخشی از ارز حمایتی دولت محسوب میشود تأمین کنیم از بازار نیمایی ارز را به قیمت 25هزار تومان خریدهایم و به قیمت 4200 تومان فروختیم. این به آن معناست که فقط دولت بابت تخصیص این ارز بیش از 120هزار میلیارد تومان پرداخت کرده است. این رقم معادل نیمی از درآمدهای مالیاتی کشور است که تنها برای تأمین بخشی از این ارز استفاده شده است.حال این سؤال مطرح میشود؛ دولتی که سالهاست با کسری بودجه مزمن درگیر است چگونه میتواند یارانه غیرنقدی را پرداخت کند؟!مگر آنکه از محل استقراض و کسری بودجه باشد که نتیجه این اقدام، جز تشدید تورم نیست. ضمن آنکه این جنس از تورم بدترین نوع مالیات مخفی محسوب میشود زیرا اقشار ضعیف را ضعیفتر و اقشار غنی را غنیتر میکند. در تشریح دومین نقض غرض مدافعان ارز 4200 تومانی باید گفت یارانه به مصرف و کالاهای مصرفی تخصیص پیدا میکند در حالی که مصرف در اقتصاد تابع درآمد است یعنی هر که درآمد بیشتری داشته باشد، مصرف بیشتری هم خواهد داشت و بهرهمندیاش از یارانه بیشتر خواهد بود پس این رویه نمیتواند از اقشار کمدرآمد حمایت کند.نتایج بررسیها نشان میدهد که حتی نظام منسوخ شده کوپنی کارآمدتر از نظام یارانه غیرنقدی است بنابراین حمایت از اقشار ضعیف هم نقض غرض دوم است.
سومین حالت هم اینکه یارانه غیرنقدی نظام امنیت غذایی کشور را به خطر انداخته است. با این توضیح زمانی که یارانه به واردات موادغذایی اختصاص مییابد و حاضر نیستیم با همان قیمت از کشاورز خودمان خرید کنیم یعنی به جامعه کشاورز این پیغام را میدهیم که کالای اساسی تولید نکند، کالای اساسی که امنیت غذایی کشور به آن وابسته است.از سوی دیگر کشاورز به سمت تولید هندوانه و صیفیجاتی سوق داده میشود که بهشدت آببر است. این سیستم درآمدی صادراتمحور برای کشاورزان نوسان درآمدی ایجاد کرده است و علاوه بر آن نیز کلی از منابع آبی کشور از بین میرود و بالطبع الگوی مصرف آب در کشور بهم میریزد. در حالی که اگر به قیمت مناسب محصولات را از کشاورز خریده بودیم امنترین درآمد را داشت و به سمت درآمد ناامن صادرات نمیرفت.در جمعبندی نهایی باید گفت تمام ابعاد سیستم دونرخی، نقض غرض فاحش و خسارتزا برای کشور بوده است و باید از مجلس تشکر کرد که بالاخره چنین تصمیم مهمی گرفت.
الیاس نادران عضو کمیسیون تلفیق مجلس درباره پیشنهاد خود گفت: پیشنهاد دارم دولت تا سقف ردیف (۱۸) جدول مصارف تبصره (۱۴)، ارز ترجیحی را به کالاهای اساسی و تجهیزات پزشکی اختصاص دهد، باتوجه به بخش درآمدی که ارز براساس نرخ ets است دراین قسمت منبع ریالی آن باید تأمین شود، دولت نیز باید قبل ازحذف کالای مورد نظر خود از سبد ارز ترجیحی، تمهیدات لازم برای جبران زیان رفاه مصرف کننده را اندیشیده باشد و قیمت مصرف کننده به شهریور ۱۴۰۰ باشد تا مردم دچار آسیب نشوند.وی افزود: در خصوص دارو و تجهیزات پزشکی هم تأکید داشتهایم که این جبران زیان از طریق بیمه یا از طرق مطمئن مورد نظر دولت انجام شود، این موضوع کمک میکند موضوع ارز ترجیحی قابلیت اجرا داشته باشد، به این پیشنهاد رأی بدهید تا دولت به کالاهای مورد نظر خود ارز ترجیحی اختصاص دهد یا اگر چنین قصدی نداشت زیان مصرف کننده را جبران کند. در ادامه این پیشنهاد با ۱۹۴ رأی مثبت و ۴۲ رأی مخالف به تصویب مجلس رسید.براساس این بند:۱- به دولت اجازه داده میشود در سال ۱۴۰۱ تا معادل سقف ردیف (۱۸) جدول مصارف تبصره (۱۴) این قانون را از طریق تأمین منابع مابه التفاوت ارز ترجیحی برای واردات کالاهای اساسی، دارو و تجهیزات مصرفی پزشکی اختصاص دهد، چنانچه دولت قصد دارد کالایی را از سبد ارز ترجیحی حذف کند، باید قبلاً ترتیبات قانونی جبران زیان مصرفکننده برای کالاهای اساسی را از طریق کالا برگ الکترونیکی و در امور پزشکی از طریق بیمهها یا از طرق جایگزین مطمئن به انجام رسانده باشد، به طوری که افراد بتوانند این کالاها و خدمات را به نرخ پایان شهریور ۱۴۰۰ و در سقف سهمیه تعیین شده تهیه کنند.نمایندگان مجلس روز شنبه نیز در بررسی بخش درآمدی، جزء ۲ بند الحاقی ۱ را تصویب کرده بودند که به موجب آن، دولت و دستگاههای اجرایی موضوع قانون مدیریت خدمات کشوری ازجمله بانک مرکزی مجاز به تخصیص، فروش، تهاتر یا مبادله منابع ارزی حاصل از صادرات نفت، گاز، میعانات گازی، فرآوردههای نفتی و گازی و سایر منابع به غیر از نرخ سامانه معاملات الکترونیکی(ets) نیستند. به منظور پایش و کنترل بازار ارز، بانک مرکزی مجاز است نسبت به عرضه ارز به نرخ حداکثر ۲ درصد کمتر از نرخ سامانه معاملات الکترونیکی اقدام کند.
تغییر شکل ارز ترجیحی
محسن زنگنه عضو کمیسیون تلفیق بودجه 1401 در گفتوگو با فارس، درباره مصوبه دیروز مجلس گفت: در لایحهای که دولت به مجلس ارائه داد، قید شده بود که در سال آینده تمام منابع ارزی دولت با نرخ ets (نزدیک به نرخ آزاد) فروخته شود و لذا دولت حق نداشت ارزی را ارزانتر از نرخ آزاد، به واردکننده یا هر شخص حقیقی و حقوقی دیگری پرداخت کند، اما با مصوبه روزگذشته مجلس به دولت اجازه داده شد تا در سال آینده برای تأمین روغن، دارو و نهادههای دامی و کشاورزی تا مرز 9 میلیارد دلارمعادل 170 هزارمیلیارد تومان برای جبران مابهالتفاوت نرخ ارز ترجیحی و ets به واردکننده یا مصرفکننده یا درهر جای دیگری از زنجیره تولید، یارانه پرداخت کند؛ در واقع ارز 4200 تومانی که پیش از این بهصورت اسکناس دلار به واردکننده پرداخت میشد، حالا به یارانه ریالی تبدیل میشود.وی افزود: در حالت قبلی واردکننده دلار را با نرخ 4200 تومان از دولت دریافت میکرد که این آفات و مفاسدی در پی داشت؛ مثل مغایرت کالاهای وارد شده با کالاهای ثبت سفارش شده، اما در اینجا برای جلوگیری از فساد، رانت و فشار به منابع ارزی، واردکننده کالا را وارد میکند و سپس مابهالتفاوت نرخ ارز ترجیحی و آزاد را بهصورت ریالی از دولت میگیرد؛ بنابراین عملاً ارز ترجیحی حذف نشده، بلکه شکل آن تغییر یافته است.عضو کمیسیون تلفیق بودجه 1401 تأکید کرد: اگر دولت بنا به هردلیلی تصمیم گرفت کالایی را از شمول ارز ترجیحی خارج کند، مکلف است بگونهای تدبیر کند که کالاهای اساسی به قیمت شهریور 1400 به دست مردم برسد، در واقع معنای دیگر این مصوبه این است که اگر قیمت کالا افزایش یافت، دولت باید ارز ترجیحی بدهد.
یادداشت
اصلاح ارز ترجیحی باید زودتر از اینها رخ میداد
احمدرضا فرشچیان
عضو کمیسیون کشاورزی اتاق بازرگانی تهران
فعالان اقتصادی از سه سال گذشته همواره بر ضرورت اصلاح ارز 4200 تومانی تأکید کردهاند و خوشبختانه در دولت سیزدهم ارزی که به یکی از گلوگاههای فساد و رانت در کشور تبدیل شده بود، عملیاتی شده است.
اصلاح ارز دولتی میتواند بستری برای اصلاحات اقتصادی، شفافسازی، قطع رانتهای گسترده و جلوگیری از هدر رفت بیتالمال فراهم کند. ما نمونههای متعددی از ورود پول بیتالمال به جیب واردکننده نهادههای دامی شاهد بودیم زیرا ارز برای نهادهها داده میشد، اما در نهایت یا به بازار تزریق نشد و یا با قیمت آزاد به دامدار و مرغدار فروخته شد و برایند آن افزایش قیمت مرغ و گوشت بود. دولت در شرایطی که با محدودیتهای ارزی روبهروست، یارانه برای تأمین نهادههای دام و طیور میداد اما در این چرخه هم تولیدکنندگان نسبت به عدم دریافت نهاده با قیمت دولتی معترض بودند و هم مصرفکنندگان از قیمت بالای گوشت و مرغ ناراضی بودند. دولت با اصلاح ارز ترجیحی و درنظر گرفتن مابهالتفاوت آن با ارز دولتی، یارانه به اقشار کم درآمد اختصاص میدهد تا بتواند گشایشی در وضع معیشت آنان فراهم کند. اصلاح ارز ترجیحی میتواند به اصلاح ساختارهای اقتصادی منجر شود و نقدینگی را به جای جیب عدهای رانتخوار به طور مستقیم به سفره خانوارها وارد کند و یارانه به زنجیره نهایی مصرف که مردم هستند، اختصاص داده شود. اختصاص یارانه به کالاهای اساسی با وجود نظارت ضعیف به محلی برای سوءاستفاده عدهای تبدیل شد که حالا جلوی آن گرفته شده است.
اصلاح ارز دولتی اقدامی ضروری بود که باید زودتر درباره آن تصمیمگیری میشد، زیرا علاوه بر کمک به حذف مفاسد اقتصادی به اصلاح الگوی مصرف نیز میتواند کمک کند. به طور معمول هر کالایی که قیمت ارزانتری نسبت به سایر کالاها داشته باشد، استفادههای بیرویهای از آن میشود اما در صورت واقعی شدن قیمت کالا در مصرف آن نیز صرفهجویی صورت میگیرد.
خسارت اقتصادی ارز دونرخی بیشتر از جنگ تحمیلی
محمدرضا یزدیزاده
اقتصاددان
اصلاح ارز 4200 تومانی پس از چالشهای فراوان چندین ساله و آثار و پیامدی که برای اقتصاد به همراه داشت خبر و اقدام مبارکی است. اگر بخواهیم یکی از بزرگترین آثار دونرخی بودن ارز را تبیین کنیم باید به این نکته اشاره کرد که دونرخی بودن ارز، خسارتی به مراتب بیشتر از جنگ تحمیلی بهجا گذاشته است.مدافعان حفظ ارز 4200 تومانی در تشریح ادله خود، حمایت از اقشار کمدرآمد و جلوگیری از تورم را عنوان میکنند در حالی که حتی اگر تصور کنیم سیستم توزیع در کشور بهگونهای بود که یارانه نقدی بهجای اینکه وارد جیب عدهای شود به اهداف واقعی خود میرسید باز هم این دو ادعا غیرقابل دفاع بود.3نقض غرض در این تصمیم وجود دارد؛ نخست ادعای کنترل تورم است. در حالی که قریب به 20روز پیش رئیس کل بانک مرکزی عنوان کرد برای آنکه 6میلیارد دلار ارز 4200 تومانی را که بخشی از ارز حمایتی دولت محسوب میشود تأمین کنیم از بازار نیمایی ارز را به قیمت 25هزار تومان خریدهایم و به قیمت 4200 تومان فروختیم. این به آن معناست که فقط دولت بابت تخصیص این ارز بیش از 120هزار میلیارد تومان پرداخت کرده است. این رقم معادل نیمی از درآمدهای مالیاتی کشور است که تنها برای تأمین بخشی از این ارز استفاده شده است.حال این سؤال مطرح میشود؛ دولتی که سالهاست با کسری بودجه مزمن درگیر است چگونه میتواند یارانه غیرنقدی را پرداخت کند؟!مگر آنکه از محل استقراض و کسری بودجه باشد که نتیجه این اقدام، جز تشدید تورم نیست. ضمن آنکه این جنس از تورم بدترین نوع مالیات مخفی محسوب میشود زیرا اقشار ضعیف را ضعیفتر و اقشار غنی را غنیتر میکند. در تشریح دومین نقض غرض مدافعان ارز 4200 تومانی باید گفت یارانه به مصرف و کالاهای مصرفی تخصیص پیدا میکند در حالی که مصرف در اقتصاد تابع درآمد است یعنی هر که درآمد بیشتری داشته باشد، مصرف بیشتری هم خواهد داشت و بهرهمندیاش از یارانه بیشتر خواهد بود پس این رویه نمیتواند از اقشار کمدرآمد حمایت کند.نتایج بررسیها نشان میدهد که حتی نظام منسوخ شده کوپنی کارآمدتر از نظام یارانه غیرنقدی است بنابراین حمایت از اقشار ضعیف هم نقض غرض دوم است.
سومین حالت هم اینکه یارانه غیرنقدی نظام امنیت غذایی کشور را به خطر انداخته است. با این توضیح زمانی که یارانه به واردات موادغذایی اختصاص مییابد و حاضر نیستیم با همان قیمت از کشاورز خودمان خرید کنیم یعنی به جامعه کشاورز این پیغام را میدهیم که کالای اساسی تولید نکند، کالای اساسی که امنیت غذایی کشور به آن وابسته است.از سوی دیگر کشاورز به سمت تولید هندوانه و صیفیجاتی سوق داده میشود که بهشدت آببر است. این سیستم درآمدی صادراتمحور برای کشاورزان نوسان درآمدی ایجاد کرده است و علاوه بر آن نیز کلی از منابع آبی کشور از بین میرود و بالطبع الگوی مصرف آب در کشور بهم میریزد. در حالی که اگر به قیمت مناسب محصولات را از کشاورز خریده بودیم امنترین درآمد را داشت و به سمت درآمد ناامن صادرات نمیرفت.در جمعبندی نهایی باید گفت تمام ابعاد سیستم دونرخی، نقض غرض فاحش و خسارتزا برای کشور بوده است و باید از مجلس تشکر کرد که بالاخره چنین تصمیم مهمی گرفت.
«ایران» از دلایل افزایش میزان قاچاق کالاهای ایرانی به کشورهای همسایه گزارش میدهد
رونق قاچاق با ارز 4200 تومانی
گروه اقتصادی/ رئیس جمهور 9 اسفندماه در نشست با استانداران سراسر کشور از آنها خواست که موضوع مبارزه با قاچاق کالا با فوریت، قاطعانه و به شکل ویژه پیگیری شود.
طی چند وقت اخیر حوزههای مختلفی نسبت به قاچاق کالا به کشور و البته معکوس آن هشدار دادند و از سیاستگذاران خواستند که برای حل این بحران، سیاستهای مناسبی اتخاذ شود. اما راه حل برای پایان دادن به قاچاق کالا (صادرات و واردات) چیست؟
کارشناسان و اهالی صنعت بر این باور هستند که با افزودن مأمور در مرزها و سختتر کردن شرایط مرزها نمیتوان از قاچاق کالا جلوگیری کرد. بدین جهت راهکاری که پیشنهاد کردند حذف تصمیمهای دولت گذشته بود. سیاستهایی که باعث شد قاچاق برای برخی از گروهها سود قابل توجهی داشته باشد.
گفته میشود، سیاست دولت گذشته در زمینه ارز ترجیحی، پرداخت ارز 4200 تومانی و افزایش تعرفه برخی از کالاها به گونهای بوده که کشور با دو مقوله قاچاق به کشور و همچنین قاچاق از کشور مواجه شده است و اگر این امر ادامه پیدا کند یقیناً اقتصاد کشور با چالشهای جدی مواجه خواهد شد و تولیدکنندگان روز به روز ضعیفتر خواهند شد.
البته اکنون برآوردها از میزان قاچاق نسبت به سالهای 90 تا 92 که به اوج خود رسیده بود(بیش از 25 میلیارد دلار) بسیار کمتر (12.5 میلیارد دلار) شده است، اما پیشبینی میشود با ادامه سیاستهای دولت گذشته در این دولت، دوباره اعداد قاچاق و بخصوص قاچاق معکوس که در آن برهه نبوده است، افزایش پیدا کند.
این موضوع را نیز علی مؤیدی خرمآبادی؛ رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تأیید کرده و گفته است که در حال حاضر میل به خروج ارز از کشورمان بیشتر شده زیرا قیمتها در داخل کشور متناسب با منطقه نیست، در اقتصاد نمیشود جزیرهای فکر کرد، در اقتصاد یک منطقه باید پیوستگی وجود داشته باشد و متأسفانه این بیتناسبی قیمتهای کالا در کشورمان نسبت به منطقه برایمان مشکل ایجاد کرده است. او ادامه داد که قاچاق، زاییده قوانین و مقررات نادرست است. در اوایل دهه 90 (90 تا 92) حدود 25 میلیارد دلار قاچاق ورودی و خروجی کشورمان بود. این رقم تقریباً یکسوم کل تجارت کشور را شامل میشد. این موضوع بسیار نگرانکننده و اساس تجارت کشور را هدف قرار داده بود اما با تلاشهای همهجانبه این عدد در آخرین آمار به نصف رسیده است و معتقدیم در بحث ورود قاچاق، بهشدت آماری کاهشی داشتهایم اما بهلحاظ اینکه بسیاری از کالاهای اساسی و تولیدی کشور در داخل از قیمت و ارزش پایینی برخوردارند تخصیص یارانه و نگاه حاکمیتی سبب ایجاد مشکلاتی میشود.
در حال حاضر در مقایسه با کشورهای همجوار شاهد ارزانی یکچهارمی ارزش کالاهای خودمان نسبت به کالاهای وارداتی هستیم، این اتفاق سبب خروج ارز از کشور میشود. در سال 97 که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور خیلی هم بحرانی نبود و در جنگ اقتصادی و تجاری نبودیم، خروجی ما نسبت به حالا کمتر بود یعنی در حال حاضر خروجی ما نسبت به آن زمان افزایش پیدا کرده است.
اتخاد سیاستهای جدید از سوی دولت
احمدرضا فرشچیان؛ عضو کمیسیون تسهیل تجارت و مدیریت واردات اتاق بازرگانی ایران درباره موضوع قاچاق کالا و راهکارهای پیشنهادی در این خصوص به «ایران»، گفت: «در حال حاضر مواد اولیه و کالاهای اساسی از کشورمان به کشورهای همسایه قاچاق میشود؛ علت این اتفاق هم به موضوع ارز ترجیحی و ارز 4200 تومانی
برمی گردد. از آنجا که با ارز 4200 تومانی قیمت برخی از کالاها در کشورمان ارزانتر است برخی از سودجویان این کالاها را به سایر کشورها قاچاق میکنند و از این طریق به درآمدزایی بالایی میرسند. از اینرو برای پایان دادن به این چالش بزرگ، نیازی نیست که دولت کار خاصی انجام دهد، اگر ارز 4200 تومانی حذف شود خود به خود دیگر شاهد قاچاق کالا از کشورمان نخواهیم بود.»
او ادامه داد: «گذاشتن سرباز بیشتر در مرزها و سخت کردن شرایط نمیتواند مانع جدی و ادامهداری برای جلوگیری از کاهش قاچاق کالا باشد، این تصمیمها اشتباه است و برای آنکه این موضوع بهصورت ریشهای حل شود ضرورت دارد که راهکار عنوان شده با سرعت پیادهسازی شود. اکنون سؤال این است که چرا ارز نیما قاچاق نمیشود؟ طبیعی است ارز نیما به قیمت بازار نزدیک است و همین امر مانع محکمی در برابر قاچاق است، لذا هر عاملی که باعث شده برای گروهی رانت ایجاد شود، قطعاً فساد هم در آن رخ میدهد.»
عضو کمیسیون تسهیل تجارت و مدیریت واردات اتاق بازرگانی ایران در ادامه به قاچاق واردات پرداخت و گفت: «واردات برخی از کالاها بیدلیل از دولت گذشته ممنوع شده است و یا تعرفهای برای برخی از کالاها وضع شده که واردات رسمی آن دیگر هیچ توجیه اقتصادی ندارد و چه بسا آن کالا مورد نیاز کشور است. اگر تعرفهها و ممنوعیت واردات وضع نشده بود به طور قطع، قاچاقی هم به کشور صورت نمیگرفت.»
او افزود: «برای آنکه قاچاق به کشور کاهش پیدا کند، ضرورت دارد که دولت سیزدهم در زمینه تعرفههای گمرکی و ممنوعیت واردات برخی از کالاها، سیاستهای جدید اتخاذ کند.»
تنظیمگری بازار به شکل تخصیص یارانه نادرست است
سیامک پیربابایی؛ نایب رئیس مجمع واردات درباره موضوع قاچاق کالا و راهکارهایی که در این خصوص میتوان پیشنهاد کرد، به ایران، گفت: «یکی از چالشهایی که اقتصاد ایران با آن مواجه شده، قاچاق کالا از کشورمان است که بعضاً شامل کالاهای اساسی، مواد غذایی و سوخت است. علت اصلی این امر نیز به ارز ترجیحی و ارز 4200 تومانی برمی گردد، از آنجا که قیمت کالاهای یاد شده در کشورهای همسایه بالاتر است، برخی با هدف کسب سود و درآمد، کالاهای یارانه دار را به سایر کشورها قاچاق میکنند.»
او با بیان اینکه ما بارها گفتهایم تنظیم گری بازار به شکل تخصیص یارانه نادرست است و این امر برای گروهی انحصار و رانت ایجاد میکند، تصریح کرد: «ما خواستار این موضوع شدهایم که کالاها بهصورت یارانه دار نباشد و در راستای حمایت از مردم و بخصوص قشر ضعیف جامعه راهکارهای دیگری دنبال شود.»
نایب رئیس مجمع واردات خاطرنشان کرد: «رفتارهای پلیسی در مرز هیچگاه نتوانسته جلوی قاچاق کالا را بگیرد، اما اگر تنظیمگری درستی صورت گیرد میتوان با کمترین هزینه از هر دو نوع قاچاق جلوگیری کرد. وقتی کالایی در بازار زیاد باشد دیگر مردم عطش خرید آن را ندارند و همین امر کمک میکند که عرضه و تقاضا هماهنگ شود.»
قاچاق از کشور رو به افزایش است
عبدالرضا صالحی سلمی؛ عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران درباره اینکه چگونه میتوان از قاچاق کالا که معضل این روزهای اقتصاد کشور شده است، کاست به «ایران»، گفت: «قاچاق در کشور موضوع جدیدی نیست و ریشه در مشکلات زیرساختی کشور دارد. دولتها با اصلاح زیرساختها میتوانند در کاهش قاچاق کالا اثرگذار باشند. از اینرو توصیه میکنم در کنترل قاچاق روشهای مدیران گذشته تکرار نشود، با دستگیری قاچاقچیان نمیتوان به سمت بهبود حرکت کرد.»
او ادامه داد: «ارز چند نرخی و نظام نادرست تعرفهای دو عامل محرک قاچاق کالا از/ به کشور است. وقتی قیمت حاملهای انرژی در کشور پایین است و در کشور همسایه چند برابر، طبیعی است که قاچاق سوخت اتفاق بیفتد. ما باید در مورد قیمت گازوئیل به گونهای برنامهریزی کنیم که فاصله قیمتی آن با کشورهای همسایه زیاد نباشد.»
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه از قاچاق نباید تعجب کرد بلکه باید منشأ آن را حل کرد، گفت: «برای برون رفت از چالش بهوجود آمده توصیه میکنم، مشکلات زیرساختی کشور حل شود و تمرکز بر اصلاحات اقتصادی چون قیمت ارز و انرژی باشد. متأسفانه قاچاق کالا از کشور نسبت به گذشته بیشتر شده است و این امر قطعاً زمانی حل خواهد شد که دولت سیزدهم عزم خود را برای تغییر ساختار موجود که از گذشته به ارث رسیده است، جزم کند.»
طی چند وقت اخیر حوزههای مختلفی نسبت به قاچاق کالا به کشور و البته معکوس آن هشدار دادند و از سیاستگذاران خواستند که برای حل این بحران، سیاستهای مناسبی اتخاذ شود. اما راه حل برای پایان دادن به قاچاق کالا (صادرات و واردات) چیست؟
کارشناسان و اهالی صنعت بر این باور هستند که با افزودن مأمور در مرزها و سختتر کردن شرایط مرزها نمیتوان از قاچاق کالا جلوگیری کرد. بدین جهت راهکاری که پیشنهاد کردند حذف تصمیمهای دولت گذشته بود. سیاستهایی که باعث شد قاچاق برای برخی از گروهها سود قابل توجهی داشته باشد.
گفته میشود، سیاست دولت گذشته در زمینه ارز ترجیحی، پرداخت ارز 4200 تومانی و افزایش تعرفه برخی از کالاها به گونهای بوده که کشور با دو مقوله قاچاق به کشور و همچنین قاچاق از کشور مواجه شده است و اگر این امر ادامه پیدا کند یقیناً اقتصاد کشور با چالشهای جدی مواجه خواهد شد و تولیدکنندگان روز به روز ضعیفتر خواهند شد.
البته اکنون برآوردها از میزان قاچاق نسبت به سالهای 90 تا 92 که به اوج خود رسیده بود(بیش از 25 میلیارد دلار) بسیار کمتر (12.5 میلیارد دلار) شده است، اما پیشبینی میشود با ادامه سیاستهای دولت گذشته در این دولت، دوباره اعداد قاچاق و بخصوص قاچاق معکوس که در آن برهه نبوده است، افزایش پیدا کند.
این موضوع را نیز علی مؤیدی خرمآبادی؛ رئیس ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز تأیید کرده و گفته است که در حال حاضر میل به خروج ارز از کشورمان بیشتر شده زیرا قیمتها در داخل کشور متناسب با منطقه نیست، در اقتصاد نمیشود جزیرهای فکر کرد، در اقتصاد یک منطقه باید پیوستگی وجود داشته باشد و متأسفانه این بیتناسبی قیمتهای کالا در کشورمان نسبت به منطقه برایمان مشکل ایجاد کرده است. او ادامه داد که قاچاق، زاییده قوانین و مقررات نادرست است. در اوایل دهه 90 (90 تا 92) حدود 25 میلیارد دلار قاچاق ورودی و خروجی کشورمان بود. این رقم تقریباً یکسوم کل تجارت کشور را شامل میشد. این موضوع بسیار نگرانکننده و اساس تجارت کشور را هدف قرار داده بود اما با تلاشهای همهجانبه این عدد در آخرین آمار به نصف رسیده است و معتقدیم در بحث ورود قاچاق، بهشدت آماری کاهشی داشتهایم اما بهلحاظ اینکه بسیاری از کالاهای اساسی و تولیدی کشور در داخل از قیمت و ارزش پایینی برخوردارند تخصیص یارانه و نگاه حاکمیتی سبب ایجاد مشکلاتی میشود.
در حال حاضر در مقایسه با کشورهای همجوار شاهد ارزانی یکچهارمی ارزش کالاهای خودمان نسبت به کالاهای وارداتی هستیم، این اتفاق سبب خروج ارز از کشور میشود. در سال 97 که شرایط اقتصادی و سیاسی کشور خیلی هم بحرانی نبود و در جنگ اقتصادی و تجاری نبودیم، خروجی ما نسبت به حالا کمتر بود یعنی در حال حاضر خروجی ما نسبت به آن زمان افزایش پیدا کرده است.
اتخاد سیاستهای جدید از سوی دولت
احمدرضا فرشچیان؛ عضو کمیسیون تسهیل تجارت و مدیریت واردات اتاق بازرگانی ایران درباره موضوع قاچاق کالا و راهکارهای پیشنهادی در این خصوص به «ایران»، گفت: «در حال حاضر مواد اولیه و کالاهای اساسی از کشورمان به کشورهای همسایه قاچاق میشود؛ علت این اتفاق هم به موضوع ارز ترجیحی و ارز 4200 تومانی
برمی گردد. از آنجا که با ارز 4200 تومانی قیمت برخی از کالاها در کشورمان ارزانتر است برخی از سودجویان این کالاها را به سایر کشورها قاچاق میکنند و از این طریق به درآمدزایی بالایی میرسند. از اینرو برای پایان دادن به این چالش بزرگ، نیازی نیست که دولت کار خاصی انجام دهد، اگر ارز 4200 تومانی حذف شود خود به خود دیگر شاهد قاچاق کالا از کشورمان نخواهیم بود.»
او ادامه داد: «گذاشتن سرباز بیشتر در مرزها و سخت کردن شرایط نمیتواند مانع جدی و ادامهداری برای جلوگیری از کاهش قاچاق کالا باشد، این تصمیمها اشتباه است و برای آنکه این موضوع بهصورت ریشهای حل شود ضرورت دارد که راهکار عنوان شده با سرعت پیادهسازی شود. اکنون سؤال این است که چرا ارز نیما قاچاق نمیشود؟ طبیعی است ارز نیما به قیمت بازار نزدیک است و همین امر مانع محکمی در برابر قاچاق است، لذا هر عاملی که باعث شده برای گروهی رانت ایجاد شود، قطعاً فساد هم در آن رخ میدهد.»
عضو کمیسیون تسهیل تجارت و مدیریت واردات اتاق بازرگانی ایران در ادامه به قاچاق واردات پرداخت و گفت: «واردات برخی از کالاها بیدلیل از دولت گذشته ممنوع شده است و یا تعرفهای برای برخی از کالاها وضع شده که واردات رسمی آن دیگر هیچ توجیه اقتصادی ندارد و چه بسا آن کالا مورد نیاز کشور است. اگر تعرفهها و ممنوعیت واردات وضع نشده بود به طور قطع، قاچاقی هم به کشور صورت نمیگرفت.»
او افزود: «برای آنکه قاچاق به کشور کاهش پیدا کند، ضرورت دارد که دولت سیزدهم در زمینه تعرفههای گمرکی و ممنوعیت واردات برخی از کالاها، سیاستهای جدید اتخاذ کند.»
تنظیمگری بازار به شکل تخصیص یارانه نادرست است
سیامک پیربابایی؛ نایب رئیس مجمع واردات درباره موضوع قاچاق کالا و راهکارهایی که در این خصوص میتوان پیشنهاد کرد، به ایران، گفت: «یکی از چالشهایی که اقتصاد ایران با آن مواجه شده، قاچاق کالا از کشورمان است که بعضاً شامل کالاهای اساسی، مواد غذایی و سوخت است. علت اصلی این امر نیز به ارز ترجیحی و ارز 4200 تومانی برمی گردد، از آنجا که قیمت کالاهای یاد شده در کشورهای همسایه بالاتر است، برخی با هدف کسب سود و درآمد، کالاهای یارانه دار را به سایر کشورها قاچاق میکنند.»
او با بیان اینکه ما بارها گفتهایم تنظیم گری بازار به شکل تخصیص یارانه نادرست است و این امر برای گروهی انحصار و رانت ایجاد میکند، تصریح کرد: «ما خواستار این موضوع شدهایم که کالاها بهصورت یارانه دار نباشد و در راستای حمایت از مردم و بخصوص قشر ضعیف جامعه راهکارهای دیگری دنبال شود.»
نایب رئیس مجمع واردات خاطرنشان کرد: «رفتارهای پلیسی در مرز هیچگاه نتوانسته جلوی قاچاق کالا را بگیرد، اما اگر تنظیمگری درستی صورت گیرد میتوان با کمترین هزینه از هر دو نوع قاچاق جلوگیری کرد. وقتی کالایی در بازار زیاد باشد دیگر مردم عطش خرید آن را ندارند و همین امر کمک میکند که عرضه و تقاضا هماهنگ شود.»
قاچاق از کشور رو به افزایش است
عبدالرضا صالحی سلمی؛ عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران درباره اینکه چگونه میتوان از قاچاق کالا که معضل این روزهای اقتصاد کشور شده است، کاست به «ایران»، گفت: «قاچاق در کشور موضوع جدیدی نیست و ریشه در مشکلات زیرساختی کشور دارد. دولتها با اصلاح زیرساختها میتوانند در کاهش قاچاق کالا اثرگذار باشند. از اینرو توصیه میکنم در کنترل قاچاق روشهای مدیران گذشته تکرار نشود، با دستگیری قاچاقچیان نمیتوان به سمت بهبود حرکت کرد.»
او ادامه داد: «ارز چند نرخی و نظام نادرست تعرفهای دو عامل محرک قاچاق کالا از/ به کشور است. وقتی قیمت حاملهای انرژی در کشور پایین است و در کشور همسایه چند برابر، طبیعی است که قاچاق سوخت اتفاق بیفتد. ما باید در مورد قیمت گازوئیل به گونهای برنامهریزی کنیم که فاصله قیمتی آن با کشورهای همسایه زیاد نباشد.»
عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با تأکید بر اینکه از قاچاق نباید تعجب کرد بلکه باید منشأ آن را حل کرد، گفت: «برای برون رفت از چالش بهوجود آمده توصیه میکنم، مشکلات زیرساختی کشور حل شود و تمرکز بر اصلاحات اقتصادی چون قیمت ارز و انرژی باشد. متأسفانه قاچاق کالا از کشور نسبت به گذشته بیشتر شده است و این امر قطعاً زمانی حل خواهد شد که دولت سیزدهم عزم خود را برای تغییر ساختار موجود که از گذشته به ارث رسیده است، جزم کند.»
گزارش «ایران» از افزایش فروش طلای سیاه کشور درشرایط تحریمی
عبورصادرات نفت از 5/ 1 میلیون بشکه
گروه اقتصادی / در حالی که تا پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم، فروش و صادرات نفت به بنبست خورده بود و در حداقل حجم صادراتی بود، در این دولت صادرات نفت به میزان قابل توجهی افزایش داشته و حالا معاون وزیر راه از عبور رقم صادرات نفت خام ایران از مرز 1.5 میلیون بشکه در روز خبر میدهد. موفقیتی که جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده را هم وادار به واکنش کرده است و آنطور که بایدن میگوید تحریمهای ترامپ –رئیس جمهور سابق امریکا- در خصوص نفت ایران امروز شکست خورده است. این افزایش صادرات درحالی رقم خورده که وزارت نفت به مذاکرات و توافق احتمالی وین بیتوجه است و تنها روی مسأله بازاریابی نفت تمرکز دارد. مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی در این باره روز گذشته گفت: «در حوزه فعالیتهای نفتی، صادرات نفت خام از ۱.۵ میلیون بشکه فراتر رفته است.» به گزارش سازمان بنادر و دریانوردی، علی اکبر صفایی پس از بازدید از پروژهها و زیرساختهای بندر بوشهر با بیان اینکه مجموعه بنادر و دریانوردی استان بوشهر اقدامات مختلفی را در دستورکار خود قرار داده است، اظهار داشت: مجموعه بنادر استان بوشهر در حال پشتیبانی از این فعالیتها است تا صادرات مواد نفتی و نفت خام به بهترین شکل ادامه پیدا کند.»
او با اشاره به اینکه بندر بوشهر، جزیره نگین و جزیره خارک بهعنوان مرکز صادرات محصولات و مواد خام نفتی، بندر عسلویه و سایر بنادر بوشهر از اهمیت بسیار بالایی برای کشور برخوردار هستند، اذعان کرد: «حجم عظیمی از ترافیک دریایی کشور را در حوزه مواد نفتی و غیرنفتی به خود اختصاص دادهاند.»
در این خصوص اخیراً سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور نیز گفته بود: «موضوع فروش نفت و افزایش درآمدهای نفتی با موفقیت انجام شده و دنبال میشود، همینطور افزایش منابع مالی و ارزی و ریالی انجام میشود و اینها پشتوانههایی است که میتواند گامهای خوبی برای بهبود مسائل اقتصادی کشور باشد.»
شرایط موجود و آمارهای اقتصادی نشان میدهد ایران در فروش و صادرات نفت خود مسیر درستی را رفته است. اکنون صرافت خریداران نیز برای ورود نفت ایران به بازار بیش از گذشته است و با علم به اینکه تحریمهای نفتی ایران شکست خورده است، اقدام به واردات نفت از کشورمان میکنند. حتی این اواخر چین بهعنوان بزرگترین مشتری نفت ایران، بهصورت رسمی واردات نفت از ایران را اعلام کرد. در روزهای اخیر روزنامه واشنگتن پست نیز در مقالهای به رئیسجمهور امریکا شکست تحریمهای نفتی ایران را گوشزد کرده و پیشنهاد داده بود که باید برای جبران خلأ عرضه در بازار نفت، تحریمهای ترامپ علیه ایران را بهصورت رسمی لغو کند. این درحالی است که ایران چه با لغو تحریم و چه بدون لغو آن هر ماه صادرات نفت خود را افزایش میدهد و در دولت سیزدهم هر ماه رقم بالاتری از ماه قبل برای صادرات نفت کشور به ثبت رسیده است.
او با اشاره به اینکه بندر بوشهر، جزیره نگین و جزیره خارک بهعنوان مرکز صادرات محصولات و مواد خام نفتی، بندر عسلویه و سایر بنادر بوشهر از اهمیت بسیار بالایی برای کشور برخوردار هستند، اذعان کرد: «حجم عظیمی از ترافیک دریایی کشور را در حوزه مواد نفتی و غیرنفتی به خود اختصاص دادهاند.»
در این خصوص اخیراً سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور نیز گفته بود: «موضوع فروش نفت و افزایش درآمدهای نفتی با موفقیت انجام شده و دنبال میشود، همینطور افزایش منابع مالی و ارزی و ریالی انجام میشود و اینها پشتوانههایی است که میتواند گامهای خوبی برای بهبود مسائل اقتصادی کشور باشد.»
شرایط موجود و آمارهای اقتصادی نشان میدهد ایران در فروش و صادرات نفت خود مسیر درستی را رفته است. اکنون صرافت خریداران نیز برای ورود نفت ایران به بازار بیش از گذشته است و با علم به اینکه تحریمهای نفتی ایران شکست خورده است، اقدام به واردات نفت از کشورمان میکنند. حتی این اواخر چین بهعنوان بزرگترین مشتری نفت ایران، بهصورت رسمی واردات نفت از ایران را اعلام کرد. در روزهای اخیر روزنامه واشنگتن پست نیز در مقالهای به رئیسجمهور امریکا شکست تحریمهای نفتی ایران را گوشزد کرده و پیشنهاد داده بود که باید برای جبران خلأ عرضه در بازار نفت، تحریمهای ترامپ علیه ایران را بهصورت رسمی لغو کند. این درحالی است که ایران چه با لغو تحریم و چه بدون لغو آن هر ماه صادرات نفت خود را افزایش میدهد و در دولت سیزدهم هر ماه رقم بالاتری از ماه قبل برای صادرات نفت کشور به ثبت رسیده است.
در پی تصویب آییننامه جذب استعدادهای برتر در دستگاههای اجرایی صورت گرفت
تضمین صددرصدی اشتغال نخبگان
سوسن صادقی
خبرنگار
به تازگی هیأت وزیران با آییننامه پیشنهادی معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور و سازمان اداری و استخدامی کشور برای جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی موافقت کرد. پیرو این مصوبه تمامی دستگاههای اجرایی مشمول «آییننامه جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی کشور» بوده و ملزم به اعمال تکالیف مقرر در آن هستند، اما این مصوبه چقدر میتواند در بکارگیری نخبگان در کشور کمک کند و مانع مهاجرت آنها از کشور شود؟ از سوی دیگر برای اجرای آن چه ضمانت اجرایی نیاز است؟ کارشناسان حوزه دانش بنیان اعتقاد دارند که این آییننامه اگر بدرستی اجرایی شود نه تنها میتواند مانع از مهاجرت نخبگان شود، بلکه کشور میتواند از این استعدادها در بخشهای مختلف بهره برده و باعث بهبود اوضاع اقتصادی و معیشت مردم شود.
مهاجرت معکوس
محمد حق شناس یکی از نخبگان جوان و مدیرکل دفتر زیربنایی مرکز ارزیابی مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که آییننامه جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی یکی از مهمترین مصوباتی است که در این دو دهه بعد از تشکیل بنیاد ملی نخبگان در سطح هیأت دولت در جهت حمایت و استفاده از ظرفیت و استعداد نخبگان در کشور مصوب شده است.حق شناس به «ایران» گفت: با این مصوبه همزمان دو اتفاق خوب رخ خواهد داد. از یک سو فرصت ظهور نخبگان در عرصه اداری، صنعتی و تولیدی کشور را داده و خون تازهای وارد صنایع، نهادها و ادارههای کشور میشود، چرا که نخبگان دارای دانشی فوقالعاده هستند و میتوانند منشأ اثرات تحولی گسترده که مدنظر رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور است، شوند.
وی افزود: از سوی دیگر بخش بزرگی از مشکلات نخبگان و صاحبان استعداد برتر کشور را که جزو سرمایههای کشور هستند برطرف کرده و امکان اشتغال و خدمت آنها در کشور خود را فراهم میکند تا بلکه نخبگان مهاجرت کرده نیز به کشور بازگردند.
به گفته این نخبه جوان به نظر میرسد دولت سیزدهم پس از سالها بیعملی دولتهای قبل در این حوزه، با نصب العین قرار دادن فرمایشات و نگاه رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور به نخبگان، به دنبال استفاده از آنها هستند و این آییننامه هم بخوبی نشان دهنده این اراده ارزشمند است، بخصوص که این آییننامه بهصورت مشترک از سوی سازمان اداری و استخدامی (که لطیفی رئیساش خود از نخبگان کشور هستند) و سورنا ستاری ریاست بنیاد ملی نخبگان به هیأت دولت پیشنهاد کرده و در ابتدای شروع به کار دولت مصوب و ابلاغ شده بهطوری که دامنه شمول آن تقریباً همه دستگاهها و نهادهای کشور را شامل میشود.به اعتقاد حق شناس به طور قطع در صورت اجرای درست و کامل این مصوبه بخصوص بخش مربوط به جذب و استخدام نخبگان در دستگاههای اجرایی میتواند به عدم مهاجرت و ماندگاری نخبهها در کشور کمک کند.
به گفته وی این اقدامها میتواند نقش دلگرمکنندهای برای ماندن نخبگان در کشور ایفا کند آن هم در شرایطی که برخی از نخبگان در این دو دهه باوجود سواد و دانش کافی بهدلیل نبود سازوکار لازم امکان اشتغال، ناگزیر میشدند به جای خدمت به کشور خود و وطنی که در آن پرورش یافتهاند از ایران مهاجرت کرده و به دولتهای دیگر کشورها خدمت کنند.
این نخبه جوان در ادامه گفت: این آییننامه میتواند اولین قدم محکم و استوار برای استفاده از نخبگان در عرصههای مختلف باشد، هر چند توقع آن است که سایر مجموعهها و زیرساختها نیز در این راستا متحول شوند اما متأسفانه در این دو دهه بخش عمدهای از قوانین و مقررات کشور بگونهای تنظیم و تصویب شدهاند که تقریباً امکان جذب و ورود نخبگان در عرصههای مختلف وجود نداشت و بیشتر این افراد مجبور بودند در بخش خصوصی که دارای ظرفیت کمی است، مشغول به کار شوند.
وی افزود: یا اینکه نخبگان برای ورود به بخش دولتی (که سهم بزرگی از اقتصاد کشور را در برمی گیرد) باید در مجموعه آزمونهای فراگیر که اغلب شامل مشاغلی در سطح کارشناسی است، شرکت کنند که در واقع مناسب نخبگان نیست. از سوی دیگر باید به شکل غیررسمی و در قالبهای قراردادی جذب دستگاهها و شرکتها شوند که آن نیز بهدلیل پایین بودن امنیت شغلی، میزان دریافتی و مشاغل نه چندان اثربخش، ناگزیر بودند بعد از مدتی شغل خود را ترک کنند.
این نخبه جوان ابراز امیدواری کرد که این آییننامه اولین گام در اصلاح رویههای جذب، استخدام و شایسته گزینی باشد و عرصه خدمت برای نخبگان در کشور را متناسب توان دانشی و مهارتی آنان بیش از پیش فراهم سازد.
توجه به اصلیترین عوامل توسعه
سعید جعفری دیگر نخبه جوان در اقتصاد هم معتقد است در سالهای گذشته آییننامههایی در راستای حمایت از نخبگان تدوین شد اما آییننامهای که هم اکنون تدوین و در هیأت دولت سیزدهم تصویب شده، نسبت به آییننامههای قبلی کاملتر بوده و دغدغههای نخبگان را به طور جامعتری پوشش میدهد.
جعفری به «ایران» گفت: نگاه دولت سیزدهم به مسأله نخبگان مثبت بوده و توجه ویژه آنها به این قشر بسیار امیدوارکننده شده است. این نگاه ویژه به نخبگان در ماههای اخیر در اظهارات مسئولان دولت و وزرا (مخبر معاون اول ریاست جمهوری و زلفی گل وزیر علوم) مبنی بر استفاده از نخبگان، واگذاری امور به جوانان و حمایتهایی از نخبگان جهت جلوگیری از خروج آنها از کشور مشهود است، از اینرو تصویب این آییننامه مکملی بر اظهارات ایشان است بنابراین باید این اقدام را به فال نیک گرفت.
وی با اشاره به اینکه تصویب این آییننامه در کل خوب است و امیدوارم بدرستی نیز اجرایی شود تا گامی در جهت حمایت از نخبگان برداشته شود، افزود: با توجه به این که یکی از مهمترین مواردی که باعث مهاجرت نخبگان میشود، اشتغال و حمایت از جامعه نخبگان است بنابراین این مصوبه میتواند به ماندگاری نخبگان در کشور و عدم مهاجرت آنها کمک کند اما به طور قطع این اقدام کافی نیست و نیاز است تا بهصورت مستمر و پیوسته به نخبگان توجه شده و با شناسایی نیازهای آنها و دلایل مهاجرت از خروج این سرمایهها جلوگیری شود.
جعفری در پاسخ به این سؤال که چنین اقدامی چقدر میتواند در استفاده از نیروی ماهر و نخبه کشور کارساز شود؟ گفت: منابع انسانی یکی از اصلیترین عوامل توسعه در کشور است و استفاده از نخبگان این فرایند را تسریع میکند به همین دلیل در بخشهای حکمرانی، تحقیقاتی و سایر بخشهای کشور به حضور نخبگان نیاز است از این جهت در این آییننامه به نگهداری و حمایت از نخبگان و اشتغال آنها نگاه ویژهای شده است.
وی افزود: بیشتر کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه نه تنها از نخبگان کشور خود استفاده میکنند، بلکه برنامه جذب نخبگان دیگر کشورها را در دستور کار خود دارند از اینرو در صورت استفاده از نخبگان انتظار میرود در تمام حوزهها بخصوص در حوزه اقتصادی شاهد تحولات بسیار خوبی در کشور باشیم.این نخبه جوان اجرایی کردن این آییننامه را کمک به بهبود وضعیت کشور عنوان کرد و گفت: امیدوارم آییننامه مذکور اجرایی شود و به مرور با شناسایی نقاط ضعف آییننامه ، شناسایی نیازهای نخبگان به روزرسانی شده و بیشتر از قبل به نیازهای نخبگان کشور توجه شود.جعفری با اشاره به اینکه این آییننامه به ضمانتهای اجرایی نیاز دارد که یکی از مهمترین آنها نظارت بر فرایند اجراست، افزود: بنیاد نخبگان بهعنوان اصلیترین نهاد باید روی اجرایی شدن این آییننامه بهصورت مستمر نظارت کند. از سوی دیگر از دیگر الزامات اجرای این طرح هماهنگی نهادهای متولی (بنیاد نخبگان، وزارت علوم و سایر بخشهای دولت) این آییننامه است تا در استفاده از ظرفیت نخبگان بسیج شوند.
خبرنگار
به تازگی هیأت وزیران با آییننامه پیشنهادی معاونت علمی و فناوری رئیس جمهور و سازمان اداری و استخدامی کشور برای جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی موافقت کرد. پیرو این مصوبه تمامی دستگاههای اجرایی مشمول «آییننامه جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی کشور» بوده و ملزم به اعمال تکالیف مقرر در آن هستند، اما این مصوبه چقدر میتواند در بکارگیری نخبگان در کشور کمک کند و مانع مهاجرت آنها از کشور شود؟ از سوی دیگر برای اجرای آن چه ضمانت اجرایی نیاز است؟ کارشناسان حوزه دانش بنیان اعتقاد دارند که این آییننامه اگر بدرستی اجرایی شود نه تنها میتواند مانع از مهاجرت نخبگان شود، بلکه کشور میتواند از این استعدادها در بخشهای مختلف بهره برده و باعث بهبود اوضاع اقتصادی و معیشت مردم شود.
مهاجرت معکوس
محمد حق شناس یکی از نخبگان جوان و مدیرکل دفتر زیربنایی مرکز ارزیابی مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که آییننامه جذب و نگهداری سرمایه انسانی استعداد برتر و نخبه در دستگاههای اجرایی یکی از مهمترین مصوباتی است که در این دو دهه بعد از تشکیل بنیاد ملی نخبگان در سطح هیأت دولت در جهت حمایت و استفاده از ظرفیت و استعداد نخبگان در کشور مصوب شده است.حق شناس به «ایران» گفت: با این مصوبه همزمان دو اتفاق خوب رخ خواهد داد. از یک سو فرصت ظهور نخبگان در عرصه اداری، صنعتی و تولیدی کشور را داده و خون تازهای وارد صنایع، نهادها و ادارههای کشور میشود، چرا که نخبگان دارای دانشی فوقالعاده هستند و میتوانند منشأ اثرات تحولی گسترده که مدنظر رهبر معظم انقلاب و رئیسجمهور است، شوند.
وی افزود: از سوی دیگر بخش بزرگی از مشکلات نخبگان و صاحبان استعداد برتر کشور را که جزو سرمایههای کشور هستند برطرف کرده و امکان اشتغال و خدمت آنها در کشور خود را فراهم میکند تا بلکه نخبگان مهاجرت کرده نیز به کشور بازگردند.
به گفته این نخبه جوان به نظر میرسد دولت سیزدهم پس از سالها بیعملی دولتهای قبل در این حوزه، با نصب العین قرار دادن فرمایشات و نگاه رهبر معظم انقلاب و رئیس جمهور به نخبگان، به دنبال استفاده از آنها هستند و این آییننامه هم بخوبی نشان دهنده این اراده ارزشمند است، بخصوص که این آییننامه بهصورت مشترک از سوی سازمان اداری و استخدامی (که لطیفی رئیساش خود از نخبگان کشور هستند) و سورنا ستاری ریاست بنیاد ملی نخبگان به هیأت دولت پیشنهاد کرده و در ابتدای شروع به کار دولت مصوب و ابلاغ شده بهطوری که دامنه شمول آن تقریباً همه دستگاهها و نهادهای کشور را شامل میشود.به اعتقاد حق شناس به طور قطع در صورت اجرای درست و کامل این مصوبه بخصوص بخش مربوط به جذب و استخدام نخبگان در دستگاههای اجرایی میتواند به عدم مهاجرت و ماندگاری نخبهها در کشور کمک کند.
به گفته وی این اقدامها میتواند نقش دلگرمکنندهای برای ماندن نخبگان در کشور ایفا کند آن هم در شرایطی که برخی از نخبگان در این دو دهه باوجود سواد و دانش کافی بهدلیل نبود سازوکار لازم امکان اشتغال، ناگزیر میشدند به جای خدمت به کشور خود و وطنی که در آن پرورش یافتهاند از ایران مهاجرت کرده و به دولتهای دیگر کشورها خدمت کنند.
این نخبه جوان در ادامه گفت: این آییننامه میتواند اولین قدم محکم و استوار برای استفاده از نخبگان در عرصههای مختلف باشد، هر چند توقع آن است که سایر مجموعهها و زیرساختها نیز در این راستا متحول شوند اما متأسفانه در این دو دهه بخش عمدهای از قوانین و مقررات کشور بگونهای تنظیم و تصویب شدهاند که تقریباً امکان جذب و ورود نخبگان در عرصههای مختلف وجود نداشت و بیشتر این افراد مجبور بودند در بخش خصوصی که دارای ظرفیت کمی است، مشغول به کار شوند.
وی افزود: یا اینکه نخبگان برای ورود به بخش دولتی (که سهم بزرگی از اقتصاد کشور را در برمی گیرد) باید در مجموعه آزمونهای فراگیر که اغلب شامل مشاغلی در سطح کارشناسی است، شرکت کنند که در واقع مناسب نخبگان نیست. از سوی دیگر باید به شکل غیررسمی و در قالبهای قراردادی جذب دستگاهها و شرکتها شوند که آن نیز بهدلیل پایین بودن امنیت شغلی، میزان دریافتی و مشاغل نه چندان اثربخش، ناگزیر بودند بعد از مدتی شغل خود را ترک کنند.
این نخبه جوان ابراز امیدواری کرد که این آییننامه اولین گام در اصلاح رویههای جذب، استخدام و شایسته گزینی باشد و عرصه خدمت برای نخبگان در کشور را متناسب توان دانشی و مهارتی آنان بیش از پیش فراهم سازد.
توجه به اصلیترین عوامل توسعه
سعید جعفری دیگر نخبه جوان در اقتصاد هم معتقد است در سالهای گذشته آییننامههایی در راستای حمایت از نخبگان تدوین شد اما آییننامهای که هم اکنون تدوین و در هیأت دولت سیزدهم تصویب شده، نسبت به آییننامههای قبلی کاملتر بوده و دغدغههای نخبگان را به طور جامعتری پوشش میدهد.
جعفری به «ایران» گفت: نگاه دولت سیزدهم به مسأله نخبگان مثبت بوده و توجه ویژه آنها به این قشر بسیار امیدوارکننده شده است. این نگاه ویژه به نخبگان در ماههای اخیر در اظهارات مسئولان دولت و وزرا (مخبر معاون اول ریاست جمهوری و زلفی گل وزیر علوم) مبنی بر استفاده از نخبگان، واگذاری امور به جوانان و حمایتهایی از نخبگان جهت جلوگیری از خروج آنها از کشور مشهود است، از اینرو تصویب این آییننامه مکملی بر اظهارات ایشان است بنابراین باید این اقدام را به فال نیک گرفت.
وی با اشاره به اینکه تصویب این آییننامه در کل خوب است و امیدوارم بدرستی نیز اجرایی شود تا گامی در جهت حمایت از نخبگان برداشته شود، افزود: با توجه به این که یکی از مهمترین مواردی که باعث مهاجرت نخبگان میشود، اشتغال و حمایت از جامعه نخبگان است بنابراین این مصوبه میتواند به ماندگاری نخبگان در کشور و عدم مهاجرت آنها کمک کند اما به طور قطع این اقدام کافی نیست و نیاز است تا بهصورت مستمر و پیوسته به نخبگان توجه شده و با شناسایی نیازهای آنها و دلایل مهاجرت از خروج این سرمایهها جلوگیری شود.
جعفری در پاسخ به این سؤال که چنین اقدامی چقدر میتواند در استفاده از نیروی ماهر و نخبه کشور کارساز شود؟ گفت: منابع انسانی یکی از اصلیترین عوامل توسعه در کشور است و استفاده از نخبگان این فرایند را تسریع میکند به همین دلیل در بخشهای حکمرانی، تحقیقاتی و سایر بخشهای کشور به حضور نخبگان نیاز است از این جهت در این آییننامه به نگهداری و حمایت از نخبگان و اشتغال آنها نگاه ویژهای شده است.
وی افزود: بیشتر کشورها بخصوص کشورهای در حال توسعه نه تنها از نخبگان کشور خود استفاده میکنند، بلکه برنامه جذب نخبگان دیگر کشورها را در دستور کار خود دارند از اینرو در صورت استفاده از نخبگان انتظار میرود در تمام حوزهها بخصوص در حوزه اقتصادی شاهد تحولات بسیار خوبی در کشور باشیم.این نخبه جوان اجرایی کردن این آییننامه را کمک به بهبود وضعیت کشور عنوان کرد و گفت: امیدوارم آییننامه مذکور اجرایی شود و به مرور با شناسایی نقاط ضعف آییننامه ، شناسایی نیازهای نخبگان به روزرسانی شده و بیشتر از قبل به نیازهای نخبگان کشور توجه شود.جعفری با اشاره به اینکه این آییننامه به ضمانتهای اجرایی نیاز دارد که یکی از مهمترین آنها نظارت بر فرایند اجراست، افزود: بنیاد نخبگان بهعنوان اصلیترین نهاد باید روی اجرایی شدن این آییننامه بهصورت مستمر نظارت کند. از سوی دیگر از دیگر الزامات اجرای این طرح هماهنگی نهادهای متولی (بنیاد نخبگان، وزارت علوم و سایر بخشهای دولت) این آییننامه است تا در استفاده از ظرفیت نخبگان بسیج شوند.
نگاهی به نمادسازی رسانه ای از زلنسکی
فراری یا در میدان؟
اخبار متفاوتی از ولودیمیر زلنسکی در حال رسانهای شدن است مبنی بر اینکه وی در کییف حضور ندارد و به ورشو پایتخت لهستان گریخته و در سفارت امریکا پناهنده شده است
ایلیا کیوا، نماینده پارلمان اوکراین گفته بود: به تازگی مطمئن شدم که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین از مرز اوکراین و لهستان عبور کرده و اکنون به سلامت در سفارت امریکا در آنجا است
زلنسکی با کلیدواژه «حضور در میدان» خود را معرفی کرد و پیوست رسانهای غربی به آن دامن زد و از وی بهعنوان قهرمان اوکراینیها، نمادسازی صورت گرفت. اما هر چقدر از بحران اوکراین میگذرد واقعیتهای بیشتری در حال نمایان شدن است
عماد هلالات
پژوهشگر حوزه روابط بینالملل
از زمان آغاز بحران اوکراین یکی از سوژههای اصلی این بحران، رئیسجمهور اوکراین بوده است. کمدینی که با توجه به حرفه بازیگری خود توانسته بود نفر اول رسانهای این بحران باشد. رسانههای غربی هم با انتشار فیلم و سخنرانیهای وی و همچنین انتشار ویدیوهای کوتاه از حضور میدانی، با پوشش نظامی بهدنبال قهرمانسازی از وی بهعنوان شخصیتی هستند که با پشتیبانی اوکراینیها، در میدان نبرد حضور دارد و با قدم زدنهای شبانه در خیابانها و کوچههای کییف نماد مقاومت است. به گونهای که در تمام شبکهها و خبرگزاریها و تیترهای روزنامههای غربی سخن از «ولودیمیر زلنسکی» بود. در این بین، بعضی از رسانهها و روزنامههای داخلی پیرو خط رسانهای غربیها، زلنسکی را «رئیسجمهور در میدان» خطاب میکنند. رئیسجمهوری که باوجود همه مشکلات در کنار مردم خود ایستاده و با پوشیدن لباس رزمی در حال خدمترسانی به مردم است.
«رئیسجمهور در میدان» کلیدواژه اصلی طراحیهای رسانهای و پروپاگاندای خبری در 12 روز اخیر بحران اوکراین بوده است. با وجود شکاف ایجاد شده بین دولت و مردم اوکراین و مهاجرت صدها هزار اوکراینی از این کشور و برقراری سربازی اجباری در بین مردان 18 تا 60 سال ، دولت نتوانسته یک مقاومت مردمی علیه ارتش روسیه ایجاد کند. در حالی که رسانهها با پوشش رسانهای مختلف و با توجه به شم بازیگری رئیسجمهور اوکراین سعی در پوشاندن خلأ ایجاده شده در پیوند دولت - ملت داشتند.
بحرانی که حاصل دخالت متغیرهای مختلف بوده و شوهای رسانهای رئیسجمهور اوکراین و پیوست رسانهای غربیها نتواسته است رئالیسم موجود در این کشور را تغییر دهد و اکنون با وعده و وعیدهای غربیها و برگزاری مراسم دعا بهدنبال حمایت از این کشور و مردم اوکراین هستند. مردمی که انگاره ناتو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا را بهعنوان منجی در اذهان خود تثبیت کرده و ویدیوهای رئیسجمهور اوکراین در روزهای اول جنگ اوکراین مهر آن را زده است. واقعیت بیش از گذشته در حال نمایان شدن است.
حالا با گذشت چند روز از بحران اوکراین و ایجاد شوهای رسانهای توسط کمدین اوکراینی، از آغاز ماه جدید میلادی (مارس) زلنسکی در تمام ویدیوها و سخنرانیهای خود هیچ گونه حضوری در میدان نداشته و از یک اتاق بسته، برساخت رسانهای خود را ادامه میدهد. در حالی که ارتش روسیه هم اکنون در 20 کیلومتری کییف حضور دارد و در حال محاصره کامل پایتخت اوکراین است. بسیاری از شهرهای شمالی و شمال شرقی به دست ارتش روسیه افتاده و روسیه از جنوب در حال پیشروی به سمت اودسا شهر بندری در دریای سیاه است (اودسا چهارمین استان بزرگ اوکراین میباشد).
زلنسکی به لهستان فرار کرده است؟
حال با وجود این، اخبار متفاوتی از ولودیمیر زلنسکی در حال رسانهای شدن است مبنی بر اینکه وی در کییف حضور ندارد و به ورشو پایتخت لهستان گریخته و در سفارت امریکا پناهنده شده است. در همین زمینه ایلیا کیوا، نماینده پارلمان اوکراین گفته بود: به تازگی مطمئن شدم که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین از مرز اوکراین و لهستان عبور کرده و اکنون به سلامت در سفارت امریکا است. وی افزود، او (زلنسکی) با انتشار کلیپ ویدیویی از آنجا به خلاص شدن از شر ارتش اوکراین و غیرنظامیان اوکراینی و صدور دستورات «غیرمنطقی» که روزانه هزاران نفر را به کشتن میدهد، ادامه خواهد داد. نمایندگان پارلمان اوکراین گفتند که نمیتوانند با زلنسکی در شهر لووف (در غرب اوکراین) دیدار کنند.
ویچسلاو والودین رئیس مجلس دومای روسیه ادعا کرد که ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین بهطور مخفیانه کشورش را ترک کرد و به لهستان رفته است. بعضی از رسانهها و خبرگزاری مخالف دولت اوکراین اعلام کردهاند که شواهدی مبنی بر حضور ولودیمیر زلنسکی در کییف وجود ندارد. هرچند وی در یک پیام ویدیویی از یک اتاق بسته اعلام کرده است که در پایتخت حضور دارد و درحال مدیریت بحران اوکراین است.
سناریوهای مختلف در مورد رئیسجمهور اوکراین
از سوی دیگر برخی از رسانههای غربی از جمله روزنامه نیویورک تایمز ادعا کرده است که مقامات اوکراینی در حال بررسی طرحی هستند مبنی بر اینکه در سقوط کییف، یک دولت با حضور دولتمردان فعلی اوکراینی در لهستان تشکیل دهند. البته با این تفاوت که شخصی که بر سرکار خواهد آمد یک شخصیت مستقل باشد! غربیها در حال حاضر سناریوهای مختلفی را دنبال میکنند. آنها از همان ابتدا به زلنسکی پیشنهاد داده بودند که خاک اوکراین را ترک کند. هرچند در روزهای اول بحران اوکراین وی با این طرح مخالفت کرده بود، اما به نظر میرسد با رسیدن آتش توپ خانه ارتش روسیه به کییف، رئیسجمهور در میدان دیگر حضور میدانی ندارد.
یکی از سناریوهای دیگر در مورد زلنسکی این است که وی به یکی از شهرهای غربی اوکراین فرار کرده است. با توجه به اینکه شهرهای غربی و مرزی اوکراین اکنون به دور از فضای جنگ هستند، بهترین مکان برای زلنسکی جهت اداره امور هستند. هر چند که از آغاز بحران اوکراین، سیاستمداران غربی در حال مدیریت بحران اوکراین بوده و حاصل مدیریت آنها و اعتماد زلنسکی به غربیها، تجزیه و سقوط شهرهای اوکراین بوده است. اما وی هنوز هم اعتماد خود را به غربیها از دست نداده و منتظر نجات اوکراین توسط کشورهای اروپایی و ایالات متحده امریکا است. سناریوی دیگر این است که رئیسجمهور اوکراین هم اکنون در شهرهای اطراف کییف حضور دارد و در یکی از اماکن نظامی تعبیه شده در طول سالهای گذشته، مخفی شده است. در حالی که باتوجه به نزدیکی ارتش روسیه به کییف و وجود ستون نظامی بسیار قوی روسیه در اوکراین بعید به نظر میرسد که زلنسکی در طراف کییف حضور داشته باشد.
سخن پایانی
بحران اوکراین ثابت کرده است که ابزار رسانه همانند ابزار نظامی میتواند تأثیرگذار باشد. امری که درباره رئیسجمهور اوکراین «ولودیمیر زلنسکی» قابل مشاهده است. مردی که با کلیدواژه «حضور در میدان» خود را معرفی کرد و پیوست رسانهای غربی به آن دامن زد و از وی بهعنوان قهرمان اوکراینیها، نمادسازی صورت گرفت. اما هر چقدر از بحران اوکراین میگذرد واقعیتهای بیشتری در حال نمایان شدن است. واقعیتهایی که در کشورهای مختلف خود را نشان داد و نمونه آخر آن اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان بود، که باوجود اعتماد به کشورهای اروپایی و ایالات متحده سرانجام با چمدانهای پر از دلار از کابل فرار کرد. اما زلنسکی رئیسجمهور اوکراین از تاریخ عبرت نگرفت. تاریخی که بخوبی نشان از این دارد که هرکشور که به امریکا اعتماد کرده است ضرر کرده و ایالات متحده هیچ گاه نمیتواند شریک مناسبی برای کشورها باشد. حال دیگر، مردم اوکراین همانند روزهای اول بحران این کشور، زلنسکی را در میدان نمیبینند و وی از یک اتاق بسته، ویدیوهای خود را منتشر میکند تا مردم اوکراین بیش از گذشته با این واقعیت آشنا بشوند که رئیسجمهور در سینما با «رئیسجمهور در میدان» تفاوت دارد.
ایلیا کیوا، نماینده پارلمان اوکراین گفته بود: به تازگی مطمئن شدم که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین از مرز اوکراین و لهستان عبور کرده و اکنون به سلامت در سفارت امریکا در آنجا است
زلنسکی با کلیدواژه «حضور در میدان» خود را معرفی کرد و پیوست رسانهای غربی به آن دامن زد و از وی بهعنوان قهرمان اوکراینیها، نمادسازی صورت گرفت. اما هر چقدر از بحران اوکراین میگذرد واقعیتهای بیشتری در حال نمایان شدن است
عماد هلالات
پژوهشگر حوزه روابط بینالملل
از زمان آغاز بحران اوکراین یکی از سوژههای اصلی این بحران، رئیسجمهور اوکراین بوده است. کمدینی که با توجه به حرفه بازیگری خود توانسته بود نفر اول رسانهای این بحران باشد. رسانههای غربی هم با انتشار فیلم و سخنرانیهای وی و همچنین انتشار ویدیوهای کوتاه از حضور میدانی، با پوشش نظامی بهدنبال قهرمانسازی از وی بهعنوان شخصیتی هستند که با پشتیبانی اوکراینیها، در میدان نبرد حضور دارد و با قدم زدنهای شبانه در خیابانها و کوچههای کییف نماد مقاومت است. به گونهای که در تمام شبکهها و خبرگزاریها و تیترهای روزنامههای غربی سخن از «ولودیمیر زلنسکی» بود. در این بین، بعضی از رسانهها و روزنامههای داخلی پیرو خط رسانهای غربیها، زلنسکی را «رئیسجمهور در میدان» خطاب میکنند. رئیسجمهوری که باوجود همه مشکلات در کنار مردم خود ایستاده و با پوشیدن لباس رزمی در حال خدمترسانی به مردم است.
«رئیسجمهور در میدان» کلیدواژه اصلی طراحیهای رسانهای و پروپاگاندای خبری در 12 روز اخیر بحران اوکراین بوده است. با وجود شکاف ایجاد شده بین دولت و مردم اوکراین و مهاجرت صدها هزار اوکراینی از این کشور و برقراری سربازی اجباری در بین مردان 18 تا 60 سال ، دولت نتوانسته یک مقاومت مردمی علیه ارتش روسیه ایجاد کند. در حالی که رسانهها با پوشش رسانهای مختلف و با توجه به شم بازیگری رئیسجمهور اوکراین سعی در پوشاندن خلأ ایجاده شده در پیوند دولت - ملت داشتند.
بحرانی که حاصل دخالت متغیرهای مختلف بوده و شوهای رسانهای رئیسجمهور اوکراین و پیوست رسانهای غربیها نتواسته است رئالیسم موجود در این کشور را تغییر دهد و اکنون با وعده و وعیدهای غربیها و برگزاری مراسم دعا بهدنبال حمایت از این کشور و مردم اوکراین هستند. مردمی که انگاره ناتو، اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا را بهعنوان منجی در اذهان خود تثبیت کرده و ویدیوهای رئیسجمهور اوکراین در روزهای اول جنگ اوکراین مهر آن را زده است. واقعیت بیش از گذشته در حال نمایان شدن است.
حالا با گذشت چند روز از بحران اوکراین و ایجاد شوهای رسانهای توسط کمدین اوکراینی، از آغاز ماه جدید میلادی (مارس) زلنسکی در تمام ویدیوها و سخنرانیهای خود هیچ گونه حضوری در میدان نداشته و از یک اتاق بسته، برساخت رسانهای خود را ادامه میدهد. در حالی که ارتش روسیه هم اکنون در 20 کیلومتری کییف حضور دارد و در حال محاصره کامل پایتخت اوکراین است. بسیاری از شهرهای شمالی و شمال شرقی به دست ارتش روسیه افتاده و روسیه از جنوب در حال پیشروی به سمت اودسا شهر بندری در دریای سیاه است (اودسا چهارمین استان بزرگ اوکراین میباشد).
زلنسکی به لهستان فرار کرده است؟
حال با وجود این، اخبار متفاوتی از ولودیمیر زلنسکی در حال رسانهای شدن است مبنی بر اینکه وی در کییف حضور ندارد و به ورشو پایتخت لهستان گریخته و در سفارت امریکا پناهنده شده است. در همین زمینه ایلیا کیوا، نماینده پارلمان اوکراین گفته بود: به تازگی مطمئن شدم که ولودیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین و فرمانده کل نیروهای مسلح اوکراین از مرز اوکراین و لهستان عبور کرده و اکنون به سلامت در سفارت امریکا است. وی افزود، او (زلنسکی) با انتشار کلیپ ویدیویی از آنجا به خلاص شدن از شر ارتش اوکراین و غیرنظامیان اوکراینی و صدور دستورات «غیرمنطقی» که روزانه هزاران نفر را به کشتن میدهد، ادامه خواهد داد. نمایندگان پارلمان اوکراین گفتند که نمیتوانند با زلنسکی در شهر لووف (در غرب اوکراین) دیدار کنند.
ویچسلاو والودین رئیس مجلس دومای روسیه ادعا کرد که ولودیمیر زلنسکی رئیسجمهوری اوکراین بهطور مخفیانه کشورش را ترک کرد و به لهستان رفته است. بعضی از رسانهها و خبرگزاری مخالف دولت اوکراین اعلام کردهاند که شواهدی مبنی بر حضور ولودیمیر زلنسکی در کییف وجود ندارد. هرچند وی در یک پیام ویدیویی از یک اتاق بسته اعلام کرده است که در پایتخت حضور دارد و درحال مدیریت بحران اوکراین است.
سناریوهای مختلف در مورد رئیسجمهور اوکراین
از سوی دیگر برخی از رسانههای غربی از جمله روزنامه نیویورک تایمز ادعا کرده است که مقامات اوکراینی در حال بررسی طرحی هستند مبنی بر اینکه در سقوط کییف، یک دولت با حضور دولتمردان فعلی اوکراینی در لهستان تشکیل دهند. البته با این تفاوت که شخصی که بر سرکار خواهد آمد یک شخصیت مستقل باشد! غربیها در حال حاضر سناریوهای مختلفی را دنبال میکنند. آنها از همان ابتدا به زلنسکی پیشنهاد داده بودند که خاک اوکراین را ترک کند. هرچند در روزهای اول بحران اوکراین وی با این طرح مخالفت کرده بود، اما به نظر میرسد با رسیدن آتش توپ خانه ارتش روسیه به کییف، رئیسجمهور در میدان دیگر حضور میدانی ندارد.
یکی از سناریوهای دیگر در مورد زلنسکی این است که وی به یکی از شهرهای غربی اوکراین فرار کرده است. با توجه به اینکه شهرهای غربی و مرزی اوکراین اکنون به دور از فضای جنگ هستند، بهترین مکان برای زلنسکی جهت اداره امور هستند. هر چند که از آغاز بحران اوکراین، سیاستمداران غربی در حال مدیریت بحران اوکراین بوده و حاصل مدیریت آنها و اعتماد زلنسکی به غربیها، تجزیه و سقوط شهرهای اوکراین بوده است. اما وی هنوز هم اعتماد خود را به غربیها از دست نداده و منتظر نجات اوکراین توسط کشورهای اروپایی و ایالات متحده امریکا است. سناریوی دیگر این است که رئیسجمهور اوکراین هم اکنون در شهرهای اطراف کییف حضور دارد و در یکی از اماکن نظامی تعبیه شده در طول سالهای گذشته، مخفی شده است. در حالی که باتوجه به نزدیکی ارتش روسیه به کییف و وجود ستون نظامی بسیار قوی روسیه در اوکراین بعید به نظر میرسد که زلنسکی در طراف کییف حضور داشته باشد.
سخن پایانی
بحران اوکراین ثابت کرده است که ابزار رسانه همانند ابزار نظامی میتواند تأثیرگذار باشد. امری که درباره رئیسجمهور اوکراین «ولودیمیر زلنسکی» قابل مشاهده است. مردی که با کلیدواژه «حضور در میدان» خود را معرفی کرد و پیوست رسانهای غربی به آن دامن زد و از وی بهعنوان قهرمان اوکراینیها، نمادسازی صورت گرفت. اما هر چقدر از بحران اوکراین میگذرد واقعیتهای بیشتری در حال نمایان شدن است. واقعیتهایی که در کشورهای مختلف خود را نشان داد و نمونه آخر آن اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان بود، که باوجود اعتماد به کشورهای اروپایی و ایالات متحده سرانجام با چمدانهای پر از دلار از کابل فرار کرد. اما زلنسکی رئیسجمهور اوکراین از تاریخ عبرت نگرفت. تاریخی که بخوبی نشان از این دارد که هرکشور که به امریکا اعتماد کرده است ضرر کرده و ایالات متحده هیچ گاه نمیتواند شریک مناسبی برای کشورها باشد. حال دیگر، مردم اوکراین همانند روزهای اول بحران این کشور، زلنسکی را در میدان نمیبینند و وی از یک اتاق بسته، ویدیوهای خود را منتشر میکند تا مردم اوکراین بیش از گذشته با این واقعیت آشنا بشوند که رئیسجمهور در سینما با «رئیسجمهور در میدان» تفاوت دارد.
گزارش «ایران» از ورود پایتخت به روزهای پرترافیک و راه حلهایی که سالهاست کارساز نیست
تهران پشت ترافیک خریدهای نوروزی
حمیده امینی فرد
خبرنگار
ترافیک این روزهای تهران امان شهروندانش را بریده است. ساعت اوج ترافیک که پیش از این ساعت 10 صبح و 5 بعدازظهر بود، حالا به حوالی ظهر و حتی اواخر شب هم رسیده است. بزرگراهها، خیابانها و حتی معابر فرعی شاهد ترافیک ممتد و سرسام آوری است که معلوم نیست دقیقاً چه زمانی آغاز شده و چه زمانی پایان مییابد. روز گذشته قفل شدن ترافیک در پایتخت را بسیاری از مردم تجربه کردند. آمارها میگوید، 30 تا 35 درصد بر ترافیک این روزها و شبهای تهران افزوده شده، اما آنچه مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، بیش از این اعداد و ارقامی است که اعلام میشود! کرونا اگرچه بار خودروهای شخصی را 18 درصد سنگین کرده است، اما وضعیت حمل و نقل عمومی نشان میدهد که مردم در روزهای آخر سال به سمت مترو و اتوبوس هم رفتهاند. حالا اگر از مترو و اتوبوسسوارهای حرفهای سؤال کنید روزهای آخر اسفند را بویژه در ایستگاههای مرکزی شهر همچون «امام خمینی» و «بازار» چگونه میگذرانید، جوابشان دستکمی از خودروسوارهای تهراننشین ندارد. آنها میگویند برای سوار شدن به قطارهایی که فاصله حرکتی شان 4 تا 5 دقیقه است، باید دستکم 15 تا 20 دقیقه معطل شوند و اگر هم خیال یک متروی خلوت همیشگی به سرشان بزند، تنها راه چاره، بی خیال شدن از ایستادن در سکوهای شلوغ و پرهمهمه است.
آن طور که خبرها از متروی تهران حکایت دارد، مترو در مسافرپذیری تقریباً به روزهای پیش از کرونا برگشته است. یعنی میزان مسافرانی که پیش از این 500 تا 600 هزار نفر بود و کمی بعدتر به رقمی معادل یک میلیون و 200 هزار نفر رسید، حالا حدوداً به یک میلیون و 500 هزار نفر هم رسیده و البته پیشبینیها از افزایش مسافران در برخی مسیرهای پرازدحام مثل «تجریش»، «بهشت زهرا» و «بازار» تا روزهای آینده دارد.
در اتوبوسرانی هم اگرچه وضعیت کمی خفیفتر است، اما میزان مسافران این روزها بین 700 تا 800 هزار نفر در نوسان است. سؤال این است که آیا برای این تعداد مسافر که البته هنوز به روزهای اوج برنگشته، 2 هزار دستگاه اتوبوس کافی است؟! تهران در چند سال پیش 7 هزار و 500 دستگاه اتوبوس داشت که حالا به 2 هزار دستگاه رسیده است. در مترو هم طی این 4 سال حتی یک واگن اضافه نشده است. با این توصیف نتیجهگیری کار چندان سختی نیست. ضعف عقبماندگی در بخش مترو و اتوبوس حالا روی دوش خودروهای شخصی افتاده است. روزانه بیش از 4 میلیون و 200 هزار خودرو در تهران تردد میکنند که اگر بخواهیم نگاه منصفانهای به این روزهای آخر کنیم، متوجه میشویم که پلاکهای شهرستان در این روزها گوی سبقت را از پلاکهای تهران ربودهاند.
در مراکز تجاری و مرکزی شهر و بویژه بازار هم جمعیت زیادی از شهرستانهای دور و نزدیک برای خریدهای نوروزی کلی و جزیی آمدهاند و این جدا از جمعیتی است که روزهای آخر سال را برای خرید نوروزی، معاینه فنی، کارهای بانکی و اداری و نوسازی خانهشان انتخاب کردهاند و این درحالی است که گنجایش معابر تهران 6 برابر آن ظرفیتی است که باید باشد. ما پیش از آنکه از مسئولان شهری و ترافیکی بپرسیم چرا بعد از این چند سال فکری به حال ترافیکهای کلافه کننده آخر سال نکردهاید، باید از تهراننشینها بپرسیم که چرا همه کارهایتان را به آخر سال موکول میکنید. کاهش میزان تلفات و مبتلایان به کرونا البته اسفند امسال را کمی متفاوتتر از دو سال گذشته کرده است. با این همه پیشبینی این قفل ترافیکی از بهمن ماه هم امکانپذیر بود. اما تنها راه حلی که از سوی مسئولان اجرا میشود، همان طرحهای تاریخ مصرف گذشته سالهایی است که عملاً تأثیر چندانی هم در باز کردن گره کور ترافیکی نداشته است.
سرهنگ علیرضا اسماعیلی، کارشناس ترافیک هم با «ایران» همعقیده است. او به «ایران» میگوید که در این 11-10 روز باقیمانده، جز تقویت نیروهای پلیس برای مدیریت خیابانها کار دیگری نمیتوان انجام داد. بنابراین سؤال اصلی اینجاست، چرا تا زمانی که در این مخمصه گیر نیفتادهایم، برنامهای برای حل بحران نداریم. اسماعیلی البته به راهکارهای کوتاه مدتی همچون تخفیف حمل و نقل عمومی و فرهنگسازی برای خریدهای آنلاین اشاره میکند و میگوید: باید به سمت تخفیف حمل و نقل عمومی و تشویق مردم برای خریدهای آنلاین رفت.
جعفر تشکریهاشمی رییس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر تهران با بیان اینکه با اجرای هر نوع طرح ضربتی و فوریتی در پایان سال مخالف است، به «ایران» میگوید: تجربه تراکم ترافیکی در روزهای پایانی سال کاملاً طبیعی است چون حجم سفرهای مردم برای خریدهای نوروزی افزایش مییابد و این مسأله وقتی بدانیم که با کوچکترین تغییری در حجم ترددها و خودروها، ظرفیت شبکه ترافیکی بهم میریزد، قابل پذیرشتر است. چون شبکه حملونقل تهران کششپذیری لازم برای این حجم از خودرو و تردد را ندارد و این مربوط به همه زمانهاست و نه فقط اواخر اسفند.
او ادامه میدهد: ما باید شبکه زیرساختهای شهر هوشمند را برای کاهش ترددها در تهران تقویت کنیم که البته تا رسیدن به وضعیت ایدهآل فاصله زیادی داریم. الان بسیاری از مردم برای خدمات معمولی چندین بار در روز از خانه خارج میشوند، درحالی که این یک ایراد جدی است و باید با یک بار مراجعه و حتی بهطور غیرحضوری بسیاری از کارها را انجام داد. خاطرم هست که چند سال پیش قرار بود مردم حداکثر یک بار به دستگاه دولتی برای دریافت خدمت مراجعه کنند، اما این اتفاق هنوز نیفتاده است. طرحهای محدودکننده حتی دیگر شبیه یک مسکن هم عمل نمیکنند و فقط بازی با روح و روان مردم است.
کمتر از 2هفته دیگر تا شروع سال جدید مانده است. تا آن روز البته حجم سفرها با توجه به تعطیلی پایان سال افزایش بیشتری خواهد یافت. به نظر میرسد که تا به امروز هیچ برنامه و طرح مشخص از پیش تعیینشدهای برای مدیریت ترافیک تهران تدوین و اجرا نشده است. باید دید که امروز پلیس تهران چه راهکارهایی برای حل این وضعیت ارائه میدهد.
خبرنگار
ترافیک این روزهای تهران امان شهروندانش را بریده است. ساعت اوج ترافیک که پیش از این ساعت 10 صبح و 5 بعدازظهر بود، حالا به حوالی ظهر و حتی اواخر شب هم رسیده است. بزرگراهها، خیابانها و حتی معابر فرعی شاهد ترافیک ممتد و سرسام آوری است که معلوم نیست دقیقاً چه زمانی آغاز شده و چه زمانی پایان مییابد. روز گذشته قفل شدن ترافیک در پایتخت را بسیاری از مردم تجربه کردند. آمارها میگوید، 30 تا 35 درصد بر ترافیک این روزها و شبهای تهران افزوده شده، اما آنچه مردم با آن دست و پنجه نرم میکنند، بیش از این اعداد و ارقامی است که اعلام میشود! کرونا اگرچه بار خودروهای شخصی را 18 درصد سنگین کرده است، اما وضعیت حمل و نقل عمومی نشان میدهد که مردم در روزهای آخر سال به سمت مترو و اتوبوس هم رفتهاند. حالا اگر از مترو و اتوبوسسوارهای حرفهای سؤال کنید روزهای آخر اسفند را بویژه در ایستگاههای مرکزی شهر همچون «امام خمینی» و «بازار» چگونه میگذرانید، جوابشان دستکمی از خودروسوارهای تهراننشین ندارد. آنها میگویند برای سوار شدن به قطارهایی که فاصله حرکتی شان 4 تا 5 دقیقه است، باید دستکم 15 تا 20 دقیقه معطل شوند و اگر هم خیال یک متروی خلوت همیشگی به سرشان بزند، تنها راه چاره، بی خیال شدن از ایستادن در سکوهای شلوغ و پرهمهمه است.
آن طور که خبرها از متروی تهران حکایت دارد، مترو در مسافرپذیری تقریباً به روزهای پیش از کرونا برگشته است. یعنی میزان مسافرانی که پیش از این 500 تا 600 هزار نفر بود و کمی بعدتر به رقمی معادل یک میلیون و 200 هزار نفر رسید، حالا حدوداً به یک میلیون و 500 هزار نفر هم رسیده و البته پیشبینیها از افزایش مسافران در برخی مسیرهای پرازدحام مثل «تجریش»، «بهشت زهرا» و «بازار» تا روزهای آینده دارد.
در اتوبوسرانی هم اگرچه وضعیت کمی خفیفتر است، اما میزان مسافران این روزها بین 700 تا 800 هزار نفر در نوسان است. سؤال این است که آیا برای این تعداد مسافر که البته هنوز به روزهای اوج برنگشته، 2 هزار دستگاه اتوبوس کافی است؟! تهران در چند سال پیش 7 هزار و 500 دستگاه اتوبوس داشت که حالا به 2 هزار دستگاه رسیده است. در مترو هم طی این 4 سال حتی یک واگن اضافه نشده است. با این توصیف نتیجهگیری کار چندان سختی نیست. ضعف عقبماندگی در بخش مترو و اتوبوس حالا روی دوش خودروهای شخصی افتاده است. روزانه بیش از 4 میلیون و 200 هزار خودرو در تهران تردد میکنند که اگر بخواهیم نگاه منصفانهای به این روزهای آخر کنیم، متوجه میشویم که پلاکهای شهرستان در این روزها گوی سبقت را از پلاکهای تهران ربودهاند.
در مراکز تجاری و مرکزی شهر و بویژه بازار هم جمعیت زیادی از شهرستانهای دور و نزدیک برای خریدهای نوروزی کلی و جزیی آمدهاند و این جدا از جمعیتی است که روزهای آخر سال را برای خرید نوروزی، معاینه فنی، کارهای بانکی و اداری و نوسازی خانهشان انتخاب کردهاند و این درحالی است که گنجایش معابر تهران 6 برابر آن ظرفیتی است که باید باشد. ما پیش از آنکه از مسئولان شهری و ترافیکی بپرسیم چرا بعد از این چند سال فکری به حال ترافیکهای کلافه کننده آخر سال نکردهاید، باید از تهراننشینها بپرسیم که چرا همه کارهایتان را به آخر سال موکول میکنید. کاهش میزان تلفات و مبتلایان به کرونا البته اسفند امسال را کمی متفاوتتر از دو سال گذشته کرده است. با این همه پیشبینی این قفل ترافیکی از بهمن ماه هم امکانپذیر بود. اما تنها راه حلی که از سوی مسئولان اجرا میشود، همان طرحهای تاریخ مصرف گذشته سالهایی است که عملاً تأثیر چندانی هم در باز کردن گره کور ترافیکی نداشته است.
سرهنگ علیرضا اسماعیلی، کارشناس ترافیک هم با «ایران» همعقیده است. او به «ایران» میگوید که در این 11-10 روز باقیمانده، جز تقویت نیروهای پلیس برای مدیریت خیابانها کار دیگری نمیتوان انجام داد. بنابراین سؤال اصلی اینجاست، چرا تا زمانی که در این مخمصه گیر نیفتادهایم، برنامهای برای حل بحران نداریم. اسماعیلی البته به راهکارهای کوتاه مدتی همچون تخفیف حمل و نقل عمومی و فرهنگسازی برای خریدهای آنلاین اشاره میکند و میگوید: باید به سمت تخفیف حمل و نقل عمومی و تشویق مردم برای خریدهای آنلاین رفت.
جعفر تشکریهاشمی رییس کمیسیون حمل و نقل و عمران شورای شهر تهران با بیان اینکه با اجرای هر نوع طرح ضربتی و فوریتی در پایان سال مخالف است، به «ایران» میگوید: تجربه تراکم ترافیکی در روزهای پایانی سال کاملاً طبیعی است چون حجم سفرهای مردم برای خریدهای نوروزی افزایش مییابد و این مسأله وقتی بدانیم که با کوچکترین تغییری در حجم ترددها و خودروها، ظرفیت شبکه ترافیکی بهم میریزد، قابل پذیرشتر است. چون شبکه حملونقل تهران کششپذیری لازم برای این حجم از خودرو و تردد را ندارد و این مربوط به همه زمانهاست و نه فقط اواخر اسفند.
او ادامه میدهد: ما باید شبکه زیرساختهای شهر هوشمند را برای کاهش ترددها در تهران تقویت کنیم که البته تا رسیدن به وضعیت ایدهآل فاصله زیادی داریم. الان بسیاری از مردم برای خدمات معمولی چندین بار در روز از خانه خارج میشوند، درحالی که این یک ایراد جدی است و باید با یک بار مراجعه و حتی بهطور غیرحضوری بسیاری از کارها را انجام داد. خاطرم هست که چند سال پیش قرار بود مردم حداکثر یک بار به دستگاه دولتی برای دریافت خدمت مراجعه کنند، اما این اتفاق هنوز نیفتاده است. طرحهای محدودکننده حتی دیگر شبیه یک مسکن هم عمل نمیکنند و فقط بازی با روح و روان مردم است.
کمتر از 2هفته دیگر تا شروع سال جدید مانده است. تا آن روز البته حجم سفرها با توجه به تعطیلی پایان سال افزایش بیشتری خواهد یافت. به نظر میرسد که تا به امروز هیچ برنامه و طرح مشخص از پیش تعیینشدهای برای مدیریت ترافیک تهران تدوین و اجرا نشده است. باید دید که امروز پلیس تهران چه راهکارهایی برای حل این وضعیت ارائه میدهد.
تبدیل معدن متروکه لاشتر بهارستان به هنرکدهای برای بچهها
طبیعت بوم نقاشیماست
یوسف حیدری
گزارش نویس
پرنیان صورتک گِلی را با شوق زیاد به دیوار ساختمان متروکه معدن میچسباند و به مصطفی نشان میدهد. چشمان مصطفی از خوشحالی برق میزند. میگوید هشت سال بیشتر ندارد اما آشکار است که روح هنر و خلاقیت در وجودش جاری است. آرتمیس و تارا کمی آن طرفتر کنار مادرشان با خاک و زغال، گِل سیاه آماده میکنند و چند دقیقه بعد صورتک زیبایی را کنار دیوار میسازند. مصطفی آنها را تشویق میکند و میگوید همیشه کنار رخت و لباس و خوراک، مشتی گِل هم برای پیوند بچهها با هنر در نظر بگیرید: «بین انسان و خاک و گل ارتباط عجیبی هست. این را بچهها بهتر میفهمند.» مصطفی چند دقیقه یک بار سرش را بالا میگیرد و اطراف ساختمان متروکه را نگاه میکند. نگران است دوباره سر و کله معتادان و موادفروشها پیدا شود. بچهها عمو مصطفی صدایش میزنند. همه هویتش تنها همین اسم است و هنری که با خاک و گِل و ضایعات خلق میکند. خودش دوست دارد گمنام باشد و با همین اسم او را صدا بزنند. صد روزی میشود با کمک بچهها و والدینشان این ساختمان متروکه را به یک هنرکده تبدیل کرده است تا جای بوی مواد و بیراهه رفتن جوانان، بوی گِل و عطر هنر در آن جاری شود. همه اهالی بهارستان و شهرهای اطراف او را میشناسند. 20 کیلومتری جنوب شرق اصفهان جاده شیراز را که بروی وارد شهر بهارستان میشوی. سراغ معدن متروکه را هم که بگیری پایین کوه لاشتر را نشانت میدهند.
«سالها ساختمان معدن متروکه پاتوق معتادان و موادفروشها بود. وقتی اینجا آمدم احساس کردم باید کاری کنم. هنر بهترین راهی است که میتواند آینده یک جامعه را بسازد.» مصطفی این را میگوید و کلاه بافتنیاش را روی سرش محکم میکشد و بچههایی را نشان میدهد که با شوق زیاد مشغول گِل بازی و ساخت صورتک هستند. کمی آن طرفتر مادر و دختری روی کنف نقاشی میکشند و آریسا نقاشیاش را که روی مقوا کشیده به همه نشان میدهد. میگوید اهل جنوب است و به شهرهای مختلفی رفته تا تجربه هنر را عمومی و رایگان در اختیار مردم قرار دهد. او در هر سفر کوله باری از خاطره و تجربه برمیدارد. از سفر قزوین و آشنایی با بچههای افغانستانی و برپایی کارگاه هنری تا سمیرم، بیجار، زنجان و سقز و ماجرای وانتی میوه فروش که با گِل مجسمه موش ساخت، خاطراتی است که برای عمو مصطفی به یادگار مانده است: «هنر شغل نیست، ضرورت است. اینجا را که میبینی ساختمان معدن متروکهای است که متأسفانه رها شده و معتادان و موادفروشها اینجا را قرق کرده بودند. وقتی در مسیر سفر اینجا رسیدم، تصمیم گرفتم بمانم و کارگاه هنر را همین جا برپا کنم. حالا هم سفرهای پهن شده که بچهها همراه پدر و مادرشان میآیند و با هر چه اینجا هست خلاقیت خودشان را نشان میدهند.
اینجا خبری از آبرنگ و خمیر مجسمهسازی یا مقوای اشتنباخ نیست. مواد هنر تجسمی اینجا از خاک و گِل و ضایعات دورریختنی است. مردم اینجا بارها به من غذا، نان و لباس دادهاند. شب و روز اینجا هستم و یک ماهی بالای پشت بام همین ساختمان متروکه میخوابیدم تا موفق شدم معتادان و خرده فروشهای مواد مخدر را بیرون کنم که در این راه سختیهای زیادی نیز تحمل کردم. از کتک خوردن و زخمی شدن بگیر تا توهین و بیتوجهی. بازهم گاهی سروکلهشان پیدا میشود اما تعدادی از جوانان شهر و والدین همین بچهها به کمک من میآیند. همین چاه را ببین! 150 متر عمق دارد. محلیها میگویند قنات تاریخیای زیر زمین این منطقه است که برای رسیدن به آب چاه عمیق حفر کردهاند. چند روز قبل معتادان با پتک و کلنگ میلگردهای دهنه چاه را سرقت کردند و مدتها دهنه چاه باز بود.
آخر هفتهها خیلی از خانوادههای بهارستان، اصفهان و شهرضا برای تفریح اینجا میآیند و بچهها همین اطراف مشغول بازی میشوند. اگر کسی داخل این چاه سقوط کند حتی نمیشود جنازهاش را هم بیرون آورد. بارها به مسئولان گفته بودم ولی توجهی نکرده بودند، تا این که یکی از محلیها موضوع را در فضای مجازی منتشر کرد و چند روز بعد شهرداری با جرثقیل سه بلوک سیمانی روی دهانه چاه گذاشت.»
عمو مصطفی معتقد است باید هزینه هنر را آنقدر پایین بیاوریم تا مردم کم برخوردار هم جذب شوند ولی متأسفانه هنر سهم کسانی شده که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند: «هر بچهای مقداری خاک و گِل ببیند ناخودآگاه به سمتش میرود و روحش با خاک همنشین و هم صحبت میشود. این بچهها در سرما هر روز با پدر و مادرشان میآیند و ساعتها با خاک و گِل کار میکنند حتی با تاریک شدن هوا بازهم دوست ندارند به خانه برگردند. کدام مؤسسه هنری چنین وقت و قدرتی دارد؟ اینجا ماندم تا مردمی که وضعیت مالی خوب ندارند هم از هنر سهمی داشته باشند و دوست دارم از آموختههایم به آنها بیاموزم. بین آنها هنرمندانی هستند که اگر فرصت پرورش و شکوفایی استعدادشان فراهم شود، میتوانند یکی از ستارههای آسمان هنر ایران باشند اما صد حیف که فاصله طبقاتی روی هنر هم اثر گذاشته است. ما با ارزانترین متریال و مواد کار میکنیم یعنی ضایعات، رنگ دیوار، کنف، سرامیک، موزاییک و گل. همه اینها را میتوان در طبیعت پیدا کرد. یک ماه قبل مادری همراه پسر خردسالش اینجا آمد. وقتی گفتم اینجا همه چیز رایگان است پرسید حتی گل؟ گفتم بله گل که چیزی نیست. گفت روز قبل یک بسته خریدم 13 هزار تومان! جوابی نداشتم. رو به کودکش کرد و گفت برو پسرم هرچی دلت میخواهد گِل هست. چند وقت قبل هم یک دختر گردشگر آلمانی سری به کارگاه هنری ما زد. طرحی روی روزنامه باطله کشیدم و به او هدیه کردم. میگفت اینجا مرا یاد کارگاههای هنری یونان میاندازد و خوشحالم میبینم اینجا به بچهها هنر میآموزید. گفت اینجا حس خوبی به من داد و میخواهم این اثر هنری را یادگاری به کشورم ببرم.»
همه از خاکیم و به خاک برمیگردیم. دنیای خاک وسیع و پیچیده است. پر از معنا و راز. تنها یک درصد معانی خاک و گِل را میشناسیم، آن هم برمحور منفعت و نگاه تجاری. عمو مصطفی مشتی خاک بر میدارد و آن را روی مجسمهای که ساخته میریزد و میگوید: «متأسفانه تجربه هنری برای طبقه متوسط هم پرهزینه شده است. هنر دارد به یک کالای لوکس تبدیل میشود. خیلیها میپرسند چرا این مواد و ابزار را انتخاب کردهام؟ وقتی خاک و گِل را با دست ورز میدهید، زبان آن را میفهمید. با همین دست تحول ایجاد میکنی و به آن شکل میدهی. یک رویداد مهم در طبیعت انسان رخ میدهد. آثاری میسازید که کسی نمیتواند بگوید تقلیدی یا تعلیمی است. چون خودت هستی و یک موضوع، خلاقیت، کار و تجربه هنری. باید فکر کنیم در طبیعت با هر چه که هست چه چیز هنری میشود آفرید. از هرچه که پیدا میکنیم چه نقشی میتوانیم بکشیم، چه رنگی بسازیم و چه حجمی بیافرینیم؟ طبیعت بوم ماست، با آن بازی میکنیم، میکشیم، میسازیم و خراب میکنیم.»
گزارش نویس
پرنیان صورتک گِلی را با شوق زیاد به دیوار ساختمان متروکه معدن میچسباند و به مصطفی نشان میدهد. چشمان مصطفی از خوشحالی برق میزند. میگوید هشت سال بیشتر ندارد اما آشکار است که روح هنر و خلاقیت در وجودش جاری است. آرتمیس و تارا کمی آن طرفتر کنار مادرشان با خاک و زغال، گِل سیاه آماده میکنند و چند دقیقه بعد صورتک زیبایی را کنار دیوار میسازند. مصطفی آنها را تشویق میکند و میگوید همیشه کنار رخت و لباس و خوراک، مشتی گِل هم برای پیوند بچهها با هنر در نظر بگیرید: «بین انسان و خاک و گل ارتباط عجیبی هست. این را بچهها بهتر میفهمند.» مصطفی چند دقیقه یک بار سرش را بالا میگیرد و اطراف ساختمان متروکه را نگاه میکند. نگران است دوباره سر و کله معتادان و موادفروشها پیدا شود. بچهها عمو مصطفی صدایش میزنند. همه هویتش تنها همین اسم است و هنری که با خاک و گِل و ضایعات خلق میکند. خودش دوست دارد گمنام باشد و با همین اسم او را صدا بزنند. صد روزی میشود با کمک بچهها و والدینشان این ساختمان متروکه را به یک هنرکده تبدیل کرده است تا جای بوی مواد و بیراهه رفتن جوانان، بوی گِل و عطر هنر در آن جاری شود. همه اهالی بهارستان و شهرهای اطراف او را میشناسند. 20 کیلومتری جنوب شرق اصفهان جاده شیراز را که بروی وارد شهر بهارستان میشوی. سراغ معدن متروکه را هم که بگیری پایین کوه لاشتر را نشانت میدهند.
«سالها ساختمان معدن متروکه پاتوق معتادان و موادفروشها بود. وقتی اینجا آمدم احساس کردم باید کاری کنم. هنر بهترین راهی است که میتواند آینده یک جامعه را بسازد.» مصطفی این را میگوید و کلاه بافتنیاش را روی سرش محکم میکشد و بچههایی را نشان میدهد که با شوق زیاد مشغول گِل بازی و ساخت صورتک هستند. کمی آن طرفتر مادر و دختری روی کنف نقاشی میکشند و آریسا نقاشیاش را که روی مقوا کشیده به همه نشان میدهد. میگوید اهل جنوب است و به شهرهای مختلفی رفته تا تجربه هنر را عمومی و رایگان در اختیار مردم قرار دهد. او در هر سفر کوله باری از خاطره و تجربه برمیدارد. از سفر قزوین و آشنایی با بچههای افغانستانی و برپایی کارگاه هنری تا سمیرم، بیجار، زنجان و سقز و ماجرای وانتی میوه فروش که با گِل مجسمه موش ساخت، خاطراتی است که برای عمو مصطفی به یادگار مانده است: «هنر شغل نیست، ضرورت است. اینجا را که میبینی ساختمان معدن متروکهای است که متأسفانه رها شده و معتادان و موادفروشها اینجا را قرق کرده بودند. وقتی در مسیر سفر اینجا رسیدم، تصمیم گرفتم بمانم و کارگاه هنر را همین جا برپا کنم. حالا هم سفرهای پهن شده که بچهها همراه پدر و مادرشان میآیند و با هر چه اینجا هست خلاقیت خودشان را نشان میدهند.
اینجا خبری از آبرنگ و خمیر مجسمهسازی یا مقوای اشتنباخ نیست. مواد هنر تجسمی اینجا از خاک و گِل و ضایعات دورریختنی است. مردم اینجا بارها به من غذا، نان و لباس دادهاند. شب و روز اینجا هستم و یک ماهی بالای پشت بام همین ساختمان متروکه میخوابیدم تا موفق شدم معتادان و خرده فروشهای مواد مخدر را بیرون کنم که در این راه سختیهای زیادی نیز تحمل کردم. از کتک خوردن و زخمی شدن بگیر تا توهین و بیتوجهی. بازهم گاهی سروکلهشان پیدا میشود اما تعدادی از جوانان شهر و والدین همین بچهها به کمک من میآیند. همین چاه را ببین! 150 متر عمق دارد. محلیها میگویند قنات تاریخیای زیر زمین این منطقه است که برای رسیدن به آب چاه عمیق حفر کردهاند. چند روز قبل معتادان با پتک و کلنگ میلگردهای دهنه چاه را سرقت کردند و مدتها دهنه چاه باز بود.
آخر هفتهها خیلی از خانوادههای بهارستان، اصفهان و شهرضا برای تفریح اینجا میآیند و بچهها همین اطراف مشغول بازی میشوند. اگر کسی داخل این چاه سقوط کند حتی نمیشود جنازهاش را هم بیرون آورد. بارها به مسئولان گفته بودم ولی توجهی نکرده بودند، تا این که یکی از محلیها موضوع را در فضای مجازی منتشر کرد و چند روز بعد شهرداری با جرثقیل سه بلوک سیمانی روی دهانه چاه گذاشت.»
عمو مصطفی معتقد است باید هزینه هنر را آنقدر پایین بیاوریم تا مردم کم برخوردار هم جذب شوند ولی متأسفانه هنر سهم کسانی شده که از وضعیت مالی خوبی برخوردارند: «هر بچهای مقداری خاک و گِل ببیند ناخودآگاه به سمتش میرود و روحش با خاک همنشین و هم صحبت میشود. این بچهها در سرما هر روز با پدر و مادرشان میآیند و ساعتها با خاک و گِل کار میکنند حتی با تاریک شدن هوا بازهم دوست ندارند به خانه برگردند. کدام مؤسسه هنری چنین وقت و قدرتی دارد؟ اینجا ماندم تا مردمی که وضعیت مالی خوب ندارند هم از هنر سهمی داشته باشند و دوست دارم از آموختههایم به آنها بیاموزم. بین آنها هنرمندانی هستند که اگر فرصت پرورش و شکوفایی استعدادشان فراهم شود، میتوانند یکی از ستارههای آسمان هنر ایران باشند اما صد حیف که فاصله طبقاتی روی هنر هم اثر گذاشته است. ما با ارزانترین متریال و مواد کار میکنیم یعنی ضایعات، رنگ دیوار، کنف، سرامیک، موزاییک و گل. همه اینها را میتوان در طبیعت پیدا کرد. یک ماه قبل مادری همراه پسر خردسالش اینجا آمد. وقتی گفتم اینجا همه چیز رایگان است پرسید حتی گل؟ گفتم بله گل که چیزی نیست. گفت روز قبل یک بسته خریدم 13 هزار تومان! جوابی نداشتم. رو به کودکش کرد و گفت برو پسرم هرچی دلت میخواهد گِل هست. چند وقت قبل هم یک دختر گردشگر آلمانی سری به کارگاه هنری ما زد. طرحی روی روزنامه باطله کشیدم و به او هدیه کردم. میگفت اینجا مرا یاد کارگاههای هنری یونان میاندازد و خوشحالم میبینم اینجا به بچهها هنر میآموزید. گفت اینجا حس خوبی به من داد و میخواهم این اثر هنری را یادگاری به کشورم ببرم.»
همه از خاکیم و به خاک برمیگردیم. دنیای خاک وسیع و پیچیده است. پر از معنا و راز. تنها یک درصد معانی خاک و گِل را میشناسیم، آن هم برمحور منفعت و نگاه تجاری. عمو مصطفی مشتی خاک بر میدارد و آن را روی مجسمهای که ساخته میریزد و میگوید: «متأسفانه تجربه هنری برای طبقه متوسط هم پرهزینه شده است. هنر دارد به یک کالای لوکس تبدیل میشود. خیلیها میپرسند چرا این مواد و ابزار را انتخاب کردهام؟ وقتی خاک و گِل را با دست ورز میدهید، زبان آن را میفهمید. با همین دست تحول ایجاد میکنی و به آن شکل میدهی. یک رویداد مهم در طبیعت انسان رخ میدهد. آثاری میسازید که کسی نمیتواند بگوید تقلیدی یا تعلیمی است. چون خودت هستی و یک موضوع، خلاقیت، کار و تجربه هنری. باید فکر کنیم در طبیعت با هر چه که هست چه چیز هنری میشود آفرید. از هرچه که پیدا میکنیم چه نقشی میتوانیم بکشیم، چه رنگی بسازیم و چه حجمی بیافرینیم؟ طبیعت بوم ماست، با آن بازی میکنیم، میکشیم، میسازیم و خراب میکنیم.»
فروش 329 میلیون سهم پذیرهنویسی
رکورد شکنی سرخابیها در 120 دقیقه
با پایان ثبت سفارش در اولین روز پذیرهنویسی سرخابیها، تعداد ۱۶۷میلیون و ۴۰۳ هزار و ۹۰۳سهم توسط ۱۷۹هزار و ۱۸۵نفر از سهام استقلال و ۱۶۲میلیون و ۲۲۹هزار و ۱۳۶سهم توسط ۲۰۱ هزار و ۲۵۴ هزار نفر از سهام پرسپولیس خریداری شد. پذیرهنویسی این دو باشگاه از روز یکشنبه (دیروز) آغاز شد و مدت 30 روز به طول خواهد انجامید.
در این بازه، متقاضیان میتوانند از طریق ثبت سفارش در نمادهای «استقلالح» و «پرسپولیسح»، در پذیرهنویسی سهام این دو باشگاه شرکت کنند. به گزارش سنا، معاون نظارت فرابورس ایران با اشاره به آغاز عرضه سرخابیها در بازار پایه فرابورس (تابلوی نارنجی) گفت: چنانچه سقف سرمایه تعیین شده قبل از انقضای مهلت پذیرهنویسی تکمیل و وجوه مورد نظر تأمین شود، عملیات پذیرهنویسی متوقف و پایان پذیرهنویسی اعلام میشود. او درباره زمان انجام معاملات ثانویه این دو نماد گفت: انجام معاملات ثانویه تا زمان ثبت افزایش سرمایه نزد مرجع ثبت شرکتها و ایفای تعهدات مدنظر سازمان بورس و اوراق بهادار توسط شرکتها، امکانپذیر نیست. حداقل سهام قابل خریداری توسط کدهای معاملاتی حقیقی و حقوقی یک سهم و حداکثر سهام قابل خریداری توسط هر شخص حقیقی و حقوقی در نماد معاملاتی (استقلالح۱) تعداد ۱,۰۳۰ سهم و در نماد معاملاتی (پرسپولیسح۱) تعداد ۸۸۵ سهم است. کارگزاران باید امکان خرید با شرایط مذکور را در سامانههای برخط خود ایجاد کنند.
ارسال سفارش خرید از طریق دسترسی برخط، برخط گروهی و ایستگاههای معاملاتی (نامک) مجاز است. همچنین ارسال سفارشها از طریق پروتکل FIX امکانپذیر خواهد بود. متقاضیان صرفاً میتوانند یک سفارش فعال در هر نماد در سامانه داشته باشند. ویرایش حجم یا حذف سفارش فقط در زمان تعیین شده توسط ناظر مجاز است و پس از پایان زمان پذیرهنویسی امکان ویرایش یا حذف سفارش وجود نخواهد داشت. کارمزدهای پذیرهنویسی سهام از خریداران و براساس ضوابط مصوب سازمان بورس اخذ میشود، لذا خریداران علاوه بر مبلغ خرید، مبلغ کارمزد پذیرهنویسی را پرداخت میکنند.
در این بازه، متقاضیان میتوانند از طریق ثبت سفارش در نمادهای «استقلالح» و «پرسپولیسح»، در پذیرهنویسی سهام این دو باشگاه شرکت کنند. به گزارش سنا، معاون نظارت فرابورس ایران با اشاره به آغاز عرضه سرخابیها در بازار پایه فرابورس (تابلوی نارنجی) گفت: چنانچه سقف سرمایه تعیین شده قبل از انقضای مهلت پذیرهنویسی تکمیل و وجوه مورد نظر تأمین شود، عملیات پذیرهنویسی متوقف و پایان پذیرهنویسی اعلام میشود. او درباره زمان انجام معاملات ثانویه این دو نماد گفت: انجام معاملات ثانویه تا زمان ثبت افزایش سرمایه نزد مرجع ثبت شرکتها و ایفای تعهدات مدنظر سازمان بورس و اوراق بهادار توسط شرکتها، امکانپذیر نیست. حداقل سهام قابل خریداری توسط کدهای معاملاتی حقیقی و حقوقی یک سهم و حداکثر سهام قابل خریداری توسط هر شخص حقیقی و حقوقی در نماد معاملاتی (استقلالح۱) تعداد ۱,۰۳۰ سهم و در نماد معاملاتی (پرسپولیسح۱) تعداد ۸۸۵ سهم است. کارگزاران باید امکان خرید با شرایط مذکور را در سامانههای برخط خود ایجاد کنند.
ارسال سفارش خرید از طریق دسترسی برخط، برخط گروهی و ایستگاههای معاملاتی (نامک) مجاز است. همچنین ارسال سفارشها از طریق پروتکل FIX امکانپذیر خواهد بود. متقاضیان صرفاً میتوانند یک سفارش فعال در هر نماد در سامانه داشته باشند. ویرایش حجم یا حذف سفارش فقط در زمان تعیین شده توسط ناظر مجاز است و پس از پایان زمان پذیرهنویسی امکان ویرایش یا حذف سفارش وجود نخواهد داشت. کارمزدهای پذیرهنویسی سهام از خریداران و براساس ضوابط مصوب سازمان بورس اخذ میشود، لذا خریداران علاوه بر مبلغ خرید، مبلغ کارمزد پذیرهنویسی را پرداخت میکنند.
گزارش «ایران» از چرایی افزایش قصور پزشکی در سهرشته جراحی زیبایی، زنان و زایمان و دندانپزشکی
جراحی زیبایی در صدر شکایت از پزشکان
فریبا خان احمدی
خبرنگار
سازمان پزشکی قانونی کشور به تازگی آماری را منتشر کرده که نشان میدهد میزان قصور پزشکی تا پایان آذر 1400 نسبت بهمدت مشابه سال قبل افزایشی 11.8 درصدی داشته است. مجموع پروندههای قصور پزشکی که به کمیسیونهای پزشکی قانونی ارجاع شده از 7919 مورد در سال قبل به 8850 مورد در 9 ماهه امسال رسیده است که از این تعداد 46.6 درصد پروندهها منجربه صدور حکم محکومیت شده و 53.4 درصدشان نیز به تبرئه پزشکان ختم شده است. مطابق آنچه که معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور به روزنامه ایران اعلام میکند؛ در سالهای اخیر تعداد شکایات از پزشکان و محکومیتها افزایش معناداری پیدا نکرده بلکه با شیب مختصری همراه است. بهطور میانگین سالانه 5 تا 7 درصد شکایات پزشکی افزایش پیدا میکند اما نکته قابل توجه، تغییر موضوع شکایات پزشکی است که به سمت جراحیهای زیبایی و ترمیمی شیفت پیدا کرده است، البته به همین میزان نیز شکایت از دندانپزشکان و متخصصان زنان و زایمان در صدر رشتههای پرقصور پزشکی قرار دارند.
صرف نظر از موارد منجر به محکومیت یا تبرئه، به ترتیب رشتههای دندانپزشکی با ۹۲۱ مورد، جراحی عمومی با ۷۷۵ مورد، پرستاری با ۵۷۶ مورد، زنان و زایمان با ۵۲۷ مورد و پزشکی عمومی با ۵۱۷ مورد در صدر شکایات ثبت شده در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ قرار دارند، البته این آمار مربوط به امسال است و الزاماً همین الگو و نسبت در سالهای قبل تکرار نشده است. دکتر محمدرضا خردمند، دلالی افزایش قصور پزشکی در آمارهای امسال را کاهش آمار فوتیهای کرونا و مراجعه مردم برای انجام اقدامات جراحیهای الکتیو میداند. از طرفی به همین دلیل نیز مراجعات مردم برای پیگیریهای مرتبط با عوارض ناشی از امور پزشکی به دادسرای جرایم پزشکی و سازمان پزشکی قانونی زیاد شده است.
دندانپزشکانی که ژل و بوتاکس تزریق میکنند
گرچه که به گفته مسئولان نمیتوان آمار دقیق شکایات ثبت شده در حوزه جراحیهای زیبایی را اعلام کرد، اما شکایت از جراحی زیبایی در رتبه نخست شکایتهای قصور پزشکی در استان تهران است. البته در کل کشور، شکایت از قصور پزشکان در حوزه جراحیهای عمومی، رتبه نخست را دارد. در این زمینه اختلاف بر سر عملهای جراحی زیبایی و ترمیمی بین جراحان عمومی و پلاستیک سوژه تازهای نیست. جراحان عمومی تأکید دارند که حوزه کاری جراحیهای زیبایی مختص جراحان پلاستیک نیست و نمیتوان تنها به خاطر منافع مالی بین این دو رشته حد و مرزی مشخص کرد. این دسته از جراحان میگویند که چون آنها توانمندیهای زیادی در انجام جراحیهای پیچیده از جمله تومورهای سرطانی و تروماهای شدید دارند همچنین بهدلیل آنکه کوریکولوم آموزشی اعمال جراحی ترمیمی و زیبایی را دیدهاند، بنابراین میتوانند در جراحیهای زیبایی هم دست به کار شوند. کشمکش بین جراحان عمومی و پلاستیک بر سر انجام جراحیهای زیبایی محور بحث ما در این گزارش نیست اما گفته میشود یکی از دلایل مربوط به اینکه جراحان عمومی در رتبههای نخست شکایات پزشکان قرار دارند، علاوه بر گستردگی انواع خدمات جراحی، افزایش مراجعه برای عملهای جراحی زیبایی است؛ از سوی دیگر تبلیغات بسیار اغواکننده تزریق ژل و بوتاکس، پروتز سینه، تزریق چربی و کشیدن پلک پای پزشک نماها را هم به این تجارت سودآور باز کرده است بهطوری که این روزها پای مداخلههای غیرپزشکها و برخی آرایشگاه ها نیز از طریق ایجاد کلینیکهای زیر زمینی و گاهی با اجاره مدرک پزشکان عمومی و راهاندازی کلینیکهای سرپایی جراحی زیبایی، آمار شکایات جراحیهای زیبایی را به رتبه نخست جدول قصور پزشکی هدایت کرده است.
برخی خبرهای منتشر شده از سوی دادسرای جرایم پزشکی نشان میدهد مراجعهکنندگانی که با تبلیغات فریبنده کلینیک زیبایی زیر تیغ جراحی میروند پس از چند ماه با عوارض جبرانناپذیری مانند چسبندگی، ایجاد زخم و سوراخ روی تیغه بینی، کج شدن بینی، بدشکلی آن و همچنین عفونت شدید ناشی ار تزریق چربی و پروتز سینه روبهرو میشوند. با این حال نایب رئیس انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران به خبرنگار «ایران »میگوید: وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی کشور باید با استفاده از ظرفیت انجمنهای علمی مرتبط با اعمال جراحی زیبایی، مردم را به سمت زیباییهای حقیقی بر پایه اصول زیباشناسی و طبیعی سوق دهند. به گفته بابک نیکومرام، تغییر چهره بهصورت غیر متعارف در جامعه زیاد شده و از اینرو لازم است بسیاری از اقدامات زیبایی تحت کنترل درآمده و افرادی که مجاز به انجام این نوع جراحیها هستند بهصورت حرفهای دورههای آموزشی را سپری کنند. این کار هم از دخالت دیگر رشتههای پزشکی در جراحیهای زیبایی جلوگیری میکند و از طرفی با این مکانیسم برای مثال تعداد انجام پروتز سینه در جامعه کنترل و آمار جراحیهای زیبایی به شکل دقیق رصد میشود.
اگر پای صحبتهای شاکیان پروندههای قصور پزشکی مرتبط با جراحیهای زیبایی بنشینید متوجه این نکته خواهید شد که یکی از دلایل بالا رفتن افزایش شکایتها از جراحی پلاستیک این است که بسیاری از افرادی که عمل جراحی زیبایی انجام میدهند، مجوز و تخصص این کار را ندارند. برای مثال بهدلیل تجارت و سودآوری بالا گاهی میبینیم دندانپزشک، تخصص اصلی اش را رها کرده و بوتاکس یا ژل تزریق میکند یا پزشک عمومی با راهاندازی کلینیکهایی با شهرت دهان پرکن روزانه تعداد زیادی جراحی پروتز سینه انجام میدهد در چنین شرایطی واضح است که آمار شکایتها باید بالا برود.
آمار اثبات قصور متخصصهای زنان و زایمان پایین است
رئیس سابق انجمن جراحی زنان و زایمان کشور نیز با تأکید بر این که در سالهای اخیر تعداد جرایم پزشکی روبه افزایش گذاشته است به «ایران» میگوید: عوامل متعددی در این زمینه دخیل است. از جمله دسترسی به فضای مجازی و ایجاد جو منفی علیه پزشکان و کاهش اعتماد عمومی بین پزشک و بیمار منجربه افزایش شکایات از پزشکان شده است.
او در پاسخ به اینکه چرا شکایت از رشته تخصصی زنان و زایمان جزو رشتههای رتبههای اول قصور پزشکی است، عنوان میکند: شرایط درمانی در مورد رشته تخصصی زنان و زایمان در اغلب موارد اورژانسی است و از طرفی جراح با سلامت دو نفردر آن واحد در ارتباط است که طبیعتاً احتمال عوارض پزشکی نیز دو برابر میشود. از سوی دیگر بهدلیل آنکه حاملگیهای پر خطر بهدلیل بالا رفتن سن حاملگی زیاد شده و نیز برخی بیماریهایی که در زمان حاملگی ایجاد میشود و بیمار امکان باردار شدن را ندارد ریسک حاملگی را بالا میبرد.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه ناباروری باعث شده افراد پر خطر باردار شوند، در ادامه به عوامل پرریسک حاملگی و در نتیجه افزایش شکایات از رشتههای تخصص زنان و زایمان اشاره میکند و میگوید: یکی دیگر از این عوامل پر خطر حاملگی در سنین بالای 50، بارداری بیماران دچار پیوند کبد و کلیه و ریه است که جزو حاملگی پر خطر محسوب میشوند. بنابراین کار کردن در رشته زنان و زایمان با دو دهه قبل بسیار تفاوت پیدا کرده و جراحی زنان و زایمان رشته بسیار پیچیده و سختی شده است. از طرفی بهدلیل ورود سونوگرافی و تستهای تشخیصی قبل از زایمان در دوران بارداری که امکان تشخیص بیماری و ناهنجاریهای جنینی را ایجاد میکنند، در چنین شرایطی اگر احیاناً پزشک به دلایل مختلف ناهنجاری جنین را تشخیص ندهد، خانواده مدعی میشود چرا پزشک ناهنجاری یا عوارض بارداری را تشخیص نداده است. بنابراین از زمانی که تستهای غربالگری وارد شده شانس شکایت از پزشکان متخصص زنان و زایمان نیز بالا رفته است.
دکتر موسوی به این نکته هم اشاره میکند که در بیماران قلبی و عروقی یا مبتلایان به سرطان، خانوادهها نسبت به ایجاد عارضه و خطر اقدامات پزشکی آگاه هستند اما در دوران بارداری انتظار بر این است مادر و نوزاد سالم بمانند. پزشک متخصص زنان و زایمان هم چیزی جز این را نمیخواهد اما عوارض اجتنابناپذیر است و چون خانوادهها عارضه ایجاد شده را نمیپذیرند در نتیجه ممکن است فکر کنند قصور پزشکی رخ داده است.
او با بیان اینکه درصد و آمار طرح شکایت از پزشکان متخصص زنان و زایمان خیلی بالا است، میگوید: با وجود این آمار اثبات قصور خیلی پایین است. خوشبختانه درصد مواردی که پزشکی قصور داشته و منجربه حادثه شده نسبت به کل شکایات پایین است. به نظر میرسد حدود 10 درصد از ادعای خانوادهها مبنی بر قصور محرز میشود و 90 درصد طرح شکایات است که نشان میدهد همه اقدامات پزشکی بموقع انجام شده و نتیجه اجتنابناپذیر بوده است.
رئیس سابق انجمن متخصص زنان و زایمان درباره احتمال افزایش قصور پزشکی در ایام نوروز بهدلیل حضور کمرنگ پزشکان متخصص در مراکز درمانی نیز عنوان میکند: جزو دستورات معاونت درمان وزارت بهداشت این است که همه بیمارستانهایی که 60 تخت به بالا دارند پزشک متخصص زنان مقیم داشته باشند و این دستور در تمام بیمارستان های دولتی و خصوصی اجرا میشود. بیمارستانهایی هم که تعداد تختشان کمتر از 60 عدد است باید پزشک متخصص زنان آنکال باشند یعنی حداکثر در کمتر از نیم ساعت بر بالین بیمار حاضر شود. از 15 اسفند طبق برنامهریزی لیست پزشکان مقیم و آنکال را به رئیس بیمارستان میدهند و در تمام بیمارستانها پزشک متخصص اطفال، زنان و بیهوشی در بیمارستانها مقیم یا بهصورت آنکال هستند، در مورد پزشکان مراکز درمان خصوصی نیز اگر پزشک در ایام عید حضور نداشته باشد حتماً جانشین تعیین میکند و شماره و مشخصاتش را به بیمار میدهد که در صورت نیاز با پزشک در ارتباط باشد.
مشاهدات میدانی ما از مراکز درمانی دولتی نشان میدهد؛ اغلب زنان باردار نسبت به انجام معاینه و گاها سزارین توسط رزیدنتها در مراکز درمان دولتی نگران آسیب به جنینشان هستند، با وجود این دکتر موسوی درباره دایره فعالیت رزیدنتها در مراکز درمانی و شائبههای افزایش قصور پزشکی توضیح میدهد: بیمارستانهای دانشگاهی توسط رزیدنتها اداره میشود که هر رزیدنتی زیر نظر استاد مقیم اقدامات پزشکی انجام میدهد. همه رزیدنتهای سال چهارمی در هر شیفت درمانی یک استاد مقیم و یک استاد معین یا مشاور دارند که بیشتر در موارد پیچیدهتر با استاد معین تلفنی مشاوره میگیرند. در شهرهای کوچک و دوردست نیز با استفاده از نظام ارجاع، پزشک عمومی یا متخصص طرح با استاد معین بهصورت شبانهروزی در ارتباط است و از طریق سیستم ارجاع موارد اورژانسی برای انتقال به بیمارستان و آیسییو ارجاع داده میشوند.
وی در ادامه میافزاید: بعضی وقتها مشاهده میشود تعداد رزیدنتها در اورژانس زایمان زیاد است. گاهی مریضها ترس از این دارند که چون رزیدنتها در حین آموزش هستند ممکن است؛ مهارت انجام معاینه دقیق را نداشته باشد در حالیکه تمام مسئولیت رزیدنت در هر شیفت کاری با استاد مقیم است. مگر اینکه به استاد اطلاع ندهند. ولی اگر اطلاع دهند تحت راهنمایی و هدایت استاد مقیم کارشان را انجام میدهند در واقع همه اقدامات رزیدنتها طبق پروتکل است. یعنی وقتی خانمی در 5 ماهه حاملگی با شکایت درد و خونریزی مراجعه میکند رزیدنت بر اساس پروتکل درمانی و در چهارچوب آن وضعیت را مدیریت میکند و اصولاً طوری رفتار میشود که به هیچ وجه به بیمار صدمه وارد نشود.
دکتر موسوی در پاسخ به اینکه قصورات مرتبط با رشته تخصصی زنان و زایمان در چه حیطهای است؟ میگوید: پروندههایی که به هیأت عالی میرسند شامل موارد خیلی حاد اورژانسی اند. برای مثال مادر با خونریزی شدید و افت فشار خون مراجعه میکند یا جنین در پروسه درمان دچار مشکل شده یا عارضه برای نوزاد پیش آمده و منجربه فوت نوزاد شده است.
او با بیان اینکه آمار قصور پزشکان متخصص زنان و زایمان نسبت به جمعیت در کشور کمتر است، در ادامه به پزشکان متخصص زنان توصیه میکند که گفتوگو با خانوادهها و پاسخ دقیق به سؤالات همراهان و اینکه همراهان بیمار نیز در جریان روند حاملگیهای پرخطر قرار بگیرند میتواند از طرح شکایات جلوگیری کند. داشتن مهارت گفتوگو باعث میشود خانواده نیز در روند درمان سهیم شود و کار به شکایت نمیکشد. مشکل وقتی پیش میآید که اقدامات درمانی برای همراهان بیمار ابهام دارد.
اجناس تقلبی دندانپزشکی تعداد قصور پزشکی را زیاد کرده است
دکتر عباس دلورانی نایب رئیس جامعه دندانپزشکی ایران درباره چرایی بالا بودن قصور دندانپزشکان به «ایران» میگوید: باید تعریف قصور پزشکی را بدانیم. قصور این است که دندانپزشک در تشخیص و درمان خطایی را مرتکب شود. دندانپزشکی 12 زیر شاخه تخصصی دارد بنابراین هر اندازه تنوع کار بیشتر باشد احتمال خطر و اشتباه در روند تشخیص و درمان نیز زیاد میشود. برای مثال دندانپزشکی که تخصصش درمان ریشه است امکان اشتباه بهدلیل شکستن وسایل حین کار وجود دارد این خطای حین کار است در حالیکه قصور به این معنی است که پزشک میداند کاری که انجام میدهد اشتباه است ولی انجام میدهد.
نائب رئیس جامعه دندانپزشکی ایران در ادامه میافزاید: یکی از دلایلی که در این مدت قصور دندانپزشکان زیاد شده بالا رفتن قیمت ارز و گران شدن ابزار دندانپزشکی است که باعث شده ما نتوانیم از برندهای اصلی استفاده کنیم. همه برندهای موجود در بازار چینی هستند. در حالی که یادم است در سال 72 ما از فایل ژاپنی (وسیلهای برای تمیز کردن کانال دندانی) حتی برای آموزش دانشجویان نیز استفاده نمیکردیم. الان وضعیت به گونهای است که همینها هم تقلبی هستند و اصالت ندارند. اینجا چه کسی مقصر است؟ دندانپزشکی علم ابزار است. هر اندازه ابزار اصل و با کیفیت باشد امکان خطا کم میشود. درحالی که نمایندگیهای تجهیزات دندانپزشکی نیز کالا وارد نمیکنند بنابراین ما مجبوریم جنس را از بازار آزاد بخریم که تقلبی و بیکیفیت هستند. این مشکلات دست ما نیست.
او با بیان اینکه در سالهای اخیر تمایل به انجام جراحیهای زیبایی افزایش قابل توجهی در کشور داشته است، عنوان میکند: هر چه تعداد بیشتر باشد قصور هم بیشتر میشود. عده زیاد بیمارانی که مراجعه میکنند دنبال زیبایی دندانهایشان هستند. از آن طرف برخی دندانپزشکان عمومی تزریق ژل و بوتاکس انجام میدهند که هیچ قانونی خاصی نداریم که اجازه دارند یا خیر؟ درحالی که در کریکولومهای آموزشی ما تزریق ژل و بوتاکس وجود ندارد. از طرفی ایمپلنت از سال 2000 جهانی شد و وزارت بهداشت باید دوره مهارتی ایمپلنت برای دندانپزشکان برگزار کند.
به گفته دکتر دلورانی؛ کاهش کیفیت آموزش دندانپزشکی بهدلیل افزایش دانشکدههای دندانپزشکی به کیفیت ارائه خدمات آسیب زده است. وی میگوید: من دانشجویانی را در برخی دانشکدهها دیدهام که سه ماه استاد جراحی نداشتهاند. چگونه انتظار داریم کیفیت خدمات آسیب نبیند و دندانپزشک دچار قصور و خطا نشود؟
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی افراد بیشتر از سلامتی دندانهایشان به زیبایی فکر میکنند، عنوان میکند: شاید باور نکنید مریضی داشتم که کارکامپوزیت و لمینت را در آرایشگاه انجام داده بود. بهطور کلی رشته دندانپزشکی جزو رشتههای مشکلزایی است چون دندانپزشک در یک حیطه کار نمیکند و فیلد کاریاش گسترده است.
بــــــرش
40 درصد پروندههای شکایت از پزشکان منجر به محکومیت میشود
معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور درباره رسیدگی به شکایات قصور پزشکی به «ایران» میگوید: اصولاً پروندهها به دو نوع مختلف رسیدگی میشوند. اگر پزشک یا دندانپزشک یا هر یک از اعضای سازمان نظام پزشکی مرتکب تخلف شوند، در صورت محرز شدن تخلف به توبیخ شفاهی، کتبی و محرومیت از طبابت محکوم میشوند. البته مطالبه دیه و عرش و صدمه بدنی یا روانی در دادگستری رسیدگی میشود و صلاحیت آن با قوه قضائیه است. در اینجا پزشک به پرداخت دیه و عرش محکوم میشود. همچنین در برخی موارد مجازاتی برای جنبه عمومی جرم در نظر گرفته میشود که تبدیل به پرداخت جریمه نقدی میشود. فراوانی شکایات پزشکی از یک ترند یا رویه بینالمللی تبعیت میکند. همه جای دنیا برخی رشتهها از جمله زنان و زایمان، جراحیهای عمومی، دندانپزشکی، ارتوپدی و بیهوشی با ریسک بالایی همراه هستند و چون حالت اورژانس همواره وجود دارد احتمال بروز صدمه نیز بیشتر است. این به مفهوم ناتوانی یا عدم مهارت پزشک نیست بلکه نوع کارش به این ترتیب است که در این رشتههایی که با جراحی و دستکاری درمانی یا تشخیص دقیقتری همراه است، تعداد بیشتری قصور نیز مشاهده میشود. در برخی رشتهها مانند روانپزشکی در ایران و همه جای دنیا تعداد قصور کمتر است چون دستکاری روی بیمار صورت نمیگیرد. دکتر محمدرضا خردمند در پاسخ به اینکه چه کسانی صلاحیت انجام جراحیهای زیبایی را دارند، میافزاید: برخی مواقع فوق تخصصهای جراحی پلاستیک همان متخصصین جراحی عمومی هستند که فوق تخصص میخوانند یا متخصص چشم پزشکی با گذراندن دوره فلوشیپ استرابیسم و اوکولوپلاستی برخی جراحیهای زیبایی را انجام میدهند. حدود صلاحیت انجام جراحیهای زیبایی به وسیله کمیسیون ملی صلاحیت پزشکی مشخص میشود. برای مثال گذاشتن پروتز در حیطه تخصص رشته پزشکان عمومی نیست ولی معمولاً تا منجربه عارضه نشود، کسی شکایت نمیکند. اما اگر عارضه ایجاد شود در تشدید مجازات مؤثر خواهد بود. به گفته او، سالانه 13 تا 16 هزار پرونده در سازمان نظام پزشکی مورد بررسی قرار میگیرد که 30 تا 40 درصدشان منجربه محکومیت میشود. بهطور کلی قصور در حوزه پزشکانی که با رشتههای ترمیمی و پلاستیکی سر و کار دارند به شکل ترند بینالمللی افزایش یافته است. دکتر خردمند در پاسخ به اینکه آیا آمار قصور پزشکی در ایام تعطیلات نوروزی افزایش پیدا میکند، میگوید: خیر. تعداد شکایات پزشکی در نوروز سال گذشته که اوج کرونا بود تقریباً به نصف رسیده بود چون مردم برای خدمات غیراورژانس مراجعه نمیکردند و ضمناً کمتر تمایل داشتند به اداره شکایات مراجعه کنند.
خبرنگار
سازمان پزشکی قانونی کشور به تازگی آماری را منتشر کرده که نشان میدهد میزان قصور پزشکی تا پایان آذر 1400 نسبت بهمدت مشابه سال قبل افزایشی 11.8 درصدی داشته است. مجموع پروندههای قصور پزشکی که به کمیسیونهای پزشکی قانونی ارجاع شده از 7919 مورد در سال قبل به 8850 مورد در 9 ماهه امسال رسیده است که از این تعداد 46.6 درصد پروندهها منجربه صدور حکم محکومیت شده و 53.4 درصدشان نیز به تبرئه پزشکان ختم شده است. مطابق آنچه که معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور به روزنامه ایران اعلام میکند؛ در سالهای اخیر تعداد شکایات از پزشکان و محکومیتها افزایش معناداری پیدا نکرده بلکه با شیب مختصری همراه است. بهطور میانگین سالانه 5 تا 7 درصد شکایات پزشکی افزایش پیدا میکند اما نکته قابل توجه، تغییر موضوع شکایات پزشکی است که به سمت جراحیهای زیبایی و ترمیمی شیفت پیدا کرده است، البته به همین میزان نیز شکایت از دندانپزشکان و متخصصان زنان و زایمان در صدر رشتههای پرقصور پزشکی قرار دارند.
صرف نظر از موارد منجر به محکومیت یا تبرئه، به ترتیب رشتههای دندانپزشکی با ۹۲۱ مورد، جراحی عمومی با ۷۷۵ مورد، پرستاری با ۵۷۶ مورد، زنان و زایمان با ۵۲۷ مورد و پزشکی عمومی با ۵۱۷ مورد در صدر شکایات ثبت شده در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ قرار دارند، البته این آمار مربوط به امسال است و الزاماً همین الگو و نسبت در سالهای قبل تکرار نشده است. دکتر محمدرضا خردمند، دلالی افزایش قصور پزشکی در آمارهای امسال را کاهش آمار فوتیهای کرونا و مراجعه مردم برای انجام اقدامات جراحیهای الکتیو میداند. از طرفی به همین دلیل نیز مراجعات مردم برای پیگیریهای مرتبط با عوارض ناشی از امور پزشکی به دادسرای جرایم پزشکی و سازمان پزشکی قانونی زیاد شده است.
دندانپزشکانی که ژل و بوتاکس تزریق میکنند
گرچه که به گفته مسئولان نمیتوان آمار دقیق شکایات ثبت شده در حوزه جراحیهای زیبایی را اعلام کرد، اما شکایت از جراحی زیبایی در رتبه نخست شکایتهای قصور پزشکی در استان تهران است. البته در کل کشور، شکایت از قصور پزشکان در حوزه جراحیهای عمومی، رتبه نخست را دارد. در این زمینه اختلاف بر سر عملهای جراحی زیبایی و ترمیمی بین جراحان عمومی و پلاستیک سوژه تازهای نیست. جراحان عمومی تأکید دارند که حوزه کاری جراحیهای زیبایی مختص جراحان پلاستیک نیست و نمیتوان تنها به خاطر منافع مالی بین این دو رشته حد و مرزی مشخص کرد. این دسته از جراحان میگویند که چون آنها توانمندیهای زیادی در انجام جراحیهای پیچیده از جمله تومورهای سرطانی و تروماهای شدید دارند همچنین بهدلیل آنکه کوریکولوم آموزشی اعمال جراحی ترمیمی و زیبایی را دیدهاند، بنابراین میتوانند در جراحیهای زیبایی هم دست به کار شوند. کشمکش بین جراحان عمومی و پلاستیک بر سر انجام جراحیهای زیبایی محور بحث ما در این گزارش نیست اما گفته میشود یکی از دلایل مربوط به اینکه جراحان عمومی در رتبههای نخست شکایات پزشکان قرار دارند، علاوه بر گستردگی انواع خدمات جراحی، افزایش مراجعه برای عملهای جراحی زیبایی است؛ از سوی دیگر تبلیغات بسیار اغواکننده تزریق ژل و بوتاکس، پروتز سینه، تزریق چربی و کشیدن پلک پای پزشک نماها را هم به این تجارت سودآور باز کرده است بهطوری که این روزها پای مداخلههای غیرپزشکها و برخی آرایشگاه ها نیز از طریق ایجاد کلینیکهای زیر زمینی و گاهی با اجاره مدرک پزشکان عمومی و راهاندازی کلینیکهای سرپایی جراحی زیبایی، آمار شکایات جراحیهای زیبایی را به رتبه نخست جدول قصور پزشکی هدایت کرده است.
برخی خبرهای منتشر شده از سوی دادسرای جرایم پزشکی نشان میدهد مراجعهکنندگانی که با تبلیغات فریبنده کلینیک زیبایی زیر تیغ جراحی میروند پس از چند ماه با عوارض جبرانناپذیری مانند چسبندگی، ایجاد زخم و سوراخ روی تیغه بینی، کج شدن بینی، بدشکلی آن و همچنین عفونت شدید ناشی ار تزریق چربی و پروتز سینه روبهرو میشوند. با این حال نایب رئیس انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران به خبرنگار «ایران »میگوید: وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی کشور باید با استفاده از ظرفیت انجمنهای علمی مرتبط با اعمال جراحی زیبایی، مردم را به سمت زیباییهای حقیقی بر پایه اصول زیباشناسی و طبیعی سوق دهند. به گفته بابک نیکومرام، تغییر چهره بهصورت غیر متعارف در جامعه زیاد شده و از اینرو لازم است بسیاری از اقدامات زیبایی تحت کنترل درآمده و افرادی که مجاز به انجام این نوع جراحیها هستند بهصورت حرفهای دورههای آموزشی را سپری کنند. این کار هم از دخالت دیگر رشتههای پزشکی در جراحیهای زیبایی جلوگیری میکند و از طرفی با این مکانیسم برای مثال تعداد انجام پروتز سینه در جامعه کنترل و آمار جراحیهای زیبایی به شکل دقیق رصد میشود.
اگر پای صحبتهای شاکیان پروندههای قصور پزشکی مرتبط با جراحیهای زیبایی بنشینید متوجه این نکته خواهید شد که یکی از دلایل بالا رفتن افزایش شکایتها از جراحی پلاستیک این است که بسیاری از افرادی که عمل جراحی زیبایی انجام میدهند، مجوز و تخصص این کار را ندارند. برای مثال بهدلیل تجارت و سودآوری بالا گاهی میبینیم دندانپزشک، تخصص اصلی اش را رها کرده و بوتاکس یا ژل تزریق میکند یا پزشک عمومی با راهاندازی کلینیکهایی با شهرت دهان پرکن روزانه تعداد زیادی جراحی پروتز سینه انجام میدهد در چنین شرایطی واضح است که آمار شکایتها باید بالا برود.
آمار اثبات قصور متخصصهای زنان و زایمان پایین است
رئیس سابق انجمن جراحی زنان و زایمان کشور نیز با تأکید بر این که در سالهای اخیر تعداد جرایم پزشکی روبه افزایش گذاشته است به «ایران» میگوید: عوامل متعددی در این زمینه دخیل است. از جمله دسترسی به فضای مجازی و ایجاد جو منفی علیه پزشکان و کاهش اعتماد عمومی بین پزشک و بیمار منجربه افزایش شکایات از پزشکان شده است.
او در پاسخ به اینکه چرا شکایت از رشته تخصصی زنان و زایمان جزو رشتههای رتبههای اول قصور پزشکی است، عنوان میکند: شرایط درمانی در مورد رشته تخصصی زنان و زایمان در اغلب موارد اورژانسی است و از طرفی جراح با سلامت دو نفردر آن واحد در ارتباط است که طبیعتاً احتمال عوارض پزشکی نیز دو برابر میشود. از سوی دیگر بهدلیل آنکه حاملگیهای پر خطر بهدلیل بالا رفتن سن حاملگی زیاد شده و نیز برخی بیماریهایی که در زمان حاملگی ایجاد میشود و بیمار امکان باردار شدن را ندارد ریسک حاملگی را بالا میبرد.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با بیان اینکه ناباروری باعث شده افراد پر خطر باردار شوند، در ادامه به عوامل پرریسک حاملگی و در نتیجه افزایش شکایات از رشتههای تخصص زنان و زایمان اشاره میکند و میگوید: یکی دیگر از این عوامل پر خطر حاملگی در سنین بالای 50، بارداری بیماران دچار پیوند کبد و کلیه و ریه است که جزو حاملگی پر خطر محسوب میشوند. بنابراین کار کردن در رشته زنان و زایمان با دو دهه قبل بسیار تفاوت پیدا کرده و جراحی زنان و زایمان رشته بسیار پیچیده و سختی شده است. از طرفی بهدلیل ورود سونوگرافی و تستهای تشخیصی قبل از زایمان در دوران بارداری که امکان تشخیص بیماری و ناهنجاریهای جنینی را ایجاد میکنند، در چنین شرایطی اگر احیاناً پزشک به دلایل مختلف ناهنجاری جنین را تشخیص ندهد، خانواده مدعی میشود چرا پزشک ناهنجاری یا عوارض بارداری را تشخیص نداده است. بنابراین از زمانی که تستهای غربالگری وارد شده شانس شکایت از پزشکان متخصص زنان و زایمان نیز بالا رفته است.
دکتر موسوی به این نکته هم اشاره میکند که در بیماران قلبی و عروقی یا مبتلایان به سرطان، خانوادهها نسبت به ایجاد عارضه و خطر اقدامات پزشکی آگاه هستند اما در دوران بارداری انتظار بر این است مادر و نوزاد سالم بمانند. پزشک متخصص زنان و زایمان هم چیزی جز این را نمیخواهد اما عوارض اجتنابناپذیر است و چون خانوادهها عارضه ایجاد شده را نمیپذیرند در نتیجه ممکن است فکر کنند قصور پزشکی رخ داده است.
او با بیان اینکه درصد و آمار طرح شکایت از پزشکان متخصص زنان و زایمان خیلی بالا است، میگوید: با وجود این آمار اثبات قصور خیلی پایین است. خوشبختانه درصد مواردی که پزشکی قصور داشته و منجربه حادثه شده نسبت به کل شکایات پایین است. به نظر میرسد حدود 10 درصد از ادعای خانوادهها مبنی بر قصور محرز میشود و 90 درصد طرح شکایات است که نشان میدهد همه اقدامات پزشکی بموقع انجام شده و نتیجه اجتنابناپذیر بوده است.
رئیس سابق انجمن متخصص زنان و زایمان درباره احتمال افزایش قصور پزشکی در ایام نوروز بهدلیل حضور کمرنگ پزشکان متخصص در مراکز درمانی نیز عنوان میکند: جزو دستورات معاونت درمان وزارت بهداشت این است که همه بیمارستانهایی که 60 تخت به بالا دارند پزشک متخصص زنان مقیم داشته باشند و این دستور در تمام بیمارستان های دولتی و خصوصی اجرا میشود. بیمارستانهایی هم که تعداد تختشان کمتر از 60 عدد است باید پزشک متخصص زنان آنکال باشند یعنی حداکثر در کمتر از نیم ساعت بر بالین بیمار حاضر شود. از 15 اسفند طبق برنامهریزی لیست پزشکان مقیم و آنکال را به رئیس بیمارستان میدهند و در تمام بیمارستانها پزشک متخصص اطفال، زنان و بیهوشی در بیمارستانها مقیم یا بهصورت آنکال هستند، در مورد پزشکان مراکز درمان خصوصی نیز اگر پزشک در ایام عید حضور نداشته باشد حتماً جانشین تعیین میکند و شماره و مشخصاتش را به بیمار میدهد که در صورت نیاز با پزشک در ارتباط باشد.
مشاهدات میدانی ما از مراکز درمانی دولتی نشان میدهد؛ اغلب زنان باردار نسبت به انجام معاینه و گاها سزارین توسط رزیدنتها در مراکز درمان دولتی نگران آسیب به جنینشان هستند، با وجود این دکتر موسوی درباره دایره فعالیت رزیدنتها در مراکز درمانی و شائبههای افزایش قصور پزشکی توضیح میدهد: بیمارستانهای دانشگاهی توسط رزیدنتها اداره میشود که هر رزیدنتی زیر نظر استاد مقیم اقدامات پزشکی انجام میدهد. همه رزیدنتهای سال چهارمی در هر شیفت درمانی یک استاد مقیم و یک استاد معین یا مشاور دارند که بیشتر در موارد پیچیدهتر با استاد معین تلفنی مشاوره میگیرند. در شهرهای کوچک و دوردست نیز با استفاده از نظام ارجاع، پزشک عمومی یا متخصص طرح با استاد معین بهصورت شبانهروزی در ارتباط است و از طریق سیستم ارجاع موارد اورژانسی برای انتقال به بیمارستان و آیسییو ارجاع داده میشوند.
وی در ادامه میافزاید: بعضی وقتها مشاهده میشود تعداد رزیدنتها در اورژانس زایمان زیاد است. گاهی مریضها ترس از این دارند که چون رزیدنتها در حین آموزش هستند ممکن است؛ مهارت انجام معاینه دقیق را نداشته باشد در حالیکه تمام مسئولیت رزیدنت در هر شیفت کاری با استاد مقیم است. مگر اینکه به استاد اطلاع ندهند. ولی اگر اطلاع دهند تحت راهنمایی و هدایت استاد مقیم کارشان را انجام میدهند در واقع همه اقدامات رزیدنتها طبق پروتکل است. یعنی وقتی خانمی در 5 ماهه حاملگی با شکایت درد و خونریزی مراجعه میکند رزیدنت بر اساس پروتکل درمانی و در چهارچوب آن وضعیت را مدیریت میکند و اصولاً طوری رفتار میشود که به هیچ وجه به بیمار صدمه وارد نشود.
دکتر موسوی در پاسخ به اینکه قصورات مرتبط با رشته تخصصی زنان و زایمان در چه حیطهای است؟ میگوید: پروندههایی که به هیأت عالی میرسند شامل موارد خیلی حاد اورژانسی اند. برای مثال مادر با خونریزی شدید و افت فشار خون مراجعه میکند یا جنین در پروسه درمان دچار مشکل شده یا عارضه برای نوزاد پیش آمده و منجربه فوت نوزاد شده است.
او با بیان اینکه آمار قصور پزشکان متخصص زنان و زایمان نسبت به جمعیت در کشور کمتر است، در ادامه به پزشکان متخصص زنان توصیه میکند که گفتوگو با خانوادهها و پاسخ دقیق به سؤالات همراهان و اینکه همراهان بیمار نیز در جریان روند حاملگیهای پرخطر قرار بگیرند میتواند از طرح شکایات جلوگیری کند. داشتن مهارت گفتوگو باعث میشود خانواده نیز در روند درمان سهیم شود و کار به شکایت نمیکشد. مشکل وقتی پیش میآید که اقدامات درمانی برای همراهان بیمار ابهام دارد.
اجناس تقلبی دندانپزشکی تعداد قصور پزشکی را زیاد کرده است
دکتر عباس دلورانی نایب رئیس جامعه دندانپزشکی ایران درباره چرایی بالا بودن قصور دندانپزشکان به «ایران» میگوید: باید تعریف قصور پزشکی را بدانیم. قصور این است که دندانپزشک در تشخیص و درمان خطایی را مرتکب شود. دندانپزشکی 12 زیر شاخه تخصصی دارد بنابراین هر اندازه تنوع کار بیشتر باشد احتمال خطر و اشتباه در روند تشخیص و درمان نیز زیاد میشود. برای مثال دندانپزشکی که تخصصش درمان ریشه است امکان اشتباه بهدلیل شکستن وسایل حین کار وجود دارد این خطای حین کار است در حالیکه قصور به این معنی است که پزشک میداند کاری که انجام میدهد اشتباه است ولی انجام میدهد.
نائب رئیس جامعه دندانپزشکی ایران در ادامه میافزاید: یکی از دلایلی که در این مدت قصور دندانپزشکان زیاد شده بالا رفتن قیمت ارز و گران شدن ابزار دندانپزشکی است که باعث شده ما نتوانیم از برندهای اصلی استفاده کنیم. همه برندهای موجود در بازار چینی هستند. در حالی که یادم است در سال 72 ما از فایل ژاپنی (وسیلهای برای تمیز کردن کانال دندانی) حتی برای آموزش دانشجویان نیز استفاده نمیکردیم. الان وضعیت به گونهای است که همینها هم تقلبی هستند و اصالت ندارند. اینجا چه کسی مقصر است؟ دندانپزشکی علم ابزار است. هر اندازه ابزار اصل و با کیفیت باشد امکان خطا کم میشود. درحالی که نمایندگیهای تجهیزات دندانپزشکی نیز کالا وارد نمیکنند بنابراین ما مجبوریم جنس را از بازار آزاد بخریم که تقلبی و بیکیفیت هستند. این مشکلات دست ما نیست.
او با بیان اینکه در سالهای اخیر تمایل به انجام جراحیهای زیبایی افزایش قابل توجهی در کشور داشته است، عنوان میکند: هر چه تعداد بیشتر باشد قصور هم بیشتر میشود. عده زیاد بیمارانی که مراجعه میکنند دنبال زیبایی دندانهایشان هستند. از آن طرف برخی دندانپزشکان عمومی تزریق ژل و بوتاکس انجام میدهند که هیچ قانونی خاصی نداریم که اجازه دارند یا خیر؟ درحالی که در کریکولومهای آموزشی ما تزریق ژل و بوتاکس وجود ندارد. از طرفی ایمپلنت از سال 2000 جهانی شد و وزارت بهداشت باید دوره مهارتی ایمپلنت برای دندانپزشکان برگزار کند.
به گفته دکتر دلورانی؛ کاهش کیفیت آموزش دندانپزشکی بهدلیل افزایش دانشکدههای دندانپزشکی به کیفیت ارائه خدمات آسیب زده است. وی میگوید: من دانشجویانی را در برخی دانشکدهها دیدهام که سه ماه استاد جراحی نداشتهاند. چگونه انتظار داریم کیفیت خدمات آسیب نبیند و دندانپزشک دچار قصور و خطا نشود؟
این استاد دانشگاه با بیان اینکه برخی افراد بیشتر از سلامتی دندانهایشان به زیبایی فکر میکنند، عنوان میکند: شاید باور نکنید مریضی داشتم که کارکامپوزیت و لمینت را در آرایشگاه انجام داده بود. بهطور کلی رشته دندانپزشکی جزو رشتههای مشکلزایی است چون دندانپزشک در یک حیطه کار نمیکند و فیلد کاریاش گسترده است.
بــــــرش
40 درصد پروندههای شکایت از پزشکان منجر به محکومیت میشود
معاون انتظامی سازمان نظام پزشکی کشور درباره رسیدگی به شکایات قصور پزشکی به «ایران» میگوید: اصولاً پروندهها به دو نوع مختلف رسیدگی میشوند. اگر پزشک یا دندانپزشک یا هر یک از اعضای سازمان نظام پزشکی مرتکب تخلف شوند، در صورت محرز شدن تخلف به توبیخ شفاهی، کتبی و محرومیت از طبابت محکوم میشوند. البته مطالبه دیه و عرش و صدمه بدنی یا روانی در دادگستری رسیدگی میشود و صلاحیت آن با قوه قضائیه است. در اینجا پزشک به پرداخت دیه و عرش محکوم میشود. همچنین در برخی موارد مجازاتی برای جنبه عمومی جرم در نظر گرفته میشود که تبدیل به پرداخت جریمه نقدی میشود. فراوانی شکایات پزشکی از یک ترند یا رویه بینالمللی تبعیت میکند. همه جای دنیا برخی رشتهها از جمله زنان و زایمان، جراحیهای عمومی، دندانپزشکی، ارتوپدی و بیهوشی با ریسک بالایی همراه هستند و چون حالت اورژانس همواره وجود دارد احتمال بروز صدمه نیز بیشتر است. این به مفهوم ناتوانی یا عدم مهارت پزشک نیست بلکه نوع کارش به این ترتیب است که در این رشتههایی که با جراحی و دستکاری درمانی یا تشخیص دقیقتری همراه است، تعداد بیشتری قصور نیز مشاهده میشود. در برخی رشتهها مانند روانپزشکی در ایران و همه جای دنیا تعداد قصور کمتر است چون دستکاری روی بیمار صورت نمیگیرد. دکتر محمدرضا خردمند در پاسخ به اینکه چه کسانی صلاحیت انجام جراحیهای زیبایی را دارند، میافزاید: برخی مواقع فوق تخصصهای جراحی پلاستیک همان متخصصین جراحی عمومی هستند که فوق تخصص میخوانند یا متخصص چشم پزشکی با گذراندن دوره فلوشیپ استرابیسم و اوکولوپلاستی برخی جراحیهای زیبایی را انجام میدهند. حدود صلاحیت انجام جراحیهای زیبایی به وسیله کمیسیون ملی صلاحیت پزشکی مشخص میشود. برای مثال گذاشتن پروتز در حیطه تخصص رشته پزشکان عمومی نیست ولی معمولاً تا منجربه عارضه نشود، کسی شکایت نمیکند. اما اگر عارضه ایجاد شود در تشدید مجازات مؤثر خواهد بود. به گفته او، سالانه 13 تا 16 هزار پرونده در سازمان نظام پزشکی مورد بررسی قرار میگیرد که 30 تا 40 درصدشان منجربه محکومیت میشود. بهطور کلی قصور در حوزه پزشکانی که با رشتههای ترمیمی و پلاستیکی سر و کار دارند به شکل ترند بینالمللی افزایش یافته است. دکتر خردمند در پاسخ به اینکه آیا آمار قصور پزشکی در ایام تعطیلات نوروزی افزایش پیدا میکند، میگوید: خیر. تعداد شکایات پزشکی در نوروز سال گذشته که اوج کرونا بود تقریباً به نصف رسیده بود چون مردم برای خدمات غیراورژانس مراجعه نمیکردند و ضمناً کمتر تمایل داشتند به اداره شکایات مراجعه کنند.
ضرورت مفهوم پردازی و طراحی مقیاس های سنجش ویژه جامعه ایران
چالشهای پیمایش ملی در مسیر دانش بومی
فاطمه جواهری
عضو هیأت علمی دانشگاه
یکی از نشانههای جامعه مدرن استفاده از اطلاعات علمی برای اداره کشور و نظم بخشیدن به آن است. دراین راستا، بهرهمندی از تصویری دقیق و روزآمد درباره افکار عمومی ضرورت پیدا میکند. پیمایش ملی یک نوع جامعهپژوهی است که هم قادر است نگرشها و گرایشهای مردم در زمان حال را گزارش کند و هم با وضعیت گذشته و آینده مرتبط باشد. زیرا این واقعیت که مردم امروز این چنین میاندیشند حاصل فعل و انفعالاتی است که طی سالهای قبل رخ داده است. افزون براین، پیمایشهایی که به شکل مداوم و دورهای تکرار میشوند روند تغییر ارزشها و اولویتهای مردم را آشکار میسازند. آگاهی از وضعیت گذشته و حال به پیشبینی وضعیتهای محتمل آتی کمک میکند؛ صرفنظر از آن که جهتیابیشان از نظر ما مطلوب باشد یا نباشد. پیمایشهای ملی دارای ارزش نمادین هم هستند. زیرا این پیام را به مردم منتقل میکنند که کارگزاران نظام سیاسی به داشتن کنش مدنی و مردم سالارانه و آگاهی از انتظارات و رجحانهای مردم بها می دهند. جامعه ایران از این سپهرگفتمانی تأثیر پذیرفته است. به این دلیل عمدتاً پس از اتمام جنگ و از آغاز دوره دولت سازندگی (دهه هفتاد) که جهتیابی معطوف به توسعه وپیشرفت در بین مسئولان جامعه بالا گرفت، پیمایشهای سراسری درکانون توجه قرارگرفتند و غیر از دولتهای نهم و دهم، دولتهای منتسب به جناحهای مختلف به اجرای آنها علاقه نشان دادند. هرچند که مدیران نهادهای دولتی به طور مکرر به سفارش پیمایش ملی مبادرت میورزند، اما در کاربست آنها با محدودیتهای زیادی مواجه هستند. برخی اندیشمندان این حوزه معتقدند رسالت اصلی پژوهش علمی همین اطلاعرسانی و ایجاد حساسیت فکری است. اما اگر بخواهیم عدم رابطه بین یافتههای علمی و کاربرد آن را ریشهیابی کنیم باید بگوییم دلیل اول به فرهنگ سیاسی مدیران ارشد دستگاههای دولتی، تفاوت مرجعیت فکری آنها با کارگزاران اجرایی و مجریان پیمایشهای ملی، بیاعتمادی به دادههای علمی، فشار برخی گروههای ذینفوذ و انواعی از ملاحظات سیاسی بازمیگردد. دلیل دیگر این است که به کاربستن یافتههای پژوهشی از جهت اداری نیازمند ظرفیت اجرای بالا است. برای مثال ممکن است پیمایشهای ملی گزارش دهند که سطح نارضایتی دربرخی مناطق کشور بهطور قابل ملاحظهای شدت پیدا کرده است. بدیهی است رسیدگی به این امر نیازمند عزم جدی برای اصلاح وضع موجود و مجموعهای از هماهنگیهای درون سازمانی و بین سازمانی در جهت کاهش اشکال مختلف نابرابری و بیعدالتی اجتماعی است تا درپرتو چنین اصلاحاتی به تدریج از میزان نارضایتی کاسته شود. اما ظرفیت اجرای دستگاههای دولتی به گونهای نیست که این قبیل اصلاحات ساختاری با سرعت و با سهولت تحقق پیدا کند.
مادامی که چنین پیشنیازهای فرهنگی و اجرایی مهیا نباشد دانش حاصل از پژوهشها وارد دستور کار نمیشوند بلکه از آنها فقط درحد آگاهی از وضعیت موجود و ایجاد حساسیت نسبت فکری بهرهبرداری میشود و نه بیشتر! در این صورت کارایی پژوهشهایی که برخی دستگاههای دولتی با هزینههای کلان انجام میدهند در یک سطح محدودی متوقف میشود، آنها بیشتر جنبه مناسکی پیدا میکنند و بعد نمایشی آنها بر جنبه کاربردیشان غالب میشود.
از سوی دیگر نگرش امنیتی برخی دستگاههای دولتی مانع از آن است که یافتهها و گزارش پیمایشهای ملی برای محققان و اندیشمندان اجتماعی قابل دستیابی باشد. این در حالی است که پیمایشهای ملی با بودجه دولتی انجام میشود و افراد متخصص باید بتوانند از دانش تولیدشده استفاده کنند. مقامات دولتی با دسترس پذیرکردن اطلاعات وگزارش پیمایشها میتوانند کمک کنند آنها از نهانخانه سازمانها بیرون بیایند و با متن جامعه پیوند پیدا کنند.
درباره پیمایشهای ملی نکات و ملاحظاتی وجود دارد؛ این ملاحظات در ادامه توضیح داده میشوند؛
- در درجه اول باید به این نکته اذعان داشت که پیمایشهای ملی که تاکنون انجام شده در شیوه طراحی، اجرا و تنظیم گزارش دچار نقصانها و ایراداتی هستند. انتظار میرود جامعه علمی به شناسایی و رفع این موارد بطور جدی اهتمام بورزد.
- باید این مهم را بهخاطر داشت که پیمایش ملی همه دانش کافی در مورد ارزشها و نگرشها و رفتار مردم را پوشش نمیدهد، به این دلیل ضروری است از منابع اطلاعاتی دیگر بویژه دادههای ثبتی نیز استفاده شود.
- بسیار مهم است که اطلاعات پیمایشها از طریق برگزاری نشستهای متعدد در سازمان سفارش دهنده، دانشگاهها، انجمنهای علمی و عرصه عمومی معرفی و نقد شود تا هم نواقص آنها آشکار شود و هم پیام آنها در سطح عمومی شنیده شود و به کانون بحث و گفتوگو و مداقه تبدیل شود.
- انجام تحلیلهای ثانویه متعدد بر پایه اطلاعات پیمایشهای ملی مبتنی بر اهداف و چارچوبهای تحلیلی مختلف و از طریق تقاطع دادن آنها با متغیرهای (مستقل و وابسته) متفاوت به مثابه یک نوع فرآوری دادههای خام میباشد و قابلیت شناختی ومعرفتی آنها را بارور میسازد.
- به جای تأکید بر پیمایشهای پهندامن و همه چیز خواه که مشتمل برپرسشنامههای طولانی با متجاوز از 300 سؤال است و این امر دقت و اعتبارشان را خدشه دار میسازد بهتراست انجام پیمایشهای خاص با موضوعهای ویژه مدنظرقرارگیرد. پیمایشهایی که مسألهمحور باشند، جمعیت تحقیق شان یک گروه یا قشر مشخص باشد، تعداد سؤالهای شان کمتر و میزان دقت شان در سنجش بیشتر باشد.
- با توجه به اینکه مناطق مختلف کشور دارای مسائل و اقتضائات خاص خود هستند ضروری است پیمایشهایی متناسب با میراث فرهنگی و اقلیمی همان مناطق طراحی شود تا دیدگاه مردم در مورد مسائل محلی شان با وضوح وجزئیات بیشتر سنجیده شود.
- درحال حاضر پیمایشهای ملی سخت در حصار «ملی» محصور هستند و هیچ نوع رابطهای با پیمایشهای انجام شده در کشورهای دیگر یا همکاری با سازمانهای پژوهشی آنها ندارند. دراین شرایط حداقل انتظار این است که محققان حوزه علوم اجتماعی یافتههای پیمایشهای ملی ایران را با نمونههای برون مرزی آن خواه درسطح منطقهای و خواه در سطح فراملی تطبیق دهند. تشابه و تفاوت نسبت ما با وضعیت کشورهای دیگر مولد بصیرت عمیقتری خواهدشد.
- پیمایشهای ملی در برخی زمینهها اطلاعات انبوه و متراکم شدهای را فراهم آوردهاند که بر آن بنیان میتوان به مفهومپردازی و طراحی مقیاسهای سنجش ویژه جامعه ایران پرداخت. برای مثال یافتههایی که در مقاطع زمانی مختلف درباره دینداری گردآمده به مفهوم پردازی و ساختن سنجههای متناسب با جامعه ایران کمک میکند. این قبیل اقدامات به کاربردی کردن دانش و بومیسازی آن منجرخواهد شد.
- به رغم برخی محدودیتها که پیمایشهای ملی دارند اما هنوز منبع خوبی برای اطلاع پیداکردن از نگرشها و گرایشهای مردم هستند. شایسته است اساتید، دانشجویان و پژوهشگران در تحلیلهای خود ازاین منبع اطلاعاتی به شیوهای فعالانهتر بهره بگیرند.
عضو هیأت علمی دانشگاه
یکی از نشانههای جامعه مدرن استفاده از اطلاعات علمی برای اداره کشور و نظم بخشیدن به آن است. دراین راستا، بهرهمندی از تصویری دقیق و روزآمد درباره افکار عمومی ضرورت پیدا میکند. پیمایش ملی یک نوع جامعهپژوهی است که هم قادر است نگرشها و گرایشهای مردم در زمان حال را گزارش کند و هم با وضعیت گذشته و آینده مرتبط باشد. زیرا این واقعیت که مردم امروز این چنین میاندیشند حاصل فعل و انفعالاتی است که طی سالهای قبل رخ داده است. افزون براین، پیمایشهایی که به شکل مداوم و دورهای تکرار میشوند روند تغییر ارزشها و اولویتهای مردم را آشکار میسازند. آگاهی از وضعیت گذشته و حال به پیشبینی وضعیتهای محتمل آتی کمک میکند؛ صرفنظر از آن که جهتیابیشان از نظر ما مطلوب باشد یا نباشد. پیمایشهای ملی دارای ارزش نمادین هم هستند. زیرا این پیام را به مردم منتقل میکنند که کارگزاران نظام سیاسی به داشتن کنش مدنی و مردم سالارانه و آگاهی از انتظارات و رجحانهای مردم بها می دهند. جامعه ایران از این سپهرگفتمانی تأثیر پذیرفته است. به این دلیل عمدتاً پس از اتمام جنگ و از آغاز دوره دولت سازندگی (دهه هفتاد) که جهتیابی معطوف به توسعه وپیشرفت در بین مسئولان جامعه بالا گرفت، پیمایشهای سراسری درکانون توجه قرارگرفتند و غیر از دولتهای نهم و دهم، دولتهای منتسب به جناحهای مختلف به اجرای آنها علاقه نشان دادند. هرچند که مدیران نهادهای دولتی به طور مکرر به سفارش پیمایش ملی مبادرت میورزند، اما در کاربست آنها با محدودیتهای زیادی مواجه هستند. برخی اندیشمندان این حوزه معتقدند رسالت اصلی پژوهش علمی همین اطلاعرسانی و ایجاد حساسیت فکری است. اما اگر بخواهیم عدم رابطه بین یافتههای علمی و کاربرد آن را ریشهیابی کنیم باید بگوییم دلیل اول به فرهنگ سیاسی مدیران ارشد دستگاههای دولتی، تفاوت مرجعیت فکری آنها با کارگزاران اجرایی و مجریان پیمایشهای ملی، بیاعتمادی به دادههای علمی، فشار برخی گروههای ذینفوذ و انواعی از ملاحظات سیاسی بازمیگردد. دلیل دیگر این است که به کاربستن یافتههای پژوهشی از جهت اداری نیازمند ظرفیت اجرای بالا است. برای مثال ممکن است پیمایشهای ملی گزارش دهند که سطح نارضایتی دربرخی مناطق کشور بهطور قابل ملاحظهای شدت پیدا کرده است. بدیهی است رسیدگی به این امر نیازمند عزم جدی برای اصلاح وضع موجود و مجموعهای از هماهنگیهای درون سازمانی و بین سازمانی در جهت کاهش اشکال مختلف نابرابری و بیعدالتی اجتماعی است تا درپرتو چنین اصلاحاتی به تدریج از میزان نارضایتی کاسته شود. اما ظرفیت اجرای دستگاههای دولتی به گونهای نیست که این قبیل اصلاحات ساختاری با سرعت و با سهولت تحقق پیدا کند.
مادامی که چنین پیشنیازهای فرهنگی و اجرایی مهیا نباشد دانش حاصل از پژوهشها وارد دستور کار نمیشوند بلکه از آنها فقط درحد آگاهی از وضعیت موجود و ایجاد حساسیت نسبت فکری بهرهبرداری میشود و نه بیشتر! در این صورت کارایی پژوهشهایی که برخی دستگاههای دولتی با هزینههای کلان انجام میدهند در یک سطح محدودی متوقف میشود، آنها بیشتر جنبه مناسکی پیدا میکنند و بعد نمایشی آنها بر جنبه کاربردیشان غالب میشود.
از سوی دیگر نگرش امنیتی برخی دستگاههای دولتی مانع از آن است که یافتهها و گزارش پیمایشهای ملی برای محققان و اندیشمندان اجتماعی قابل دستیابی باشد. این در حالی است که پیمایشهای ملی با بودجه دولتی انجام میشود و افراد متخصص باید بتوانند از دانش تولیدشده استفاده کنند. مقامات دولتی با دسترس پذیرکردن اطلاعات وگزارش پیمایشها میتوانند کمک کنند آنها از نهانخانه سازمانها بیرون بیایند و با متن جامعه پیوند پیدا کنند.
درباره پیمایشهای ملی نکات و ملاحظاتی وجود دارد؛ این ملاحظات در ادامه توضیح داده میشوند؛
- در درجه اول باید به این نکته اذعان داشت که پیمایشهای ملی که تاکنون انجام شده در شیوه طراحی، اجرا و تنظیم گزارش دچار نقصانها و ایراداتی هستند. انتظار میرود جامعه علمی به شناسایی و رفع این موارد بطور جدی اهتمام بورزد.
- باید این مهم را بهخاطر داشت که پیمایش ملی همه دانش کافی در مورد ارزشها و نگرشها و رفتار مردم را پوشش نمیدهد، به این دلیل ضروری است از منابع اطلاعاتی دیگر بویژه دادههای ثبتی نیز استفاده شود.
- بسیار مهم است که اطلاعات پیمایشها از طریق برگزاری نشستهای متعدد در سازمان سفارش دهنده، دانشگاهها، انجمنهای علمی و عرصه عمومی معرفی و نقد شود تا هم نواقص آنها آشکار شود و هم پیام آنها در سطح عمومی شنیده شود و به کانون بحث و گفتوگو و مداقه تبدیل شود.
- انجام تحلیلهای ثانویه متعدد بر پایه اطلاعات پیمایشهای ملی مبتنی بر اهداف و چارچوبهای تحلیلی مختلف و از طریق تقاطع دادن آنها با متغیرهای (مستقل و وابسته) متفاوت به مثابه یک نوع فرآوری دادههای خام میباشد و قابلیت شناختی ومعرفتی آنها را بارور میسازد.
- به جای تأکید بر پیمایشهای پهندامن و همه چیز خواه که مشتمل برپرسشنامههای طولانی با متجاوز از 300 سؤال است و این امر دقت و اعتبارشان را خدشه دار میسازد بهتراست انجام پیمایشهای خاص با موضوعهای ویژه مدنظرقرارگیرد. پیمایشهایی که مسألهمحور باشند، جمعیت تحقیق شان یک گروه یا قشر مشخص باشد، تعداد سؤالهای شان کمتر و میزان دقت شان در سنجش بیشتر باشد.
- با توجه به اینکه مناطق مختلف کشور دارای مسائل و اقتضائات خاص خود هستند ضروری است پیمایشهایی متناسب با میراث فرهنگی و اقلیمی همان مناطق طراحی شود تا دیدگاه مردم در مورد مسائل محلی شان با وضوح وجزئیات بیشتر سنجیده شود.
- درحال حاضر پیمایشهای ملی سخت در حصار «ملی» محصور هستند و هیچ نوع رابطهای با پیمایشهای انجام شده در کشورهای دیگر یا همکاری با سازمانهای پژوهشی آنها ندارند. دراین شرایط حداقل انتظار این است که محققان حوزه علوم اجتماعی یافتههای پیمایشهای ملی ایران را با نمونههای برون مرزی آن خواه درسطح منطقهای و خواه در سطح فراملی تطبیق دهند. تشابه و تفاوت نسبت ما با وضعیت کشورهای دیگر مولد بصیرت عمیقتری خواهدشد.
- پیمایشهای ملی در برخی زمینهها اطلاعات انبوه و متراکم شدهای را فراهم آوردهاند که بر آن بنیان میتوان به مفهومپردازی و طراحی مقیاسهای سنجش ویژه جامعه ایران پرداخت. برای مثال یافتههایی که در مقاطع زمانی مختلف درباره دینداری گردآمده به مفهوم پردازی و ساختن سنجههای متناسب با جامعه ایران کمک میکند. این قبیل اقدامات به کاربردی کردن دانش و بومیسازی آن منجرخواهد شد.
- به رغم برخی محدودیتها که پیمایشهای ملی دارند اما هنوز منبع خوبی برای اطلاع پیداکردن از نگرشها و گرایشهای مردم هستند. شایسته است اساتید، دانشجویان و پژوهشگران در تحلیلهای خود ازاین منبع اطلاعاتی به شیوهای فعالانهتر بهره بگیرند.
«ایران» از تأمین میوه شب عید گزارش میدهد
خرید 60 هزار تن میوه برای بازار شب عید
گروه اقتصادی / یکی از میوههایی که هر سال از سوی ستاد تنظیم بازار برای بازار شب عید در سراسر کشور تأمین و یا ذخیرهسازی میشود سیب و پرتقال است و استانهایی که در این زمینه تولیدکننده نیستند در ایام پایانی سال تمهیدات لازم برای تأمین میوه را انجام میدهند. وظیفه تأمین میوه برای شب عید را وزارت جهاد کشاورزی به سازمان تعاون روستایی سپرده است به طوری که اسماعیل قادریفر مدیرعامل در این باره میگوید: این سازمان سیب و پرتقال به میزان کافی ذخیره کرده است. سازمان تعاون روستایی برای کنترل میوه شب عید محصولاتی نظیر پرتقال از نوع تامسون و والنسیا و سیب از نوع زرد و سرخ را با قیمت مصوب خریداری و در سردخانههای مختلف نگهداری کرده تا شب عید در بازار توزیع کرده و در اختیار مردم قرار دهد. جاوید عربشاهی، معاون سازمان مرکزی تعاون روستایی نیز در این خصوص به «ایران» گفت: این سازمان تاکنون 61 هزار تن میوه برای ذخیره شب عید خریداری کرده است. این در حالی است که مجلس شورای اسلامی برای کنترل و ایجاد ثبات در قیمت میوه در بازار پایان سال، سازمان تعاون روستایی را مقرر کرده است که ۵۰ هزار تن پرتقال که شامل ۳۰ هزار تن تامسون، ۲۰ هزار تن والنسیا و ۱۰۰ هزار تن سیب زرد و سرخ بهصورت مساوی از هرکدام ۵۰ هزار تن خریداری و برای شب عید ذخیره کند. سازمان مرکزی تعاون روستایی قرار است عرضه میوه شب عید را با ۲۵ درصد زیر قیمت بازارآزاد از 20 اسفندماه تا 15 فروردین سال آینده انجام دهد؛ از طرف دیگر امسال برای نخستین بار توزیع میوه بهصورت هوشمند در تهران و کلانشهرها از طریق سامانه بازرگام در حال انجام است تا به این واسطه قیمت میوه و سایر کالاهای اساسی با قیمت مناسب و حذف واسطهگران به دست خانوارها برسد. نظام توزیع با همکاری اتحادیه میوه و ترهبار و سازمان میادین میوه و ترهبار برای جلوگیری از افزایش قیمت میوه متولی تأمین آن در شب عید شدند و هیچ کمبودی برای تأمین آن وجود ندارد. ایوب فصاحت، مدیرعامل سازمان میادین میوه و ترهبار شهرداری تهران گفت: امسال موضوع کمبود میوه شب عید را در شهر تهران نخواهیم داشت و از همه ظرفیتهای خود برای بهتر شدن روند کار استفاده خواهیم کرد تا با مشکل مواجه نشویم.
نیازی به واردات میوه نداریم
اسدالله کارگر رئیس اتحادیه صنف میوه و سبزی و ترهبار تهران درباره وضعیت بازار شب عید به «ایران » گفت: اتحادیه میوه بهعنوان نماینده بخش خصوصی اقدام به عرضه خواهد کرد و وظیفه بازرسی در میادین را نیز انجام خواهد داد. کارگر با اشاره به اینکه امسال افزایش قیمت غیرمنطقی را برای میوه در شب عید نخواهیم داشت، افزود: با تمهیدات درنظر گرفته شده هیچ کمبودی در بازار میوه نداریم و بازار از محصول اشباع شده است. وی افزود: اتحادیه و بخش خصوصی برای عرضه میوه شب عید هیچ مشکلی ندارد و با فراوانی میوه در این ایام روبهرو خواهیم بود و به مردم این اطمینان را میدهیم که هیچ مشکلی در خصوص تأمین نداشته باشیم و گرانی بر این بازار حاکم نشود. این مقام صنفی با اشاره به اینکه ستاد تنظیم بازار با اتحادیه میوه و ترهبار جلساتی را برای جلوگیری از کمبود میوه برگزار کرده است، افزود: بخش خصوصی با تمهیداتی که برای تأمین میوه اندیشیده است، ثبات را به بازار میوه آورده است. رئیس اتحادیه صنف میوه و سبزی و ترهبار تهران درباره نیاز بازار به واردات میوه در شب عید گفت: ما هیچ نیازی به واردات میوه در هیچ کدام از اقلام نداریم. کارگر تصریح کرد: در سالهای گذشته بعضاً با بررسیهایی که انجام میگرفت پیشبینی کمبود میوه در بعضی از اقلام وجود داشت اما امسال اصلاً چنین کمبودی را در بازار نخواهیم داشت. وی با اشاره به تفاوت قیمت میوه در میادین با خردهفروشیها گفت: طبق سود درنظر گرفته شده 35 درصد برای افزایش قیمت خردهفروشیها مصوب شده است.
نیازی به واردات میوه نداریم
اسدالله کارگر رئیس اتحادیه صنف میوه و سبزی و ترهبار تهران درباره وضعیت بازار شب عید به «ایران » گفت: اتحادیه میوه بهعنوان نماینده بخش خصوصی اقدام به عرضه خواهد کرد و وظیفه بازرسی در میادین را نیز انجام خواهد داد. کارگر با اشاره به اینکه امسال افزایش قیمت غیرمنطقی را برای میوه در شب عید نخواهیم داشت، افزود: با تمهیدات درنظر گرفته شده هیچ کمبودی در بازار میوه نداریم و بازار از محصول اشباع شده است. وی افزود: اتحادیه و بخش خصوصی برای عرضه میوه شب عید هیچ مشکلی ندارد و با فراوانی میوه در این ایام روبهرو خواهیم بود و به مردم این اطمینان را میدهیم که هیچ مشکلی در خصوص تأمین نداشته باشیم و گرانی بر این بازار حاکم نشود. این مقام صنفی با اشاره به اینکه ستاد تنظیم بازار با اتحادیه میوه و ترهبار جلساتی را برای جلوگیری از کمبود میوه برگزار کرده است، افزود: بخش خصوصی با تمهیداتی که برای تأمین میوه اندیشیده است، ثبات را به بازار میوه آورده است. رئیس اتحادیه صنف میوه و سبزی و ترهبار تهران درباره نیاز بازار به واردات میوه در شب عید گفت: ما هیچ نیازی به واردات میوه در هیچ کدام از اقلام نداریم. کارگر تصریح کرد: در سالهای گذشته بعضاً با بررسیهایی که انجام میگرفت پیشبینی کمبود میوه در بعضی از اقلام وجود داشت اما امسال اصلاً چنین کمبودی را در بازار نخواهیم داشت. وی با اشاره به تفاوت قیمت میوه در میادین با خردهفروشیها گفت: طبق سود درنظر گرفته شده 35 درصد برای افزایش قیمت خردهفروشیها مصوب شده است.
سریالهای نوروزی تلویزیون در یک نگاه تاریخچهای - تحلیلی
بهار در قاب شیشهای
مازیار معاونی
منتقد
از اواخر دهه 40 خورشیدی که اولین گیرندههای تلویزیونی به درون منازل ایرانیان پا گذاشتند تا امروز که بیش از نیم قرن از آن سالها میگذرد مناسبت «نوروز» به عنوان مهمترین مناسبت ملی کشور همیشه جایگاهی ویژه و قابل اعتنا را در میان برنامههای تلویزیونی به خود اختصاص داده است. تولید ویژه برنامههای سال تحویل که در سالهای دور از واژه «شب عید» برای نامیدن آنها استفاده میشده در کنار برنامههای ترکیبی مختص ایام نوروز و از همه اینها مهمتر سریالهای نمایشی نوروزی، دغدغه همیشگی برنامهسازان تلویزیون برای بازه زمانی دو هفتهای بوده است که آنها را از ماهها پیش به برنامهریزی و تکاپو وا میداشت.
محبوبیت بیشتر مدیوم سریال در مقایسه با دیگر برنامههای تلویزیونی و موقعیت خاص نوروز از نظر حجم مخاطب مشتاق و پیگیر سریالهای نوروزی، در طول دهههای گذشته رقابت سختی را میان مجموعهسازان تلویزیونی برقرار میکرد، رقابتی که اگرچه در طول 12-10 سال اخیر به دشواری و حساسیت برانگیزی سالهای دور نیست و رقبایی همچون شبکههای فارسی زبان آن سوی آبی، شبکه نمایش خانگی و شبکههای اجتماعی آن انحصار تلویزیون و ویژه برنامههایش را کاملاً تحتالشعاع قرار دادهاند اما هنوز هم در اندازهای هست که کنجکاوی برانگیز و در صدر اخبار مورد توجه علاقهمندانش باشد.
اولویت با سریال طنز
تلویزیون از همان سالهای دور متناسب با حال و هوای بهار و فرارسیدن نوروز، سریالهای نمایشی خود را تماماً یا با اولویت قابل ملاحظه به مجموعههای طنز (کمدی) اختصاص میداد، حتی در مقطع زمانی پیش از انقلاب که هنوز تولید سریال به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای برنامههای ویژه عید تثبیت نشده بود، تلویزیون با ساخت نسخه نوروزی مجموعههای روتین خود به استقبال عید میرفت و در همان سالهای ابتدایی وقوع انقلاب که تغییر و تحولات ناشی از التهابات آن زمان هنوز مجالی برای ثبات در برنامهسازی نداده بود، آثار نمایشی جمع و جوری به مناسبت نوروز تهیه میشدند که از آن میان میتوان به دو برنامه «نوروز پیروز» و «شاد باشید» هر دو مربوط به اولین نوروز پس از انقلاب یعنی عید سال 58 اشاره کرد. «نوروز پیروز» در قالب آیتمهای نمایشی کوتاه تلویزیونی ساخته شده بود که هنرمند و برنامهساز پیشکسوت تلویزیون یعنی «مهتاج نجومی» کارگردانی تلویزیونی آن را برعهده داشت و «شاد باشید» هم برنامهای ترکیبی بوده که افزون بر بخشهای متفاوت ویژه عید، آیتمهای نمایشی موسوم به «سیاه بازی» را هم در ترکیب خود داشته است.
ساخت سریالهای طنز ویژه نوروز به سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب محدود نماند و تلویزیون برای متجاوز از ربع قرن حاضر نشد برای کنداکتور نوروزی خود گونه نمایشی دیگری را بیازماید. در این بازه زمانی طولانی سریالهایی نظیر «مخمصه» به کارگردانی فرهاد مجدآبادی (نوروز 1362)، مجموعه طنز سیاسی «صدام در دام»، «اُغر به خیر» ساخته مجید بهشتی، سریال «گالشهای مادر بزرگ» ساخته زنده یاد بهمن زرینپور (1368) و «ازدواج پرماجرا» به کارگردانی زنده یاد منوچهر پوراحمد (1369) از جمله شناختهشدهترین مجموعههای طنز نوروزی دهه 60 هستند که غالباً مایههایی ملودرام و اجتماعی داشتند. دو مجموعه آخر یعنی «گالشهای مادربزرگ» و «ازدواج پرماجرا» که در نخستین نوروزهای پس از اتمام جنگ و تغییر شرایط ملتهب کشور ساخته شدند و بی تردید در پس روند ساخت آنها هم روحیه بهتر و پرنشاطتر و هم امکانات فنی و بودجه بیشتری در اختیار بوده سر و شکلی حرفهایتر داشتند و در حافظه نمایشی بینندگان سالهای دور تلویزیون ماندگاری بیشتری دارند.
همان گونه که اشاره شد تلویزیون تا نیمه دهه 80 از رویکرد ساخت سریال نوروزی خارج از گونه طنز عدول نکرد، اصولاً در آن مقاطع زمانی که پیشرفتهای رسانهای و میزان ارتباط با دنیای نمایش خارج از مرزهای جغرافیایی چندان زیاد نبود، نوعی قانون نانوشته غیرقابل انعطاف درخصوص ساخت برنامههای مناسبتی در نگاه کلی و سریالهای نمایشی در رویکردی جزئیتر حاکم بود که تخطی از حدود و ثغور آن به آسانی امکانپذیر نبود، منطبق بر چنین نگاه محدود و تنگ نظرانهای که برای ماه مبارک رمضان، تنها به آثاری در اتمسفر سوگواری و پندآموز مجوز میداد و کنداکتور نوروزی را صرفاً برای مجموعههای طنزآمیز مناسب میدید بینندگان تلویزیون ایران برای یک دوره زمانی طولانی از امکان لذت بردن از گونههای نمایشی دیگر در مناسبت نوروز بیبهره بودند. البته سویه دیگر قضیه که تا اندازهای قصور تلویزیون در این زمینه را توجیه میکند، این بود که تا پیش از پاییز 77 که مهران مدیری با ساخت جُنگ طنز شبانه «77» سببساز تولید انبوه آثار طنز تلویزیونی شد در بازه 12 ماهه سال تعداد سریالهای طنز بسیار محدود بود و همین کمبود، اشتیاق بینندگان تلویزیونی برای مجموعههای طنز نوروزی را تشدید میکرد. در طول دهه 70 سریالهای طنز نوروزی بسیاری روی شبکههای مختلف سیما رفتند که از شاخصترینشان میتوان به آثاری همچون «میهمان» (1370) و «تعطیلات نوروزی» (1371) هر دو به کارگردانی خسرو ملکان، «نوروز 72» ساخته مشترک داریوش کاردان، علی عمرانی و مهرداد خسروی (1372)، نسخه نوروزی «جُنگ 77» و «ورثه آقای نیکبخت» ساخته مرضیه برومند (1379) اشاره کرد.
ساختار شکنی در سریال سازی
در نوروز سال 81 که ایام نوروز با ماه محرم مقارن شده بود، تلویزیون برای اولین بار و البته به اجبار رعایت فضای سوگواری محرم، سریال «شب دهم» را از طریق شبکه اول سیما روی آنتن فرستاد، سریالی خوش ساخت که در ارتقای جایگاه حسن فتحی به عنوان یک مجموعهساز حرفهای و خوش ذوق تأثیر به سزایی گذاشت و هم از سوی عامه مخاطبین و هم از منظر اهل فن بسیار قدر دید، با این همه چنین تجربه متفاوتی باز هم آنچنان که باید و شاید روی تصمیمگیران ارشد نمایشی تلویزیون مؤثر نبود و درب سریالهای نوروزی تا چهار سال بعد یعنی نوروز سال 85 همچنان بر همان پاشنه طنز میچرخید. در این فاصله سریالهای طنز دیگری همچون خوشرکاب (1382)، خوشغیرت و جایزه بزرگ (هر دو نوروز 1384) در جدول نوروزی تلویزیون روی آنتن رفتند.
در نوروز 1385 احتمالاً بر اثر آماده نبودن یک کار طنز دیگر و نه بر اساس برنامهریزی و سیاستگذاری طولانی مدت، مجموعه «وفا» در شبهای عید پخش شد و طرفداران بسیاری برای خود دست و پا کرد. مجموعهای به کارگردانی محمدحسین لطیفی که در آن سالها یکی از برگهای برنده سریالسازی تلویزیونی بود و تلویزیون برای ساخت یک مجموعه پرخرج که بخش مهمی از داستانش در فضای لبنان اتفاق میافتاد، به او اعتماد کرده بود، مجموعهای در مایههای سیاسی/ جنایی و در بستر مضمونی درگیریهای امنیتی ایران و رژیم صهیونیستی که به لحاظ کیفی مجموعهای حرفهای و قابل دفاع بود و بار دیگر ثابت کرد که برای سرگرم کردن مخاطبین تلویزیون در شبهای عید تنها نباید از نردبان طنز بالا رفت و میتوان گزینههای متنوع دیگری را هم آزمود هر چند که این تجربه متفاوت هم نتوانست به تغییر رویکرد مدیران تلویزیون نسبت به مقوله مهم سریالهای نوروزی بینجامد و تا پایان دهه 80 سریالهای طنز ریز و درشت دیگری که چندان هم خاطرهساز نبودند، در ایام نوروز روی آنتن رفتند.
ساخت سریالهای طنز دنبالهدار
دهه 90 اما دهه تولید سریالهای طنز دنبالهدار نوروزی بود، اتفاقی که از نوروز سال 90 و با پخش فصل اول مجموعه موفق «پایتخت» کلید خورد و تا به امروز هم ادامه داشته است. سیروس مقدم که از مجموعههای نازل و کارتونی نیمه دوم دهه 70 نظیر «به سوی افتخار» و«روزهای زندگی» و... یواش یواش از منظر کیفی پیشرفت کرده بود، در این سال بر اساس متن درخشانی از محسن تنابنده و با بازی خود او در یکی از نقشهای اصلی کار، داستانی را در فضای بکرتر استان مازندران و دور از فضاهای تکراری تهران و مناسبات کلیشهشدهاش روایت کرد که به مذاق درصد قابل توجهی از بینندگان تلویزیون خوش آمد و در طول دههای که سپری شد با اُفت و خیزهایی قابل قبول و قابل اغماض ادامه یافت. «پایتخت» و پرسوناژهای دوستداشتنیاش به چهرههای محبوب بسیاری تبدیل شده و تکهکلامهایشان در دل مناسبات کلامی مردم کوچه و بازار تکرار شد. اتفاقی که هر چند اتفاق خوب و خجستهای بود و بینندگان تلویزیونی را برای تماشای دستکم یک مجموعه طنز مقبول امیدوار نگاهمی داشت اما از سوی دیگر باز هم همان باور نادرست دستاندرکاران ارشد نمایشی سیما را تشدید کرد، اینکه برای کنداکتور عید باید و باید به دنبال ساخت آثار طنز بود و آثار متعلق به گونههای دیگر تنها زمانی مجال ابراز وجود پیدا میکنند که نوروز با مناسبتهای دیگری همچون ماه محرم و یا ماه رمضان مقارن شده باشد.این فرضیه غلط و مخاطبزدایی بود که سریالهایی همچون «پایتخت» و بعدها «نون خ» ناخواسته بر طبل آن کوبیدند.
اما ساخت این دو سریال دنبالهدار که تاکنون به تولید شش فصل از سریال «پایتخت» و سه فصل از مجموعه «نون خ» انجامیده است، یک مزیت غیرقابل انکار هم داشت و به حکومت یک باور نادرست در اذهان بسیاری از اقوام ایرانی پایان داد، امتیازی که البته بیشتر باید به حساب سازندگان سریال چند فصلی «پایتخت» و مدیران وقت شبکه اول سیما و در جایگاهی بالاتر مدیران ارشد سیما نوشته شود چرا که مقاومت منطقمدارانه و مبتنی بر دیالوگ آنها در هجمه برخی از اعتراضات استانی و محلی به پخش سریال «پایتخت» بود که سبب شد یکی از پیشفرضهای نادرست فرهنگی کشور تا اندازههای زیادی حساسیتزدایی شود. مطمئناً خوانندگانی که اخبار هنری را پیگیری میکنند به خاطر دارند که با آغاز پخش سریال «پایتخت» در نوروز 90 دوباره عدهای در این بینش متعصبانه دمیدند که عدهای در مرکز در حال توهین به فرهنگ محلی و به سخره گرفتن آن هستند اما با پاسخهای مصلحت جویانه سیما و البته آبی که توسط مصلحتاندیشان محلی بر آن آتش ریخته شد، تقریباً برای همیشه این تصور غلط از بین رفت که گذاشتن لهجه و گویش محلی در دهان بازیگران و استفاده آنها از ضربالمثلهای محلی را نباید توهین و بی احترامی به فرهنگ آن منطقه توصیف کرد بلکه به عکس میتوان به عنوان راهکاری برای آشنایی اقوام مختلف ایرانی با یکدیگر میتوان از آن بهره گرفت. بعد از حساسیتزدایی از این سریال بود که سعید آقاخانی هم سریال چند فصلی «نون خ» را در محیط کردستان و فرهنگ قومیت کُرد به تصویر کشید و البته دیگر اعتراضی شنیده نشد دالّ بر اینکه شوخیهای کلامی کاراکترها و حتی رنگ آمیزی شخصیتی کاراکترهایی با رفتارهای طنزآمیز و خندهآور به عنوان بی احترامی به فرهنگ دو استان کُردنشین کرمانشاه و کردستان تعبیر شود.
باری، قطار ساخت سریالهای نوروزی به عنوان مهمترین مناسبت ملی کشور همچنان به پیش میرود و هر چند که سر برآوردن رقبای تازه نفستری همچون تولیدات گسترده شبکه نمایش خانگی و البته سریالهای چند فصلی بینالمللی تا اندازههای بسیاری درصد اقبال به سریالهای تلویزیونی از جمله مجموعههای نوروزی را کاهش داده است اما هچنان نوروز ارج و قرب و جایگاه خاص و بی بدیل خودش را دارد و همچنان ساخت آثار خوب و متفاوت و فکر شده میتواند مخاطبان بسیاری را در تعطیلات نوروزی پای گیرندههای تلویزیونی بنشاند، امید که چنین تدابیری مّد نظر گردانندگان تنها رسانه مجاز تلویزیونی کشور قرار بگیرد و لااقل در اسفند ماههای سالهای آتی مثل امسال اخبار سریالهای نوروزی آکنده از اخبار تولید مجموعههای طنز نباشد.
منتقد
از اواخر دهه 40 خورشیدی که اولین گیرندههای تلویزیونی به درون منازل ایرانیان پا گذاشتند تا امروز که بیش از نیم قرن از آن سالها میگذرد مناسبت «نوروز» به عنوان مهمترین مناسبت ملی کشور همیشه جایگاهی ویژه و قابل اعتنا را در میان برنامههای تلویزیونی به خود اختصاص داده است. تولید ویژه برنامههای سال تحویل که در سالهای دور از واژه «شب عید» برای نامیدن آنها استفاده میشده در کنار برنامههای ترکیبی مختص ایام نوروز و از همه اینها مهمتر سریالهای نمایشی نوروزی، دغدغه همیشگی برنامهسازان تلویزیون برای بازه زمانی دو هفتهای بوده است که آنها را از ماهها پیش به برنامهریزی و تکاپو وا میداشت.
محبوبیت بیشتر مدیوم سریال در مقایسه با دیگر برنامههای تلویزیونی و موقعیت خاص نوروز از نظر حجم مخاطب مشتاق و پیگیر سریالهای نوروزی، در طول دهههای گذشته رقابت سختی را میان مجموعهسازان تلویزیونی برقرار میکرد، رقابتی که اگرچه در طول 12-10 سال اخیر به دشواری و حساسیت برانگیزی سالهای دور نیست و رقبایی همچون شبکههای فارسی زبان آن سوی آبی، شبکه نمایش خانگی و شبکههای اجتماعی آن انحصار تلویزیون و ویژه برنامههایش را کاملاً تحتالشعاع قرار دادهاند اما هنوز هم در اندازهای هست که کنجکاوی برانگیز و در صدر اخبار مورد توجه علاقهمندانش باشد.
اولویت با سریال طنز
تلویزیون از همان سالهای دور متناسب با حال و هوای بهار و فرارسیدن نوروز، سریالهای نمایشی خود را تماماً یا با اولویت قابل ملاحظه به مجموعههای طنز (کمدی) اختصاص میداد، حتی در مقطع زمانی پیش از انقلاب که هنوز تولید سریال به عنوان یکی از مهمترین اولویتهای برنامههای ویژه عید تثبیت نشده بود، تلویزیون با ساخت نسخه نوروزی مجموعههای روتین خود به استقبال عید میرفت و در همان سالهای ابتدایی وقوع انقلاب که تغییر و تحولات ناشی از التهابات آن زمان هنوز مجالی برای ثبات در برنامهسازی نداده بود، آثار نمایشی جمع و جوری به مناسبت نوروز تهیه میشدند که از آن میان میتوان به دو برنامه «نوروز پیروز» و «شاد باشید» هر دو مربوط به اولین نوروز پس از انقلاب یعنی عید سال 58 اشاره کرد. «نوروز پیروز» در قالب آیتمهای نمایشی کوتاه تلویزیونی ساخته شده بود که هنرمند و برنامهساز پیشکسوت تلویزیون یعنی «مهتاج نجومی» کارگردانی تلویزیونی آن را برعهده داشت و «شاد باشید» هم برنامهای ترکیبی بوده که افزون بر بخشهای متفاوت ویژه عید، آیتمهای نمایشی موسوم به «سیاه بازی» را هم در ترکیب خود داشته است.
ساخت سریالهای طنز ویژه نوروز به سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب محدود نماند و تلویزیون برای متجاوز از ربع قرن حاضر نشد برای کنداکتور نوروزی خود گونه نمایشی دیگری را بیازماید. در این بازه زمانی طولانی سریالهایی نظیر «مخمصه» به کارگردانی فرهاد مجدآبادی (نوروز 1362)، مجموعه طنز سیاسی «صدام در دام»، «اُغر به خیر» ساخته مجید بهشتی، سریال «گالشهای مادر بزرگ» ساخته زنده یاد بهمن زرینپور (1368) و «ازدواج پرماجرا» به کارگردانی زنده یاد منوچهر پوراحمد (1369) از جمله شناختهشدهترین مجموعههای طنز نوروزی دهه 60 هستند که غالباً مایههایی ملودرام و اجتماعی داشتند. دو مجموعه آخر یعنی «گالشهای مادربزرگ» و «ازدواج پرماجرا» که در نخستین نوروزهای پس از اتمام جنگ و تغییر شرایط ملتهب کشور ساخته شدند و بی تردید در پس روند ساخت آنها هم روحیه بهتر و پرنشاطتر و هم امکانات فنی و بودجه بیشتری در اختیار بوده سر و شکلی حرفهایتر داشتند و در حافظه نمایشی بینندگان سالهای دور تلویزیون ماندگاری بیشتری دارند.
همان گونه که اشاره شد تلویزیون تا نیمه دهه 80 از رویکرد ساخت سریال نوروزی خارج از گونه طنز عدول نکرد، اصولاً در آن مقاطع زمانی که پیشرفتهای رسانهای و میزان ارتباط با دنیای نمایش خارج از مرزهای جغرافیایی چندان زیاد نبود، نوعی قانون نانوشته غیرقابل انعطاف درخصوص ساخت برنامههای مناسبتی در نگاه کلی و سریالهای نمایشی در رویکردی جزئیتر حاکم بود که تخطی از حدود و ثغور آن به آسانی امکانپذیر نبود، منطبق بر چنین نگاه محدود و تنگ نظرانهای که برای ماه مبارک رمضان، تنها به آثاری در اتمسفر سوگواری و پندآموز مجوز میداد و کنداکتور نوروزی را صرفاً برای مجموعههای طنزآمیز مناسب میدید بینندگان تلویزیون ایران برای یک دوره زمانی طولانی از امکان لذت بردن از گونههای نمایشی دیگر در مناسبت نوروز بیبهره بودند. البته سویه دیگر قضیه که تا اندازهای قصور تلویزیون در این زمینه را توجیه میکند، این بود که تا پیش از پاییز 77 که مهران مدیری با ساخت جُنگ طنز شبانه «77» سببساز تولید انبوه آثار طنز تلویزیونی شد در بازه 12 ماهه سال تعداد سریالهای طنز بسیار محدود بود و همین کمبود، اشتیاق بینندگان تلویزیونی برای مجموعههای طنز نوروزی را تشدید میکرد. در طول دهه 70 سریالهای طنز نوروزی بسیاری روی شبکههای مختلف سیما رفتند که از شاخصترینشان میتوان به آثاری همچون «میهمان» (1370) و «تعطیلات نوروزی» (1371) هر دو به کارگردانی خسرو ملکان، «نوروز 72» ساخته مشترک داریوش کاردان، علی عمرانی و مهرداد خسروی (1372)، نسخه نوروزی «جُنگ 77» و «ورثه آقای نیکبخت» ساخته مرضیه برومند (1379) اشاره کرد.
ساختار شکنی در سریال سازی
در نوروز سال 81 که ایام نوروز با ماه محرم مقارن شده بود، تلویزیون برای اولین بار و البته به اجبار رعایت فضای سوگواری محرم، سریال «شب دهم» را از طریق شبکه اول سیما روی آنتن فرستاد، سریالی خوش ساخت که در ارتقای جایگاه حسن فتحی به عنوان یک مجموعهساز حرفهای و خوش ذوق تأثیر به سزایی گذاشت و هم از سوی عامه مخاطبین و هم از منظر اهل فن بسیار قدر دید، با این همه چنین تجربه متفاوتی باز هم آنچنان که باید و شاید روی تصمیمگیران ارشد نمایشی تلویزیون مؤثر نبود و درب سریالهای نوروزی تا چهار سال بعد یعنی نوروز سال 85 همچنان بر همان پاشنه طنز میچرخید. در این فاصله سریالهای طنز دیگری همچون خوشرکاب (1382)، خوشغیرت و جایزه بزرگ (هر دو نوروز 1384) در جدول نوروزی تلویزیون روی آنتن رفتند.
در نوروز 1385 احتمالاً بر اثر آماده نبودن یک کار طنز دیگر و نه بر اساس برنامهریزی و سیاستگذاری طولانی مدت، مجموعه «وفا» در شبهای عید پخش شد و طرفداران بسیاری برای خود دست و پا کرد. مجموعهای به کارگردانی محمدحسین لطیفی که در آن سالها یکی از برگهای برنده سریالسازی تلویزیونی بود و تلویزیون برای ساخت یک مجموعه پرخرج که بخش مهمی از داستانش در فضای لبنان اتفاق میافتاد، به او اعتماد کرده بود، مجموعهای در مایههای سیاسی/ جنایی و در بستر مضمونی درگیریهای امنیتی ایران و رژیم صهیونیستی که به لحاظ کیفی مجموعهای حرفهای و قابل دفاع بود و بار دیگر ثابت کرد که برای سرگرم کردن مخاطبین تلویزیون در شبهای عید تنها نباید از نردبان طنز بالا رفت و میتوان گزینههای متنوع دیگری را هم آزمود هر چند که این تجربه متفاوت هم نتوانست به تغییر رویکرد مدیران تلویزیون نسبت به مقوله مهم سریالهای نوروزی بینجامد و تا پایان دهه 80 سریالهای طنز ریز و درشت دیگری که چندان هم خاطرهساز نبودند، در ایام نوروز روی آنتن رفتند.
ساخت سریالهای طنز دنبالهدار
دهه 90 اما دهه تولید سریالهای طنز دنبالهدار نوروزی بود، اتفاقی که از نوروز سال 90 و با پخش فصل اول مجموعه موفق «پایتخت» کلید خورد و تا به امروز هم ادامه داشته است. سیروس مقدم که از مجموعههای نازل و کارتونی نیمه دوم دهه 70 نظیر «به سوی افتخار» و«روزهای زندگی» و... یواش یواش از منظر کیفی پیشرفت کرده بود، در این سال بر اساس متن درخشانی از محسن تنابنده و با بازی خود او در یکی از نقشهای اصلی کار، داستانی را در فضای بکرتر استان مازندران و دور از فضاهای تکراری تهران و مناسبات کلیشهشدهاش روایت کرد که به مذاق درصد قابل توجهی از بینندگان تلویزیون خوش آمد و در طول دههای که سپری شد با اُفت و خیزهایی قابل قبول و قابل اغماض ادامه یافت. «پایتخت» و پرسوناژهای دوستداشتنیاش به چهرههای محبوب بسیاری تبدیل شده و تکهکلامهایشان در دل مناسبات کلامی مردم کوچه و بازار تکرار شد. اتفاقی که هر چند اتفاق خوب و خجستهای بود و بینندگان تلویزیونی را برای تماشای دستکم یک مجموعه طنز مقبول امیدوار نگاهمی داشت اما از سوی دیگر باز هم همان باور نادرست دستاندرکاران ارشد نمایشی سیما را تشدید کرد، اینکه برای کنداکتور عید باید و باید به دنبال ساخت آثار طنز بود و آثار متعلق به گونههای دیگر تنها زمانی مجال ابراز وجود پیدا میکنند که نوروز با مناسبتهای دیگری همچون ماه محرم و یا ماه رمضان مقارن شده باشد.این فرضیه غلط و مخاطبزدایی بود که سریالهایی همچون «پایتخت» و بعدها «نون خ» ناخواسته بر طبل آن کوبیدند.
اما ساخت این دو سریال دنبالهدار که تاکنون به تولید شش فصل از سریال «پایتخت» و سه فصل از مجموعه «نون خ» انجامیده است، یک مزیت غیرقابل انکار هم داشت و به حکومت یک باور نادرست در اذهان بسیاری از اقوام ایرانی پایان داد، امتیازی که البته بیشتر باید به حساب سازندگان سریال چند فصلی «پایتخت» و مدیران وقت شبکه اول سیما و در جایگاهی بالاتر مدیران ارشد سیما نوشته شود چرا که مقاومت منطقمدارانه و مبتنی بر دیالوگ آنها در هجمه برخی از اعتراضات استانی و محلی به پخش سریال «پایتخت» بود که سبب شد یکی از پیشفرضهای نادرست فرهنگی کشور تا اندازههای زیادی حساسیتزدایی شود. مطمئناً خوانندگانی که اخبار هنری را پیگیری میکنند به خاطر دارند که با آغاز پخش سریال «پایتخت» در نوروز 90 دوباره عدهای در این بینش متعصبانه دمیدند که عدهای در مرکز در حال توهین به فرهنگ محلی و به سخره گرفتن آن هستند اما با پاسخهای مصلحت جویانه سیما و البته آبی که توسط مصلحتاندیشان محلی بر آن آتش ریخته شد، تقریباً برای همیشه این تصور غلط از بین رفت که گذاشتن لهجه و گویش محلی در دهان بازیگران و استفاده آنها از ضربالمثلهای محلی را نباید توهین و بی احترامی به فرهنگ آن منطقه توصیف کرد بلکه به عکس میتوان به عنوان راهکاری برای آشنایی اقوام مختلف ایرانی با یکدیگر میتوان از آن بهره گرفت. بعد از حساسیتزدایی از این سریال بود که سعید آقاخانی هم سریال چند فصلی «نون خ» را در محیط کردستان و فرهنگ قومیت کُرد به تصویر کشید و البته دیگر اعتراضی شنیده نشد دالّ بر اینکه شوخیهای کلامی کاراکترها و حتی رنگ آمیزی شخصیتی کاراکترهایی با رفتارهای طنزآمیز و خندهآور به عنوان بی احترامی به فرهنگ دو استان کُردنشین کرمانشاه و کردستان تعبیر شود.
باری، قطار ساخت سریالهای نوروزی به عنوان مهمترین مناسبت ملی کشور همچنان به پیش میرود و هر چند که سر برآوردن رقبای تازه نفستری همچون تولیدات گسترده شبکه نمایش خانگی و البته سریالهای چند فصلی بینالمللی تا اندازههای بسیاری درصد اقبال به سریالهای تلویزیونی از جمله مجموعههای نوروزی را کاهش داده است اما هچنان نوروز ارج و قرب و جایگاه خاص و بی بدیل خودش را دارد و همچنان ساخت آثار خوب و متفاوت و فکر شده میتواند مخاطبان بسیاری را در تعطیلات نوروزی پای گیرندههای تلویزیونی بنشاند، امید که چنین تدابیری مّد نظر گردانندگان تنها رسانه مجاز تلویزیونی کشور قرار بگیرد و لااقل در اسفند ماههای سالهای آتی مثل امسال اخبار سریالهای نوروزی آکنده از اخبار تولید مجموعههای طنز نباشد.
گزارش «ایران» از سریالهای تلویزیون در نوروز 1401
برنامههای نوروزی تلویزیون
میگویند سیب تا بیفتد هزار چرخ میخورد. گواه این حرف تغییرات سریالهای تلویزیون در ایام نوروز است. در حال حاضر اسامی سریالهای نوروزی اعلام شده اما ممکن است که در آخرین لحظه این اسامی تغییر کند.
شبکه یک سیما؛ زیرخاکی 3
سال 1399 که نوروز همزمان با ماه مبارک رمضان بود، سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان پخش شد. در فصل اول این مجموعه پژمان جمشیدی، ژاله صامتی و رایان سرلک اعضای خانواده سهنفره باغبیشه (فریبرز، پریچهر، کاوه) بودند. استقبال از این سریال به اندازهای بود که طبق آمار رسمی توانست عنوان پربینندهترین مجموعه تلویزیونی رمضانی را از آن خود کند. فصل دوم این مجموعه به دلیل استقبال مخاطب با بازی بازیگران جدید ساخته شد وسری سوم هم در نوروز امسال از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. این سریال تولید مرکز سیمافیلم است و در فصل سوم آن پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، نادر فلاح، گیتی قاسمی، رایان سرلک و ستاره پسیانی بازی دارند.
ساعت پخش: ۲۲:۱۵
شبکه دو سیما؛ خداداد
تجربه ساخت سریالهای «بچه مهندس» برای علی غفاری باعث شد که شبکه دو سیما سریال نوروزی خود را به او بسپارد. سریال «خداداد» سریال طنز 13 قسمتی این شبکه است که درباره مشکلات مالی و روزمرگی افرادی است که تلاش برای به دست آوردن خرج و مخارج زندگی دارند. این مشکلات با زبانی طنز بیان میشود. البته گروه در مورد داستان فیلم این جمله را در اختیار رسانهها گذاشتهاند «میگن گرهای که با دست باز میشه رو نباید با دندون باز کرد، اما خداداد چاره دیگهای نداره و روی این موضوع خیلی حساب کرده!» سعید سعدی تهیهکننده این مجموعه است که با بازی رضا ناجی، سوسن پرور، علی صبوری، سیاوش طهمورث، سارا باقری و تعداد زیادی از بازیگران هر شب از این شبکه پخش خواهد شد.
ساعت پخش: ۲۱:۳۰
شبکه سه سیما؛ نجلا
داستان سریالهای دنبالهدار در ایام نوروز در شبکههای یک و سه تکرار میشود. این شبکه برای این ایام سریال «نجلا» به کارگردانی خیرالله تقیانی و تهیهکنندگی سعید سعدی را تدارک دیده است. البته پخش این سریال تا پایان ماه مبارک رمضان هم ادامه خواهد داشت. در فصل اول «نجلا» که به عنوان سریالی اربعینی به آنتن ایام اربعین شبکه سه سیما رسید، حسام منظور نقش عبد دشتی، سارا رسولزاده به عنوان نجلا و بازیگر نقش اصلی، آزیتا حاجیان نقش عمه نجلا، ملیکا شریفینیا نقش دوست نجلا و عاشق عطا، هدایت هاشمی نقش عاشق نجلا و فرمانده عراقی، سیدمهرداد ضیایی نقش شیخ ابراهیم و پدر نجلا، سوگل طهماسبی نقش خواهر عبد، مصطفی ساسانی نقش عطا دوست عبد، جواد پورزند نقش دوست شیخ ابراهیم، عالی غابشی نقش برادر عامر و پسردایی نجلا و... ایفای نقش کردند. حال در فصل جدید سارا رسولزاده در نقش نجلا حضور ندارد و به جای او محیا دهقانی که پیش از این او را در مجموعه «قهر و آشتی»، «پایتخت۴» و «همبازی» دیده بودیم، بازی دارد. فصل دوم این سریال در۳۰ قسمت ساخته شده و درباره بازگشت کاراکترهای قصه از کربلا و حوادثی که در این مسیر برایشان رقم میخورد، است.
ساعت پخش: ۲۰:۴۵
شبکه پنج سیما؛ «دردسرهای شیرین»
شبکه پنج سیما برخلاف شبکههای یک و سه دنبال ساخت سریالهای دنبالهدار نرفته و کار را به سهیل موفق که کارگردانی فیلمهای سینمایی «شکلاتی» و «پاستاریونی» را در کارنامه خود دارد، سپرده است. پوریا پورسرخ، مریم مومن، افسانه بایگان، یوسف مرادیان، پاشا جمالی، رضا توکلی، رسول توکلی، پوراندخت مهیمن، مرتضی کاظمی، سهیل قاصدی، فهیمه سلیمانی، ژیلا دایی و سمیرا حسینی بازیگران سریال نوروزی شبکه پنج سیما هستند. سریال طنز «دردسرهای شیرین» به کارگردانی سهیل موفق و تهیهکنندگی سیدعلیاکبر محمودمهریزی، داستانی اجتماعی با رگههایی کمدی دارد. داستان سریال درباره پوریا پورسرخ و مریم مومن زوجی است که در زندگی با چالشهایی جدی روبهرو میشوند. در کشاکش این چالشها، حوادث و اتفاقاتی دیگر برای آنان رخ میدهد که گاه زمین میخورند و گاه برمیخیزند، اما کسی نمیداند سرنوشت برای آنان چه رقم زده است.
ساعت پخش: 23
میگویند سیب تا بیفتد هزار چرخ میخورد. گواه این حرف تغییرات سریالهای تلویزیون در ایام نوروز است. در حال حاضر اسامی سریالهای نوروزی اعلام شده اما ممکن است که در آخرین لحظه این اسامی تغییر کند.
شبکه یک سیما؛ زیرخاکی 3
سال 1399 که نوروز همزمان با ماه مبارک رمضان بود، سریال «زیرخاکی» به کارگردانی جلیل سامان پخش شد. در فصل اول این مجموعه پژمان جمشیدی، ژاله صامتی و رایان سرلک اعضای خانواده سهنفره باغبیشه (فریبرز، پریچهر، کاوه) بودند. استقبال از این سریال به اندازهای بود که طبق آمار رسمی توانست عنوان پربینندهترین مجموعه تلویزیونی رمضانی را از آن خود کند. فصل دوم این مجموعه به دلیل استقبال مخاطب با بازی بازیگران جدید ساخته شد وسری سوم هم در نوروز امسال از شبکه یک سیما پخش خواهد شد. این سریال تولید مرکز سیمافیلم است و در فصل سوم آن پژمان جمشیدی، ژاله صامتی، نادر فلاح، گیتی قاسمی، رایان سرلک و ستاره پسیانی بازی دارند.
ساعت پخش: ۲۲:۱۵
شبکه دو سیما؛ خداداد
تجربه ساخت سریالهای «بچه مهندس» برای علی غفاری باعث شد که شبکه دو سیما سریال نوروزی خود را به او بسپارد. سریال «خداداد» سریال طنز 13 قسمتی این شبکه است که درباره مشکلات مالی و روزمرگی افرادی است که تلاش برای به دست آوردن خرج و مخارج زندگی دارند. این مشکلات با زبانی طنز بیان میشود. البته گروه در مورد داستان فیلم این جمله را در اختیار رسانهها گذاشتهاند «میگن گرهای که با دست باز میشه رو نباید با دندون باز کرد، اما خداداد چاره دیگهای نداره و روی این موضوع خیلی حساب کرده!» سعید سعدی تهیهکننده این مجموعه است که با بازی رضا ناجی، سوسن پرور، علی صبوری، سیاوش طهمورث، سارا باقری و تعداد زیادی از بازیگران هر شب از این شبکه پخش خواهد شد.
ساعت پخش: ۲۱:۳۰
شبکه سه سیما؛ نجلا
داستان سریالهای دنبالهدار در ایام نوروز در شبکههای یک و سه تکرار میشود. این شبکه برای این ایام سریال «نجلا» به کارگردانی خیرالله تقیانی و تهیهکنندگی سعید سعدی را تدارک دیده است. البته پخش این سریال تا پایان ماه مبارک رمضان هم ادامه خواهد داشت. در فصل اول «نجلا» که به عنوان سریالی اربعینی به آنتن ایام اربعین شبکه سه سیما رسید، حسام منظور نقش عبد دشتی، سارا رسولزاده به عنوان نجلا و بازیگر نقش اصلی، آزیتا حاجیان نقش عمه نجلا، ملیکا شریفینیا نقش دوست نجلا و عاشق عطا، هدایت هاشمی نقش عاشق نجلا و فرمانده عراقی، سیدمهرداد ضیایی نقش شیخ ابراهیم و پدر نجلا، سوگل طهماسبی نقش خواهر عبد، مصطفی ساسانی نقش عطا دوست عبد، جواد پورزند نقش دوست شیخ ابراهیم، عالی غابشی نقش برادر عامر و پسردایی نجلا و... ایفای نقش کردند. حال در فصل جدید سارا رسولزاده در نقش نجلا حضور ندارد و به جای او محیا دهقانی که پیش از این او را در مجموعه «قهر و آشتی»، «پایتخت۴» و «همبازی» دیده بودیم، بازی دارد. فصل دوم این سریال در۳۰ قسمت ساخته شده و درباره بازگشت کاراکترهای قصه از کربلا و حوادثی که در این مسیر برایشان رقم میخورد، است.
ساعت پخش: ۲۰:۴۵
شبکه پنج سیما؛ «دردسرهای شیرین»
شبکه پنج سیما برخلاف شبکههای یک و سه دنبال ساخت سریالهای دنبالهدار نرفته و کار را به سهیل موفق که کارگردانی فیلمهای سینمایی «شکلاتی» و «پاستاریونی» را در کارنامه خود دارد، سپرده است. پوریا پورسرخ، مریم مومن، افسانه بایگان، یوسف مرادیان، پاشا جمالی، رضا توکلی، رسول توکلی، پوراندخت مهیمن، مرتضی کاظمی، سهیل قاصدی، فهیمه سلیمانی، ژیلا دایی و سمیرا حسینی بازیگران سریال نوروزی شبکه پنج سیما هستند. سریال طنز «دردسرهای شیرین» به کارگردانی سهیل موفق و تهیهکنندگی سیدعلیاکبر محمودمهریزی، داستانی اجتماعی با رگههایی کمدی دارد. داستان سریال درباره پوریا پورسرخ و مریم مومن زوجی است که در زندگی با چالشهایی جدی روبهرو میشوند. در کشاکش این چالشها، حوادث و اتفاقاتی دیگر برای آنان رخ میدهد که گاه زمین میخورند و گاه برمیخیزند، اما کسی نمیداند سرنوشت برای آنان چه رقم زده است.
ساعت پخش: 23
سلام ایران
هر روز با شما در اینجا خواهیم بود، صدای شما، حرف شما و پیشنهاد شما را می شنویم و می خوانیم و بازگو می کنیم. با ما همراه باشید، بگویید و بنویسید
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش تعداد اتوبوسهای خط کوهسار به میدان آزادی/ خانم گنجی : تعداد اتوبوسهای مسیر کوهسار به میدان آزادی بسیار کم است.از مسئولین مربوطه درخواست رسیدگی دارم.
رسیدگی به پارک 17 شهریور نازیآباد/ خانمی طی تماسی گفتند: پارک 17 شهریور نازیآباد به حال خود رها شده و هیچگونه امکانات رفاهی برای ساکنان و کسانی که در این پارک حضور پیدا میکنند وجود ندارد. از شهرداری خواهشمندم به این موضوع رسیدگی کنند.
دریافت وام/ آقای محمود جرجانی از علیآباد میر نوشهر: بنده درخواست 5 میلیون وام از بانک رفاه دادم و نامه هم از کانون بازنشستگان دریافت کردم اما اعلام کردند برای دریافت وام نیاز به ضامن دارید، در صورتی که آقای خاندوزی وزیر محترم اقتصاد اعلام کردند برای دریافت وامهای کوچک نیاز به ضامن نیست. اما بانک اعلام کرده چون شما 81 سال دارید نیاز به ضامن دارید. لازم به ذکر است که بنده حقوق بازنشستگیام را از همان بانک دریافت میکنم. لطفاً مسئولین رسیدگی کنند.
تلفن: 88769075 - 021 پیامک: 3000451213
نظــــــر مـــردم
افزایش تعداد اتوبوسهای خط کوهسار به میدان آزادی/ خانم گنجی : تعداد اتوبوسهای مسیر کوهسار به میدان آزادی بسیار کم است.از مسئولین مربوطه درخواست رسیدگی دارم.
رسیدگی به پارک 17 شهریور نازیآباد/ خانمی طی تماسی گفتند: پارک 17 شهریور نازیآباد به حال خود رها شده و هیچگونه امکانات رفاهی برای ساکنان و کسانی که در این پارک حضور پیدا میکنند وجود ندارد. از شهرداری خواهشمندم به این موضوع رسیدگی کنند.
دریافت وام/ آقای محمود جرجانی از علیآباد میر نوشهر: بنده درخواست 5 میلیون وام از بانک رفاه دادم و نامه هم از کانون بازنشستگان دریافت کردم اما اعلام کردند برای دریافت وام نیاز به ضامن دارید، در صورتی که آقای خاندوزی وزیر محترم اقتصاد اعلام کردند برای دریافت وامهای کوچک نیاز به ضامن نیست. اما بانک اعلام کرده چون شما 81 سال دارید نیاز به ضامن دارید. لازم به ذکر است که بنده حقوق بازنشستگیام را از همان بانک دریافت میکنم. لطفاً مسئولین رسیدگی کنند.
انتخاب نشریه
جستجو بر اساس تاریخ
اخبار این صفحه
-
ولادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) و روز جانباز مبارک باد
-
فروش نفت را معطل برجام وتوافق نکردیم
-
فتح الفتوح فرهاد
-
تخریب محیط زیست تخریب منافع ملی است
-
ارز ترجیحی تغییر شکل داد
-
رونق قاچاق با ارز 4200 تومانی
-
عبورصادرات نفت از 5/ 1 میلیون بشکه
-
تضمین صددرصدی اشتغال نخبگان
-
فراری یا در میدان؟
-
تهران پشت ترافیک خریدهای نوروزی
-
طبیعت بوم نقاشیماست
-
رکورد شکنی سرخابیها در 120 دقیقه
-
جراحی زیبایی در صدر شکایت از پزشکان
-
چالشهای پیمایش ملی در مسیر دانش بومی
-
خرید 60 هزار تن میوه برای بازار شب عید
-
بهار در قاب شیشهای
-
گزارش «ایران» از سریالهای تلویزیون در نوروز 1401
-
سلام ایران
اخبارایران آنلاین